یورونیوز - در زمانهای که نمایش صحنههای آمیزش جنسی در سینما رو به کاهش است، فیلم «دختربچه» یا «بیبی گرل» هالینا رین توانسته است رغبت هواداران سینمای سکسی و میل آنها به اغواگری بر پرده نقرهای را احیا کند.
این فیلم که با صدای نالههای رومی متیوس (با بازی نیکول کیدمن) برای وانمود کردن به ارگاسم آغاز میشود، بدون مقدمه به سراغ اصل موضوع میرود.
رومی کمکی پس از رابطه جنسی با همسرش به اتاقی تاریک رفته، دراز میکشد و اینبار برای رسیدن به ارگاسم واقعی با هیجان به تماشای فیلم پورنوگرافی از نوع سلطهگری و سلطهپذیری (D/s) مینشیند.
همین چند دقیقه پیش از این که عنوان فیلم بر پرده ظاهر شود، شکافهای تبآلود میان تمایل و نیاز، وانمود کردن و خود واقعی و میل و شرم به روشنی نمایش داده میشود.
همین وضوح بیپرده توجه گسترده مخاطبان را به درام اغواگرانه هالینا رین، فیلمساز هلندی جلب کرده است. این فیلم داستان مدیر موفق شرکتی را روایت میکند که با کارآموزی جوان به نام ساموئل (با بازی هیس دیکنسون) وارد رابطه مبتنی بر BDSM میشود.
رومی پس از این که ماتیوس را در حال رام کردن یک سگ مهاجم مقابل دفترش میبیند، چیزی اصیل و غریزی در درونش شعلهور میشود و کششی شهوانی را تسریع میبخشد. همین موضوع زندگی پر زرق و برق و با دقت ساخته شده این زن موفق را تهدید به نابودی میکند.
فیلم دختربچه با ارائه نگرشی متفاوت در مقایسه با فیلمهای کلاسیک دهه هشتاد میلادی چون «۹ و نیم هفته»، «جذابیت مرگبار» و «افشاگری»، داستانی با مضامین رایج خیانت، تعارض زندگی شخصی و کاری و نابرابری قدرت را از نقطهنظر زنانه روایت کرده و در این فرآیند جنبههای پرهرجومرج و مبهم امیال زنانه را آشکار میسازد.
این فیلم در زمانهای به نمایش در میآید که صحنههای جنسی در سینما به شدت کم شده است. بنابر مقاله استفن فالو در اکونومیست، محتوای جنسی در فیلمهای هالیوودی نسبت به آغاز دهه ۲۰۰۰، حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است و تقریبا نیمی از فیلمهای امروزی هیچ محتوای جنسی ندارند.
بنابر گزارشی که از سوی دانشگاه کالیفرنیا لسآنجلس (UCLA) تهیه شده است، نسل جوان بیشتر به فیلمهای متمرکز بر روابط افلاطونی علاقهمند هستند و بیش از ۶۲ درصد از افراد ۱۰ تا ۲۵ ساله بر این باورند که محتوای جنسی امری ضروری برای پیشبرد داستان فیلمها و سریالها نیست.
اما شهوت بیشرمانهای که در قلب «دختربچه» و همچنین دیگر فیلمهای سکسی این روزها چون «کوئیر»، «نوسفراتو» و «آنورا» نهفته است، این سوال را مطرح میکند که آیا بالاخره به سمت نمایش واقعگرایانهتری از آمیزش جنسی حرکت میکنیم؟
آمیزش جنسی نامتعارفتر
برخلاف نقدهایی که عمدتا یا تصویر این فیلم را تنزل داده و یا به بزرگنمایی جذابیت جنسی آن پرداختهاند، «دختربچه» درواقع آنقدرها هم سکسی نیست، دستکم نه به معنای کلیشهای آن.
بیشتر صحنههای جنسی فیلم در قالب مونتاژهایی نمایش داده شدهاند. در یکی از آنها که با آهنگی از جورج مایکل همراه است، ساموئل بدون پیراهن میرقصد و مرزهای رابطه او با رومی مشخص میشود. ما فقط لحظات کوتاهی از آمیزش جنسی این دو را میبینیم و هیچ صحنهای از برهنگی کامل مرد وجود ندارد. در عوض، فیلم بر آنچه «میان این لحظات» اتفاق میافتد، یعنی لحظات ناشیانه، گاه شرمآور، اما در نهایت واقعی و یک رابطه سلطهگری و سلطهپذیری (D/s) متمرکز است، برای مثال جایی که ساموئل به رومی دستور میدهد زانو بزند و بعد ناگهان به خنده میافتد.
