Tuesday, Feb 4, 2025

صفحه نخست » تضمین بقای جمهوری اسلامی دستور کار تهران است، حامد آئینه‌وند

Hamed_Aiynehvand_3.jpgاقدام اخیر وزرات خارجه دولت ترامپ در تعلیق سه ماهه همه فاندهای خارجی از جمله به ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی که البته کمتر از یک درصد کل کمک هاست در روز‌های اخیر مهمترین بحث محافل اپوزیسیون بوده و نگرانی زیادی درباره غایت این تصمیم سیاسی در صورت ادامه آن به وجود آورده است. عدم انتقاد دولت ترامپ از وضعیت اسفبار حقوق بشر در ایران برای نخستین بار طی ۴۶ سال گذشته و تعلیق فاندها نشان از جدیت ترامپ برای آغاز مذاکره‌ای فراگیر با جمهوری اسلامی دارد و این دو اقدام را فی الولقع باید در مسیر مانع زدایی از چنین روندی ارزیابی کرد. صرف نظر از اینکه آیا موانع متعدد پیش روی موفقیت مذاکرات منحصر به این دو اقدام سیاسی است یا خیر، اما در اینکه چنین اقدامی ازسوی ایالات متحده ترکهای مهمی بر دیوار بی اعتمادی میان جمهوری اسلامی و امریکا ایجاد خواهد کرد نمی‌توان تردیدی به خود راه داد.

شرایط اسف بار اقتصادی، رکود تورمی، ناترازی در حوزه انرژی و ناامیدی نسبت به آینده کشور از یک سو، سقوط تنها دولت متحد جمهوری اسلامی در خاورمیانه یعنی رژیم اسد و ضربات خرد کننده بر پیکره حماس، حزب الله، انصارالله و حشد الشعبی از سوی دیگر جمهوری اسلامی را در موقعیت بسیار دشواری قرار داده است. واقعیت این است که پس از سرکوب «جنبش زن زندگی آزادی» وپراکندگی در صفوف مخالفان که تحت تاثیر وقایع پر طنین ۱۴۰۱ مدت کوتاهی انسجامی امید بخش به نمایش گذاشتند، جمهوری اسلامی اعتماد به نفس خود را بازیافت. این خوشی اما دیرنپائید و به قدرت رسیدن مجدد ترامپ که یاد آور خروج از برجام، فشار حداکثری و ترور قاسم سلیمانی است سرگیجه رهبری و فرماندهان سپاه را تشدید کرده است. با این همه، در صحبت‌های اخیر آیت ا.. خامنه‌ای به روشنی نشانه‌های بارزی از تمایل به مذاکره را می‌توان مشاهده کرد اما اینکه تمایلات رهبر ایران و خواسته‌های دونالد ترامپ از مذاکره چقدر با هم سازگارند مساله‌ای است که در ماه‌های آتی به تدریج روشن خواهد شد.

به رغم آنکه کارشناسان با دیدگاه‌های مختلف در حوزه بین الملل دسته بندی‌های متفاوتی از اختلافات میان امریکا و ایران دارند اما عموم آنها سیاست خارجی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی و پرونده هسته‌ای ایران را مرکز اصلی اختلافات می‌دانند و دموکراسی، حقوق بشر و ستم به ز نان را در شمار مسائل کم اهمیت تر تلقی می‌کنند. به باور من آنچه مانع اصلی حل و وفصل این اختلافات است بیش از آنکه مسائل ایدئولوژیک یا دموکراتیک (شیوه حکمرانی) باشد، صرفا یک موضوع کلیدی امنیتی است که صورت بندی تئوریک از آن را باید «امتناع ایالات متحده از دادن تضمینی برای بقا به جمهوری اسلامی» دانست.
به گمان این نویسنده، توافقات در بستر حل و فصل پرونده هسته‌ای و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی منوط به به رسمیت شناختن مسیری از سوی امریکا است که آیت الله خامنه‌ای برای «بحران جانشینی» و سپردن قدرت به «مجتبی خامنه‌ای» در سر دارد. مسیری که از نگاه وی و فرماندهان عالی رتبه سپاه بقای جمهوری اسلامی را تضمین و از فرو پاشی جلوگیری می‌کند.

به عبارت دیگر تهدیدهای جمهوری اسلامی به خروج از ان پی تی در صورت اسنپ بک هیچ ارتباطی با منافع ملی ندارد و صرفا تهدیدی جهت عدم دخالت امریکا در بحران جانشینی پیشا روست. اگرچه در زمین سیاست ایران امروز قویترین بازیگر «سپاه» است اما پاسداران «یکپارچه» نیستند است و رقابتهای متعددی داخل باندهای مختلف در جریان است. بحران‌های رو به افزایش اقتصادی در کنار خشم انباشته از سرکوب سیستماتیک ظرفیت شکل دهی به جنبشی فراگیر که با تسخیر خیابان به هنگام بحران جانشینی، زمین بازی را تغیر داده و آنها را از دور خارج کند دارد. نتیجه آنکه «تضمین بقا» فاقد ضمانت اجرایی است مگر آنکه شامل لغو تمامی تحریم هاوسرمایه گذاری خارجی انبوه بوده و در پی گشایش معنا دار اقتصادی گذار از جمهوری اسلامی که مطالبه بخش‌های وسیعی از مردم است را سالبه به انتفاء کند.

به نظر می‌رسد حتی به فرض کم احتمال تحقق چنین شرایطی زمان به نفع جمهوری اسلامی نیست به علاوه اینکه پروژه «امنیتی سازی ایران» طی دو دهه گذشته رشد خیره کننده ترکیه، عربستان، امارات و دیگر همسایگان را در پی داشته و بعید است آنها با ایالات متحده در بیرون آمدن ایران از این «چاه استراتژیک» همراهی کنند. در نتیجه نظام ناچار از محدود کردن برنامه هسته‌ای خود در ازای امتیازات ناچیز اقتصادی وعدم تضمینی برای بقا تا سر رسید بحران جانشینی است که آینده ایران را شکل خواهد داد.

حامد آئینه‌وند
دانش‌آموخته روابط بین‌الملل و عضو همبستگی جمهوری‌خواهان

*



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy