گوگل پلی و واتس اپ رفع فیلتر شد. جمهوری نکبت اسلامی، بالاخره بعد از سال ها یک میلیونیم میلی متر از مرز خباثت اش عقب نشست.
البته ما در گذشته از اینجور کوتاه آمدن ها چند تای دیگر داشتیم که هیچ یک به صورت رسمی اعلام نشدند.
جوان ها به یاد نمی آورند که روزگاری نوار کاست موسیقی جزو حرامیات بود و بسیجی ها موقع گشتن اتومبیل ها نوارها را ضبط و توقیف می کردند.
بعد نوبت به دستگاه ویدئو رسید که خرید و فروش آن ممنوع بود.
داشتن دستگاه فکس بدون رجیستر کردن اش نزد مخابرات ممنوع بود و برای رجیستر و قانونی کردن این دستگاه باید ۵۰ هزار تومان که در زمان خودش پول کلانی بود به مخابرات پرداخت می شد.
بعد نوبت به ماهواره رسید که برای جمع آوری آن حکومت نکبت خود را به آب و آتش زد و حتی از گشت هوایی بر روی خانه ها استفاده کرد.
پارازیت بر روی ماهواره هم که امری معمولی بود هر چند مردمی که در معرض امواج پارازیت بودند با سر دردهای غیر معمول رو به رو می شدند و برخی در مغزشان تومور بدخیم به وجود می آمد.
اینترنت با مصیبت وارد ایران شد و فیلتر کردن بعضی از سایت های ایرانی و خارجی به تدریج شدت و قوت گرفت طوری که سایت های بسیار مفید برای پیشرفت علم و دانش مثل یوتوب هم فیلتر شد.
سایت خبرنامه گویا بعد از مدت ها فعالیت فیلتر شد. سایت های سیاسی بعدی هم به تدریج فیلتر شدند.
این ها را از روی حافظه نوشتم و احتمالا چند قلم دیگر از کوتاه آمدن های میکرو میلی متری حکومت نکبت از قلم افتاده باشد.
شروع ممنوع کردن چیزهای مدرن و مهم در زندگی مردم عادی و خواص از دوران پیش از پهلوی آغاز شد. از حرام دانستن آب لوله کشی، تا استفاده از دوش حمام، تا ترن شابدالعظیم و غول آتشخوار نامیدن آن، تا ماشین لباس شویی و حتی رادیو تلویزیون.
در زمان پادشاه فقید اشخاص مذهبی حتی در خانه شان رادیو نداشتند و خیلی مدرن تر ها و اصلاح طلب هایشان یک دستگاه رادیو در منزل داشتند که با آن فقط و فقط سر ساعت های خاص اخبار گوش می کردند.
حال یک سوال مهم و حیاتی در مقابل آزادی های میلیونیم میلی متری حکومت نکبت پیش می آید:
اگر بر فرض محال، حکومت تصمیم بگیرد که اسلامی و به قول صادق زیباکلام با همین رهبر و با همین جنتی و با همین شریعتمداری باقی بماند اما آزادی های اجتماعی در حد مثلا امارات به مردم بدهد، حجاب زنان را آزاد کند، اینترنت را کاملا آزاد کند و غیره، آیا مردم مخالف جمهوری نکبت و بخصوص نیروهای اپوزیسیون، به باقی ماندن این حکومت استحاله یافته رضایت می دهند یا این که باز خواستار سرنگونی آن می شوند؟
اگر آری چرا و اگر نه چرا؟
باید به این سوال جواب مشخص و روشن داد هر چند ارزیابی صحیحی از پاسخ ها نمی توان داشت چرا که هم امروز خیلی از مخالفان دو آتشه ی حکومت، در عمل و در ته دل طرفدار ماندن آن هستند به دلایل عدیده که شاید بعدها به آن بپردازیم.
نویسنده خود هر شکل و محتوایی که حکومت نکبت پیدا کند هرگز تا سرنگون کردن کامل آن از پا نخواهد نشست هر چند ایران، تبدیل به دوبی سال های گذشته و ریاض امروزی شود.
پلمب خر پشته! "خاطرهای دست اول" از سعید حجاریان