Thursday, Dec 19, 2024

صفحه نخست » پرنده مردنی است ـ در ستایش پرواز پرستو و یارانش، مهران رفیعی

Mehran_Rafiei.jpg

دوش گفتم با دلِ اندرزگو
چون پرستو جراتِ پرواز جو
بی سبب پندم مده در شامِ تار
جان من بر لب رسید از انتظار
بس که ترساندی مرا از بیمِ جان
کم کمک خامش شدم چون مُردگان
تا که شورِ سرکِشم از سر بجست
خارِ رخوت در گلوگاهم نشست
گر تو هستی حافظ وغمخوارِ من
از چه رو افزون کنی آزارِ من
گفت دیشب ضربهِ طنازِ ساز
با کلیدی می‌شود هر قفل باز
گر چه ثالث لحظه‌اش کوتاه بود
لیک شمعش سردی از جان‌ها ربود
سایه هم بود و فغان و حسرتش
شعله شد بس سینه‌ها از آتشش
سروِ رعنا بر افق نوری فشاند
مرغ دل را از قفس عارف رهاند

مهران رفیعی
*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy