عبارت "ای بی خبر" کنایه از نوزاد و خطاب به او می‌باشد که اکنون از هیچ چیز این دنیای با عظمت هیچگونه اطلاعی نداشته و نمی‌تواند داشته باشد. "بکوش تا صاحب خبر شوی" یعنی سعی کن و کوشش به کار ببر که صاحب خبر شوی از همه چیز اطلاع پیدا کنی و منظور از به کار بردن و قید و تأکید کلمه "بکوش" این است که باید خودت شخصا در راه کسب خبر و علم و اطلاع بکوشی و آن را به دست بیاوری و منتظر نباشی تا دیگران به تو بگویند. دیگران هرگز اخبار و اطلاعات و معلوماتی را که به حال خودشان مضر است در دسترس تو نخواهند گذاشت.
" تا رهرو نباشی کی راهبر شوی" یعنی ظاهریش این است که تا کسی خودش راهی را نرفته و طی نکرده باشد، نمی‌تواند دیگران را راهنمایی و رهبری کند. مثلا تا کسی خودش طعم ظلم را نچشیده باشد نمی‌تواند رفع ظلم کند. تا کسی شخص خودش گرسنگی و سختی نکشیده باشد، نمی‌داند به مردم چه می‌گذرد، تا آنها را از گرسنگی و سختی و گرفتاری‌های دیگر نجات بدهد و منظور حافظ در اینجا این است که:‌ای نوزاد معصوم، تو که بلاخره روزی سمت رهبری و پیشوایی این ملت را خواهی یافت، سعی کن و به کوش با آنها هم درد باشی تا بتوانی آن را درمان کنی. [۱]
آقای امیرانی با شناختی که از جامعه و نظام سلطانی داشت با رندی خاصی حرف‌های خود را از زبان حافظ بیان می‌کند و به طفل یک روزه هشدار می‌دهد. در واقع امیرانی برای خود نوزاد شرط قایل نمی‌شود، بلکه هشداری است به پدر و مادر و وابستگان نزدیک او که وظیفه رشد، بالندگی، آموزش، تربیت و هدایت او را به عهده دارند. ولی مستندات و شواهد نشان می‌دهد که این هشدارها و اشاره‌ها را گوش کسی بدهکار نبوده است زیرا اگر امیرانی دلبستگی زیادی به دربار سلطانی نداشت، قطعا می‌دانست که سعدی پیش از حافظ به این مطلب تاکید دارد که:
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار خس
کوچولوی آن روز امروز ۶۴ ساله شده و فاقد تمام خصایص و نداهای آقای امیرانی از آب درآمده است. همانگونه که آن روز از همه چیز بی خبر بود امروز هم بی خبر است و شخصا در جهت کسب خبر و علم هیچگونه کوششی به کار نبرده و منتظر است تا از کار افتاده‌های پیرامونی پدر و رانده شدگان اصلاح طلبان حکومت اسلامی و نخاله‌های دفتر تحکیم وحدت و سلبریتی‌های قلابی به منزله گوش و زبان او ایفای نقش نمایند. امیرانی به روشنی می‌گوید " تا رهرو نباشی کی راهبر شوی"، در واقع همین اتفاق هم افتاد. با بی پرنسیپی تمام، فقط تعدادی لومپن، فحاش و بی دانش در حد افراطی او را راهبر می‌دانند آنهم فقط و فقط در برابر دلارهای دریافتی ماهیانه.
اینک او فردی است متوهم، کم دانش، نا راستگو، باری به هر جهت، گرفتار رویاهای طلایی و خود برترین خوانده و بی جربزه. او می‌خواهد با همراهانی که از نظر ذهنی در زمانی بیش از ۴۶ سال پیش متوقف مانده و از تحولات بزرگی که در این سال‌ها در کلیه شئون زندگی انسانها پدید آورده شده، یا بی خبرند و یا خود را به بی خبری می‌زنند، بساط سلطانی به پا کرده و بر تخت فرعونی پدر نشسته و دست بوسان چاپلوس و چاکر صفت را به حضور پذیرد. خود بزرگ بینی بی حد و حصر آقا رضا به جایی رسیده که خود را با گاندی مقایسه می‌کند. کدام ویژگی او با گاندی همسان است؟ او با کمال وقاحت خود را با بی نظیرترین رهبر تاریخ که پر جمعیت ترین کشور روی زمین (آمار بانک جهانی نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۴ جمعیت هند از چین پیشی گرفته است) را از منگنه استعمار پیر بیرون کشید، برابر می‌خواند!!! علاوه بر این خود را پدر مردم ایران هم می‌خواند!! شرم آور نیست؟ توصیه می‌شود ایشان پدر خوبی برای فرزندان خود شده و خانواده را استحکام بخشد و دست از سر مردم داخل کشور که نیازی به چنین پدری ندارند، بر دارد تا وفق شعر معروف میرزاده عشقی تلقی از آن صورت نگیرد.