اگرچه برخی منتقدان فیلم را به اندازه کافی «صریح» نمیدانند، برخی دیگر میگویند که «دختربچه» فضای لازم برای رشد فانتزیهای جنسی را ایجاد میکند.
هالینا رین در مصاحبهای با W Magazine گفت: «رابطه جنسی فقط درباره برخورد دو بدن با یکدیگر نیست. به همین دلیل است که فیلم دختربچه حول این موضوع میچرخد. در فیلم من فقط دو لحظه کوتاه از آمیزش جنسی وجود دارد. باقی آن شاید شوکهکننده باشد. برای من که شوکهکننده است اما همه درباره داستان و تخیل است.»
این رویکرد نشاندهنده آغاز دورهای جدید از نمایش رابطه جنسی در سینما است. دورهای که بیشتر بر توسعه شخصیتها، ارتباطات واقعی و احساسات پیچیده اما ظریفی که زیربنای هر رابطه جنسی است تمرکز دارد.
فانتزی و روابط غیرمعمول نقش بزرگی در آنچه نسل جوان دوست دارد بیشتر ببیند، ایفا میکند.
آلیشا جی. هاینس، مدیر پژوهش دانشگاه UCLA در گفتوگو با یورونیوز گفت: «وقتی به فیلمهای پرفروش سال ۲۰۲۴ نگاه میکنید، مخصوصا برای نسل زد، اکثر آنها در خط داستانیشان بر روابط جنسی یا عاشقانه متمرکز نیستند. بسیاری از آنها، مانند Wicked، Inside Out 2، Moana 2 و حتی Dune Part 2، موضوعاتی قوی مانند دوستی، خانواده، سلامت روان و فانتزی را محور قرار دادهاند.»
نقش مسئولان هماهنگی صحنههای روابط جنسی در سالهای اخیر افزایش یافته است. ایفای نقش این افراد منجر به صحنههای جنسی با هماهنگی بیشتر شده است، به گونهای که راحتی بازیگران در اولویت قرار دارد.
در صنعتی که پس از جنبش «من هم» (Me Too) همچنان با جرایم و پیامدهای آن دستوپنجه نرم میکند، امید این است که کارگردانان زن بیشتری هدایت سینمای شهوانی را به دست بگیرند و رویکرد کلیشهای مردانه آن را تغییر دهند تا جنبههای مختلف خواست زنان و این که چگونه این خواستهها تحت فشارهای اجتماعی تغییر یافتهاند، را به تصویر بکشند.
رید امبر، مربی روابط جنسی به یورونیوز گفت: «زنان در سینما به چیزهایی مثل نگاه مردانه نگاه میکنند، جایی که صحنههای جنسی در فیلمهای جریان اصلی و رسانهها توسط مردان کارگردانی شده و غیرواقعی هستند.»
او افزود: «[گاهی اوقات] بازیگران واقعا ناراضی بودهاند. این به مردم ایده غلطی میدهد که نه تنها چه انتظاری باید داشته باشند، بلکه چگونه باید هنگام رابطه جنسی با کسی رفتار کنند، که در نهایت به مواردی مانند نارضایتی و شکاف ارگاسم منجر میشود.»
با این وجود، سینمای هالیوود هنوز از صحنههای جنسی پرحرارت خالی نشده است. فیلمهایی مانند عشق زخم میزند و بیچارگان، شخصیتهای همجنسگرا و زنانی غیرسنتی را به تصویر میکشند که در حال ابراز جنسی خود هستند و این جنبهها به معنای داستان فیلم میافزایند.
خانم هاینس گفت: «جوانان اکنون بیش از هر زمان دیگری هویتهای جنسیتی و گرایشهای جنسی خود را آزمایش میکنند و روایتهای عاشقانه و جنسی سنتی اغلب نمیتوانند پیچیدگی تجربههای واقعی و معتبر آنها را به تصویر بکشند.»
