Wednesday, Apr 9, 2025

صفحه نخست » توافق مدل لیبی چیست و برای جمهوری اسلامی چه معنایی دارد؟

libya.jpg۱۸ فروردین در دفتر بیضی‌شکل کاخ سفید، زیر نور دوربین‌ها، «دونالد ترامپ»، رییس‌جمهور آمریکا و «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر اسراییل، در کنار هم نشسته‌اند. نتانیاهو درحالی‌که نگاهش رو به خبرنگاران است، می‌گوید: «اگر بتوان از طریق دیپلماتیک، به‌طور کامل، همان‌طور که در لیبی انجام شد، برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرد، فکر می‌کنم این یک اتفاق خوب خواهد بود.»

عطا محامد - ایران وایر

تنها ساعاتی بعد، «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه ایران، از الجزایر پاسخ می‌دهد: «آنچه مقامات رژیم صهیونیستی گفته‌اند (مدل مذاکراتی لیبی)، آرزوهای آن‌هاست که هرگز محقق نخواهد شد.» میان این دو موضع‌گیری، انتخابی حیاتی و سرنوشت‌ساز برای ایران نهفته است: جنگ یا توافق. در میان این تنش‌ها، سایه‌ای تاریخی در حال پرسه زدن است، سرنوشت «معمر قذافی»، رهبر سابق لیبی که باوجود توافق با غرب درنهایت با جنگ داخلی به کام مرگ رفت.

«توافق مدل لیبی» از دیدگاه حامیان و مقامات جمهوری اسلامی

عبارت «توافق به مدل لیبی» که این روزها مقامات آمریکایی و اسراییلی از آن درباره ایران سخن می‌گویند اگرچه جدید نیست و از دوره ریاست جمهوری «جورج بوش» در مورد ایران عنوان شده است، این روزها برای برخی مقامات سیاسی یادآور موفقیت و برای برخی دیگر، نمادی از سقوط است. از نگاه آمریکا و اسراییل، این مدل نمونه‌ایی مطلوب از خلع سلاح کامل است؛ اما از دیدگاه حامیان و مسوولان جمهوری اسلامی، درسی است تلخ از اعتماد به وعده‌های غربی.

خبرگزاری تسنیم با اشاره به این توافق که در سال ۲۰۰۳ رقم خورد در یادداشتی می‌نویسد، آنچه در لیبی رخ داد یک فریب آشکار بود؛ قذافی فریب وعده‌های غرب را خورد و با کنار گذاشتن توان هسته‌ای و موشکی، نه‌تنها رفاه و امنیتی به دست نیاورد بلکه کشورش را در آتش جنگ داخلی و تجزیه فروبرد. اکنون آمریکا و اسراییل در تلاش هستند تا همین سناریوی تلخ را برای ایران تکرار کنند و رویای خطرناک «خاورمیانه بزرگ» را بر ویرانه‌های کشورهای منطقه ازجمله ایران بنا کنند.

یا سایت «فرارو» در یادداشت خود طرح توافق بر اساس مدل لیبی را تلاشی آگاهانه برای کشاندن ایران به همان مسیر نابودی که قذافی را بلعید می‌داند. زمانی که لیبی «تجهیزات، زیرساخت و اسناد هسته‌ای خود را بار کشتی کرد و تحویل غربی‌ها داد»، تنها هشت سال بعد در برابر حمله ناتو و شورش داخلی بی‌دفاع ماند و «حتی اگر می‌خواست، نمی‌توانست از خود دفاع کند». حالا نتانیاهو همان سناریو را برای ایران تجویز می‌کند.

طرفداران جمهوری اسلامی از این پیشنهاد بسیار ناراحت‌اند و حتی فکر کردن به آن را به معنای پذیرش پایان جمهوری اسلامی می‌دانند. این در حالی است که «مسعود پزشکیان» رییس جمهور ایران در اوایل مهرماه ۱۴۰۳ در سازمان ملل گفته بود «ما آماده‌ایم تمام سلاح‌هایمان را کنار بگذاریم، به شرطی که اسراییل هم کنار بگذارد. یک سازمان بین‌المللی در منطقه امنیت را تامین کند.»

توافق لیبی؛ عقب‌نشینی از ترس عراق

توافق لیبی در سال ۲۰۰۳، نمونه‌ای برجسته از خلع سلاح یک‌جانبه بود. در ۱۹ دسامبر آن سال، معمر قذافی جهانیان را شگفت‌زده کرد؛ او اعلام کرد که کشورش داوطلبانه تمامی برنامه‌های تسلیحات کشتارجمعی‌اش را کنار می‌گذارد. این تصمیم نتیجه ماه‌ها مذاکره محرمانه میان مقامات آمریکایی، بریتانیایی و لیبیایی بود. بازرسان بین‌المللی وارد عمل شدند تا نظارت کامل بر روند نابودی برنامه‌های هسته‌ای و شیمیایی را انجام دهند. در مقابل، طرابلس انتظار داشت تحریم‌ها برداشته‌شده، روابط دیپلماتیک احیا گردد و لیبی به جامعه بین‌المللی بازگردد.