تعمق، فقط و فقط در یک شعار از جماعتی که چندی پیش به عنوان همگرایی! در مونیخ آلمان تجمع کرده بودند، نشانگر فضاحت، عقب ماندگی ذهنی، افکار فاشیستی و ناقض همه ارزش‌های اخلاقی و انسانی می‌باشد. اگر جیره خواران مادی و معنوی بارگاه خامنه‌ای او را امام زمان (منظور امام دوازدهم شیعیان) می‌خوانند و مقدسش می‌دارند ولی، پیروان دست چین شده شازده پا را از این هم بسیار فراتر نهاده و او را خدا فریاد می‌زنند!! این شعار بسیار گویاست:
" خدای هر ایرانی/ کینگ رضا پهلوی"
در بین این جماعت حدود دویست نفره (حدس زده شده) حتی یک نفر از مخالفان، مبارزان و زندانیان سیاسی شاخص حکومت اسلامی دیده نمی‌شود. این جماعت هرگز نمی‌گویند حکومت ملایان را چگونه سرنگون کرده و پادشاه خود را به تخت خواهند نشاند. این جمع نا متجانس تصور می‌کنند که اجنبیان، حکومت اسلامی را سرنگون کرده و تاج و تخت شاهی را به آقا رضا رایگان خواهند بخشید. زهی کمال خواب غفلت و نا آگاهی از شرایط زمانی و دیگر عوامل موثر در تغییر موقعیت‌ها در دنیای امروز.
انحرافی به مراتب بالاتر، دخیل بستنش به دیوار ندبه و زیر کنف حمایت نتانیاهو و ترامپ قرار گرفتن است، گویا بدون عامل خارجی هیچ عامل دیگری برای دوباره به قدرت رسانیدن خاندان پهلوی وجود ندارد. از قرار معلوم آنهم به هدف بر نخورده است. ماه‌ها تبلیغ و انتظار این جماعت برای اینکه ترامپ مانند آیزنهاور دوباره قدرت را به این خانواده برگرداند به نتیجه نرسیده و با ناکامی مواجه شده است و ترامپ در آخرین اظهار نظرش فقط به موضوع اتمی شدن ایران پرداخته و هیچگونه ادعایی برای دخالت در امور داخلی کشور نکرده است. [۲] و تبلیغات دروغین پهلوی چی‌ها که چند هفته پیش گردن فرازانه در تلویزیون‌های فارسی صدای آمریکا،....، اینترنشنال و تلویزیون‌های رنگارنگ اختصاصی خودشان اعلام می‌کردند که ترامپ حکومت اسلامی را در ایران سرنگون خواهد کرد امروز لب فروبسته‌اند. برای مثال آقای بیژن کیان از سرکردگان شاه‌اللهی و مدافعان سرسخت استبداد پهلوی‌ها که خود را از نزدیکان ترامپ معرفی می‌نماید و در دوران انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ضمن تمجید وستایش بی حد وحصر از ترامپ، با تبختر تمام دم از سرنگونی حکومت اسلامی می‌زد اما او هم در برنامه تیتر اول تلویزیون اینترنشنال که در تاریخ ۱۷/۱۱/۱۴۰۳ پخش شد، درباره سرنگونی آخوندها دم فرو بست. چگونه باید گفت که فقط و فقط مردم داخل کشور هستند که این حکومت را سرنگون خواهند کرد نه اجنبیان؛ زیرا سال ۱۴۰۳ با سال ۱۳۳۲ تفاوت‌های بسیار زیادی دارد و نسل‌های جدید ایران و مبارزان خستگی ناپذیر امروز را با نسل ۲۸ مردادی‌ها نمی‌توان هم وزن و یکسان تلقی کرد.
