Thursday, Jun 12, 2025

صفحه نخست » دزد هم دزدهای قدیم، گیله مرد

Gileh_Mard.jpgمیگوید: توی یک کوچه پرت و خلوتی سلانه سلانه راه میرفتم ؛ یک آقای موتور سواری آمد کنارم ایستاد ؛ خیال کردم لابد دنبال آدرسی چیزی میگردد .
پرسیدم: کاری داشتید ؟
قمه اش را در آورد گذاشت روی سینه ام و گفت: هرچی تو بساطت هست بریز بیرون
همه اش صد و بیست هزار تومان توی جیبم بود با یک تلفن عهد عتیق.
صد و بیست هزار تومان و تلفنم را دادم دستش گفتم : به حضرت عباس همین را دارم
پرسید: خانه ات کجاست ؟
گفتم: دروازه دولاب
گفت: بپر ترک موتور
خیال کردم لابد میخواهد مرا ببرد جای خلوتی گردنم را بزند یا اینکه دل و روده ام را بریزد کف دستم

با ترس و لرز گفتم: راضی به

زحمت سرکار نیستم به مرتضی علی ! پیاده میروم ؛ دکترگفته است پیاده روی برای سلامتی آدم خوب است مخصوصا وقتی آدم شکمش خالی باشد
با صلابت یک سردار پاسدار سرم نعره کشید که : بپر بالا
نشستم روی ترک موتور ؛مرا برد دم ایستگاه مترو ؛ آنجا پیاده ام کرد ؛ پولم را پس داد و گفت : برو ! دست علی به همراهت
آقا ! این آقای دزد اگر بخواهد نامزد ریاست جمهوری اسلامی بشود من به ایشان رای خواهم داد ؛ دزد با معرفتی است والله !به عمه جان و خاله جان و دختر خاله ها و پسر عمه ی دسته دیزی هم خواهم گفت به او رای بدهند ؛ دزد جوانمردی است به حرضت ابلفرض !
شما این دزد ها و قمه کش ها و آدمکشان و حجت الاسلام های بخوبریده ای را که حالا وزیر و وکیل و سردار و سرلشکر و سپهبد و نمیدانم قاضی القضات شده اند نگاه کن ، لاکردار ها چنان می دزدند که دست چپ شان از دست راست شان خبر ندارد ؛ بیخود نیست که از قدیم ندیم ها گفته اند صد رحمت به کفن دزد اولی
باز گلی به جمال این دزد علی دوست ! که آنقدر معرفت داشت پول متروی آن بنده خدای دزد زده را برایش بگذارد ، این دزدهای گردن کلفت مومن نماز خوان ، آش را با جاش می خورند خر را با آخورش




Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy