فراموشت شده آن چیزِ صادق؟
و یا در خلوتی با شیخِ فاسق؟
تمامِ قدرتِ قُدست همین بود؟
و یا قصدت شعاری آتشین بود؟
دلا دیگر بزن آن چیزِ سوم
که دشمن کم نشد با چیزِ دوم
تعلل میکند بی شک تباهت
به زیرِ گِل بَرَد آن روی ماهت
مده دیگر بر آن ابله تو هشدار
که نادان کی شود با خطبه بیدار؟
خبر داری رفیقت بی خبر رفت؟
بدون پوزشی از بابت نفت
چو باشی رهبر بیتِ هلاکت
مکن با ناکسان دیگر شراکت
نمیگیری چرا آن چیزکِ سخت؟
که در ماهی پَرَد هر فرصت و بخت
مهران رفیعی
*
جمهوری اسلامی و اَبَر بحران انرژی، سیامک بهاری
بعد از سقوط اسد، سهراب ستوده