با همه درک و فهم ناچیز خود معتقدم در ایران آینده و پسا آخوندی، قدرت دست کسانی را بوسه خواهد زد که فکری مدرن و به روز داشته و با گذر از دو سنت دیرینه ویرانگر یعنی دین و دربار و حضور دلاورانه در میدان و بدون ترس و وحشت از دستگیری، شکنجه و کشته شدن اما به صورت دسته جمعی و به شکل مدنی و در صورت لزوم تهاجمی، کشور را از ملایان باز خواهند ستاند و دیگر هیچ امام و سلطانی از راه دور با وعده‌های پوچ و تو خالی توان رخنه در قلوب مردم نخواهد داشت. ولی تنها اثر منفی این گونه نمایش‌های مضحک آنهم در خارج از کشور، آب به آسیاب ملایان ریخته و به طولانی تر شدن زمان سقوط اصل ولایت فقیه د ر ایران منجر می‌شود.
در پایان با تأکید یاد‌آوی می‌کنم که متکی بر وجدان انسانی و اخلاق مداری و عهدی که با خود بسته‌ام، هرگز و هرگز در نوشته‌های خود نا راست نگفته و بدون راستی آزمایی مطلبی را نه نگاشته و ارائه ندهم. در نتیجه به فحاشی‌ها و دهان دریدگی‌های حقوق بگیران و عوامل سایبری سلطانیزم منحط و به زباله دان تاریخ سپرده شده وقعی ننهاده و آنها را چیزی جز معرفی جامع و کامل این جریان به جامعه ایرانی نمی‌دانم. اما لازم دانستم به منظور رفع ابهام از آن دسته از خوانندگان محترم که قسمت دوم مطالب اینجانب را مطالعه کرده‌اند، تصویر دست نوشته همراه با دستینه خانم فریده دیبا دال بر تأیید همه مطالب کتاب "دخترم فرح" که متضمن شهادت دکتر عالیخانی و دکتر زندی نیز می‌باشد، تقدیم می‌دارم تا به مصداق " تا سیه روی شود هر که در او غش باشد" پاسخی در برابر دلباختگان و لاپوشان استبداد پهلوی محسوب شود.
ضمنا هر چه دروغ پردازی‌ها و بهشت برین سازی‌های غیر واقعی و غیر مستند از دوران پهلوی‌ها به ویژه پهلوی دوم افزایش یابد، بالطبع افشاء تبلیغات غیر واقعی و فریبنده نیز افزایش خواهد یافت و عزم امثال من که امروز در داخل کشور در درون کانون آتشی که فروزنده اصلی‌اش پهلوی‌ها بوده‌اند، گرفتار آمده‌ایم، بر این اصل استوار است.

ش. بابکان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت:
[۱]. امیرانی، علی اصغر، مجله خواندنیها، سه شنبه دهم آبان ۱۳۳۹، صفحه ۳.
[۲]. ترامپ سه شنبه چهارم فوریه سال جاری می‌گوید:
من می‌خواهم ایران کشوری بزرگ و موفق باشد ولی سلاح اتمی نداشته باشد. گزارش هایی که می‌شنوید که آمریکا همگام با اسرائیل می‌خواهد ایران را نابود کند به شدت اغراق آمیز است. من در عوض ترجیح می‌دهم که یک قرارداد صلح با ایران داشته باشیم و در سایه آن قرارداد کشور ایران بتواند در صلح و آرامش رشد کند. هر دو طرف باید سریعا برای وضع این قرارداد بکوشیم و به ثمر نشستن آن را در خاور میانه جشن بگیریم. خاور میانه را به خدا می‌سپارم.
ضمنا ترامپ شاهد بوده که دو رئیس جمهور پیشین و دو وزیر امور خارجه قبلی آن کشور چگونه از مشارکت در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ در ایران اظهار ندامت و پشیمانی کرده و از ملت ایران عذرخواهی کرده‌اند.

*