تابو شکنی از BDSM
یکی از موضوعات اصلی فیلم «دختربچه»، نمایش فتیشها و بهویژه روابط سلطهگری و سلطهپذیری (D/s) است. این موضوع پیش از این گاهی به صورت مثبت در فیلمهایی چون «دوک بورگوندی»، «سگها شلوار نمیپوشند» و«منشی» و گاهی هم به شکل مضر در فیلمهایی چون «پنجاه طیف خاکستری» الهامبخش بسیاری از فیلمها بوده است.
جاذبه BDSM در سینما اغلب به عناصر جنسی افراطی آن محدود شده است، اما این تنها بخشی از ماجراست. روابط D/s میتوانند اشکال مختلفی از حفاظت گرفته تا درد داشته باشند، اما همیشه یک تبادل قدرت توافقی هستند. نادیده گرفتن یا درک نادرست این جنبه اغلب نکتهای است که فیلمها در مورد آن اشتباه میکنند.
استفانی گورلیچ، سکسولوژیست بالینی و نویسنده گفت: «به نظر من فیلم دختربچه در نشان دادن دو فرد تازهکار در BDSM ، که سعی در درک و عمل به امیال خود دارند، عملکردی فوقالعاده دارد.»
او افزود: «متاسفانه، این فیلم بهخوبی نشان میدهد که چگونه افراد تازهکار در BDSM میتوانند خود را به دردسر (چه فیزیکی و چه احساسی) بیاندازند، بدون اینکه این موارد به عنوان خطرات در فیلم مشخص شوند. بنابراین، نتیجه نهایی فیلمی است که دقیقاً نشان میدهد افراد تازهکار چگونه ممکن است اشتباه کنند، اما تصویری مثبت از BDSM ارائه نمیدهد، زیرا پیامدهای منفی را بدون تحلیل انتقادی یا بحث درباره نحوه انجام صحیح آن نشان میدهد.»
خانم گورلیچ به یکی از صحنههای فیلم اشاره میکند که در آن ساموئل در حال گفتگو درباره پویایی رابطه خود با رومی است، اما وقتی او تهدید میکند که درخواست انتقال کاری میدهد و این در صورت مخالفت رومی ممکن است به از دست رفتن شغل او منجر شود، این گفتگو به اجبار تبدیل میشود.
فیلم «دختربچه» همچنین به طور سطحی به موضوع «فتیش بهعنوان تروما» میپردازد و اشاره کوتاهی به دوران کودکی رومی در یک فرقه دارد. اما عدم قضاوت هالینا رین در روایت داستان در سراسر فیلم تحسینبرانگیز است. زیرا او تلاش میکند امیال جنسی «شرمآور» را بهتر درک کرده و از تابو خارج کند.
رید امبر میگوید: «خیلی وقتها، ما با این تفکر بزرگ میشویم که [BDSM] ترسناک است، یا مربوط به افراد مسن است؛ شامل شلاق و زنجیر میشود، دردناک است، یا در سیاهچالهای تاریک و ناخوشایند اتفاق میافتد. خوشبختانه، ما شاهد تغییرات بزرگی در نحوه نمایش BDSM هستیم.»
خانم گورلیچ معتقد است که باید بیشتر بر جنبههای «کمتر سکسی» فتیش تمرکز شود.
او میگوید: «BDSM همیشه رابطهمحور است و فقط گاهی اوقات جنسی است. این کاملا ممکن است که کسی در روابط جنسی عجیب و غریب و در عین حال بیجنسیت (asexual) باشد. یا در یک رابطه تبادل قدرت باشد که شامل آمیزش جنسی نشود.»
او افزود: «فیلم یا سریالی که مذاکره واقعی، بررسی وضعیت یکدیگر در میانه صحنه، و مراقبتهای پس از رابطه (aftercare) را به نمایش بگذارد، انقلابی خواهد بود. نه فقط برای افرادی که به روابط جنسی عجیب تمایل دارند که بالاخره میتوانند خود را به شکلی واقعی در رسانهها ببینند، بلکه برای افراد معمولی که میتوانند از دیگران چیزهای زیادی درباره روابط یاد بگیرند.»
فیام دختربچه هماکنون بر پرده سینماهای جهان در حال نمایش است.