انگیزه قذافی برای پذیرش این توافق، حاصل ترکیبی از فشارها و محاسبات بود. طبق گزارش انجمن کنترل تسلیحات، لیبی سال‌ها تحت تحریم‌های شدید سازمان ملل و ایالات متحده به دلیل حمایت از اقدامات تروریستی، از جمله بمب‌گذاری هواپیمای پان‌اَم ۱۰۳ در لاکربی در سال ۱۹۸۸، قرار داشت. فشار اقتصادی شدید بود و درآمدهای نفتی کشور با محدودیت‌های شدید روبه‌رو شده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در اکتبر ۲۰۰۳، توقیف یک کشتی حامل قطعات سانتریفیوژ که از شبکه «عبدالقدیر خان» برای لیبی ارسال‌شده بود، زنگ خطری جدی را به صدا درآورد؛ اما مهم‌تر از همه، تهاجم آمریکا به عراق در مارس همان سال بود. این اقدام پیامی واضح به کشورهای نظیر لیبی بود که اگر در برابر خواست غرب مقاومت کنند، ممکن است سرنوشتی مشابه در انتظارشان باشد. قذافی به این نتیجه رسید که شاید تنها راه تضمین بقای رژیمش، خلع سلاح باشد.

توافقی که قذافی را نجات نداد

برای واشنگتن و لندن، این توافق پیروزی‌ای در عرصه سیاست بین‌المللی بود. دولت بوش آن را شاهدی بر اثربخشی فشارهای سیاسی و تهدیدهای نظامی معرفی کرد. قذافی اسناد حساس را تحویل داد، تاسیسات مشکوک را تعطیل کرد، قطعات سانتریفیوژ و مواد هسته‌ای را به خارج از کشور فرستاد و در مقابل، تحریم‌ها برداشته شد. شرکت‌های نفتی غربی بازگشتند و مناسبات دیپلماتیک نیز به تدریج احیا شد. قذافی حتی با مقامات آمریکایی و اروپایی دیدار کرد و چهره‌اش در رسانه‌های جهانی تعدیل شد.

این همه در حالی بود که در سال ۲۰۰۳، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید کرد که برنامه هسته‌ای لیبی هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. «محمد البرادعی»، مدیرکل وقت آژانس، اعلام کرد که هیچ اورانیوم غنی‌شده یا تاسیسات صنعتی دیده نشده، اما کشف قطعات پیشرفته سانتریفیوژ از بازار سیاه، زنگ خطر را برای غربی‌ها به صدا درآورده بود.

اما این توافق صرفا فنی نبود؛ ابعاد سیاسی آن بسیار گسترده‌تر بود. همان‌طور که «الیوت آبرامز»، مشاور ارشد پیشین کاخ سفید در امور خاورمیانه، در مقاله‌ای در «وال‌استریت ژورنال» اشاره می‌کند، قذافی برنامه‌های تسلیحاتی خود را کنار گذاشت و در مقابل، مشروعیت بین‌المللی به دست آورده و در قدرت ماند.

بااین‌حال، وعده‌های این معامله چند سال بیشتر دوام نیاورد. در سال ۲۰۱۱، به دنبال اعتراضات مردمی و سرکوب خونین توسط نیروهای وفادار به قذافی، شورای امنیت سازمان ملل مجوز مداخله نظامی برای «حفاظت از غیرنظامیان» صادر کرد. ناتو وارد عمل شد. هواپیماهای جنگی غربی حمله کردند. آن زمان «باراک اوباما» رئیس جمهور وقت آمریکا گفت «اگر ما یک روز بیشتر صبر می‌کردیم، بنغازی قتل عامی را تجربه می‌کرد که پژواک و انعکاس آن تمام منطقه را در برمی‌گرفت.» در نتیجه همین مداخله بود که قذافی در اکتبر ۲۰۱۱ دستگیر و کشته شد.

الگوی لیبی و آنچه مقامات جمهوری اسلامی را نگران می‌کند

در ابتدا، الگوی لیبی موفق به نظر می‌رسید. لیبی در سال ۲۰۰۶ از فهرست کشورهای حامی تروریسم خارج شد، روابط دیپلماتیک گسترش یافت و تا سال ۲۰۰۸، آژانس پرونده لیبی را بست؛ اما همان‌طور که در گزارش سال ۲۰۰۵ موسسه SIPRI آمده، این توافق بر مبنای سه فرض استوار بود: غرب پاداش خواهد داد، روند عادی‌سازی سریع خواهد بود و بقای رژیم تضمین می‌شود؛ اما هنگامی که بمب‌های ناتو در سال ۲۰۱۱ بر سر طرابلس فروریخت، این فرضیات از بین رفت.

رهبران ایران که زمانی موشک‌های خود را از لیبی می‌گرفتند، تجربه این کشور را هرگز فراموش نکرده‌اند. «آیت‌الله سید علی خامنه‌ای» بارها به سرنوشت قذافی اشاره‌کرده است. او سال ۱۳۹۰ در یک سخنرانی قذافی را به عنوان چهره‌ای برای عدم مقاومت معرفی کرده و می‌گوید او در سال‌های پایانی حکومتش تمام برنامه‌های هسته‌ای‌اش را به‌راحتی کنار گذاشت و تحویل غرب داد، درحالی‌که ایران با وجود تهدیدها و تحریم‌های شدید، نه‌تنها عقب‌نشینی نکرد بلکه توان هسته‌ای‌اش را گسترش داد

اما به نظر می‌رسد نتانیاهو و ترامپ بر الگوی لیبی از این جهت تاکید دارند که این مدل ضمن خلع سلاح کامل، قابل راستی آزمایی و غیرقابل‌بازگشت، بدون ابهام، بدون امکان بازی با مفاد توافق است؛ اما مقامات تهران به شدت با چنین نوع توافقی مخالف‌اند و بر توان موشکی و نظامی خود تاکید دارند. حسین سلامی، فرمانده کل سپاه در ۱۶ اسفند گفته بود «ما از جنگ ابداً نگران نیستیم. شروع‌کننده جنگ نخواهیم بود، اما برای هر جنگی آماده‌ایم. عطش جهاد برای دفاع از کیان، هویت و موجودیت، یک حقیقت در نیروهای مسلح و مردم است.»



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy