گاهی اوقات گوش دادن بە مصاحبەهایی از منابع معتبر اذهان را بخود مشغول میکند. بعنوان نمونە چندی پیش یکی از اقتصاددانان مملکت گفت منابع مادی ایران کفاف بیش از پنچ سال دیگر نمیکند. چند روز پیش پزشکیان گفت باید پایتخت را بە جایی نزدیک دریا منتقل کنیم و توجیهاتی مبنی بر اینکە امکانات تهران برای دە میلیون است!!. چند سال قبل نیز طرح استقلال استان قم از ایران بعنوان کشوری دینی همانند واتیکان را شنیدە بودیم.
موضوع انتقال پایتخت در برخی کشورها مثل برزیل، پاکستان، قزاقستان، اندونزی بدون سروصدا عملی شدە است. البتە کشورهایی کە ساختاری غیرمتمرکز دارند روش دیگری برای ترقی کشور خود دنبال نمودەاند، مثلا در کشوری مثل نروژ برخی از وزارتخانەها در استانهایی کە ضرورتشان انجا حس میسود مستقرند. مثلا وزارت نفت در استان ستاوانگر در جنوب منطقە نفت خیز قرار دارد. وزارت ماهیگیری در استان ترومسو در شمال ان کشور کە صنعت ماهیگیری جریان دارد قرار دارد. اما در ایران اهداف کوتەاندیشانە در پشت کشورداری بودە کە تنها یک ملت حق برخورداری از امکانات حکومتی دارند. اگر سیستم نروژ در ایران حاکم بود میبایست وزارت نفت در عربستان، وزارت کشاورزی در کوردستان، وزارت صمت در اذربایجان میبود. حضور وزارتخانە در هر استانی رونق اقتصادی بدنبال خواهد داشت اما حاکمان ایران کە در چند دهە گذشتە تحریمهای هدفمندی علیە دیگر ملل اجرا نمودە همچون رونقی را بە انان روا نمیدارند.
با توجە بە تمرکزگرایی وحشتناک کە بر اساس الویت شیعی - فارسی استمرار یافتە، ایران وارد مرحلە قرمز شدە و با توجە بە سخنان هرازچندگاهی مدیران میتوان گفت در سطح داخلی ایران ابستن حوادثی است کە عواقب ان ناپیداست.
در سایە اقتصاد متمرکز، میلیونها کارگر و تهیدست از کوردستان، عربستان، بلوچستان، تورکمنستان و اذربایجان بە مرکز ایران مهاجرت نمودە و اینک بافت اجتماعی ایران کاملا دگرگون شدەاست. مردم مرکز ثروتمند و بخشی از جامعە مرکزی در نقاط مختلف جهان زندگی خود را ساختە و ایران تنها محل کسب درامدشان هست اما اینهمە ماجرا نیست و در نتیجە سیاست اقتصادی - امنیتی مرکز ایران گرفتار مشکلات زیست محیطی شدە بگونەای کە تهران و اصفهان جزو شهرهای الودە در سطح جهان بشمار میایند. فرسایش خاک و فرونشست زمین یکی دیگر از مشکلات ان دو کلان استان است ناخوداگاە ذهنمان بە ضرب المثل ایرانی میافتد کە میگوید " هر خوردنی ریدنی دارد " یا " هر کە بامش بیشتر برفش بیشتر"
در استان اصفهان بیش از دو هزار کارخانە نساجی و ریسندگی وجود دارد بدون اینکە مواد اولیە از خودش داشتە باشد و بخش زیاد مواد اولیەاش از کوردستان (ایلام، کرماشان، کوردستان، اورمیە) تامین میشود و اما امتیاز یک کارخانە بە کوردستان روا دادە نشدەاست چون همچنانکە اشارە کردم کوردستان مورد تحریمهای هدفمند رژیم بر پایە مذهب شیعی است.
هرچند اصفهانیها و یزدیها (بغیراز زرتشتیان یزد و ارامنە جلفا) با توجە بە ذوبشان در شیعی گری جزو معتمدترین مردمان پایەهای رژیم هستند و مهمترین نهادهای حکومتی و امنیتی را در اختیار دارند، بیشترین امکانات را نیز برای خودشان بدست اوردەاند همچنانکە میبینیم کم جای جهان هست کە اصفهانیها و یزدیها در ان تمرکز اقتصادی نکردە باشند و یا از زندگی لوکس برخوردار نباشند. بخش دیگری از انان در استانهای مازندران و گیلان با خرید جنگلها و زمینهای حاصلخیز بە تغییر و تخریب ان دست زدە و بحران زیست محیطی دیگری ایجاد کردەاند. انچە امروزە بر سر دو استان مازندران و گیلان میاورند یک نوع اشغالگری عریان با استفادە از توان مادی و قانونی کە دارند کە در قاموس استعماری انان " هر جای ایران سرای من است " نام دارد. این بلا را اصفهانیها در دهە اول انقلاب بر سر کوردستان اوردند تا جائیکە نمایندە وقت کرماشان اسماعیل تتری بە اشغالگری اصفهانیها اعتراض نمود و متعاقبا دیری نپائید تتری بطور مشکوکی فوت شد.
انچە بدان اشارە شد تصویری از ساختار متمرکز ایران بود اما این کشور متمرکز با گرفتاریهای خارجی هم روبروست و کشوری تحریم شدە است. تحریم ابزار کشندەایست کە هر کشوری را بە زانو درخواهد اورد. یکی از دلایل فروپاشی شوروی سابق ناشی از تحریم و یکی از دلایل مهم فروپاشی رژیم بشار اسد نیز همان تحریمهای سزار و قیصر بود. برخی افراد وابستە با حاکمیت بارها اعلام داشتە کە ایندە ایران همانند سوریە خواهد بود.
بطور خلاصە، بسیاری از اسیبهای مملکت قابل جبران نیستند اما اگر بپنداریم برخی اسیبها قابل جبرانند رژیم فعلی توان جبران انرا ندارد و اگرچە امدن پزشکیان بمنظور همسویی با جامعە جهانی بود اما انگار فرصتها از دستشان در رفتە است در ضمن اصلاحات دیرهنگام بجایی نمیرسد و درک زمان عامل مهمی در اصلاح امور هر کشوریست چون اگر اصلاحات دیرهنگام نتیجە میداد گورباچف میبایست با تز پراسترویکا و گلاسنوست کشورش را نجات میداد. کوتاە سخن، با توجە بە شرایط موجود و پروژەهای جهانی علیە ایران بویژە پروژە پان تورانیسم ترکیە، ایندە تاریکی در پیش ایران است و پاسخی برای ان نیست مگر اینکە بگوئیم خودکردە را تدبیر نیست.
هادی صوفیزاده
*
سردار، مهران رفیعی