واژه ی دموکراسی یا (dēmokratia)، فارسی نیست. دموکراسی به معنای حکومت مردم بوده و سرچشمه ی آن یونانی است. "دِموس (demos) در زبان یونانی یعنی(مردم) و "کراَتوس" (kratos)به معنای قدرت یا حکومت است. دموکراسی یک ساختار سیاسی است که در آن قدرت در دست مردم است و آنها با برگزیدن نمایندگان خود و یا مستقیم در اداره امور کشور همکاری میکنند.
دموکراسی نخستین بار در آتن باستان پدید آمد. دموکراسی آتن یک دموکراسی مستقیم بود، به این معنا که شهروندان مرد و آزاد آتن در گردهمایی های همگانی، با رأی گیری مستقیم، قانون را می نوشتند و یا اجرا می کردند. در روم باستان نیز شیوه هایی از دموکراسی بود که بیشتر جنبه جمهوری داشت و بر پایه ی انتخاب کسانی برای اداره امور کشور بود. دموکراسی های امروزی گونه ای پیشرفته تر از دموکراسی های یونان و روم باستان است که در سده های هجدهم و نوزدهم در اروپا و آمریکای شمالی بر پا شده است.
امروزه در بیشتر کشورهای جهان دموکراسی ها از راه انتخاب نمایندگان است. در این گونه دموکراسی ها، شهروندان نمایندگانی را برای اداره ی کشور خود در انتخابات آزاد بر میگزینند و این نمایندگان به جای مردم در کشور فرمانروایی میکنند. گونه های دیگر دموکراسی مانند دموکراسی مستقیم و دموکراسی مشارکتی، در روزگار ما کار برد چندانی ندارند. گونه ی دیگری از دموکراسی هست که به آن دموکراسی خلق می گویند مانند حکومت خلق چین و حکومت خلق کوبا.
آزادی عقیده و بیان، پایه و بنیاد دموکراسی است. پیش از هر چیز ما باید بدانیم آزادی چیست و دموکراسی کدام است؟ بسیاری از هم میهنان ما با آنکه درباره ی دموکراسی سخن می گویند و می نویسند دریافت درستی از دموکراسی ندارند. دموکراسی در زبان های گوناگون در جهان، برابر با واژه ی آزادی نیست. آزادی؛ بایسته، جدایی ناپذیر و نخستین سنگ بنای دموکراسی است. بر پایه ی آزادی است که دموکراسی در خانه، مدرسه، کارگاه، در خیابان، در تلویزیون، سینما و در شهرها و روستاها پا می گیرد و گسترش می یابد. دموکراسی یک ساختار اجتماعی - سیاسی و شیوه ای برای رهبری و به راه انداختن کشور است. در این ساختار همه ی شهروندان با یکدیگر برابرند و در زندگی روزانه ی خود دارای آزادی گفتار، آزادی رفتار، آزادی کار، آزادی انتخاب کردن و آزادی انتخاب شدن هستند.
اگر شهروندان نتوانند نظر یا دیدگاه خود را بگویند یا بنویسند قانونی برای اداره جامعه پدید نمی آید. مسلمان های عرب زده ( واژه ی عرب زده؛ مانند بلا زده، آفت زده؛ دچار شدن به بلا یا آفت و از این دست است.) شعاری دارند که بسیار ضد انسانی و ضد ایرانی و ضد دموکراسی است. آن ها بدون آن که بدانند که آخوندها چه شعار زشتی را به خوردشان داده اند طوطی وار آن را تکرار می کنند، آن ها می گویند:" ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است." این سخن پاره ی دوم شعری است که به انوری نسبت می دهند که می گوید: " میان گبر و نصارا همیشه باد نزاع - ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است." دین نصارا یا ترسایی پیش از اسلام در ایران پیروانی داشته است. گبر به معنای زرتشتی و نامسلمان است. گبر هم مانند آیین مهر یا میترا، دینی ایرانی است و در جهان تنها ایرانیان گبر یا زرتشتی بوده اند، وای به آن ایرانی که ندانسته خود را مسلمان می داند و خواهان کشته شدن هم میهنان خود به سود اسلام است.
خوشبختانه کوس رسوایی اسلام را بر بام زده اند و گوش جهانیان را هم کر کرده است. به گفته حافظ شیرازی فیلسوف و سخن سرای هفت سده ی پیش:" شد آن که اهل نظر بر کناره می رفتند - هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش!". این روزها، در برابر چشم جهانیان، در کوی و برزین می بینیم که بانوان ایرانی با سرافرازی و دلیری حکم های حکومتی اسلام دروغین آخوندها را زیر پا می گذارند و رو به سوی آزادی و دموکراسی پیش می روند.
از دیدگاه حقوق انسانی یا حقوق بشر، در یک دموکراسی همه ی شهروندان دارای حق زندگی کردن در زادگاه و میهن خود و یا در هر جا هستند. حق دارند هر گونه دوست دارند و می خواهند زندگی کنند، بنوشند، بخورند، بپوشند، کار کنند و هر چه می اندیشند بدون بیم و هراس بر زبان برانند. آزادی گفتار یا بیان یعنی هر کس آزاد است سخنان و باورهای خود را آزادانه و بدون بیم از هر کسی و یا هر مقامی بگوید، بنویسد و پخش کند. این به آن معنا نیست که هر کس می تواند هر چه را بدون گواه یا سند بگوید و یا دروغ پراکنی کند. شهروندان حق دارند و می توانند از شیوه ی اداره شهر، شهرداری، دانشگاه، دادگستری و یا دستگاه های دیگر در کشور انتقاد کنند. نابسامانی ها و کمبود های جامعه را باز گو کرده و نقد کنند و نیز خواهان دگرگونی و بهتر شدن آن ها باشند. یک یک ما ایرانیان باید به این بیندیشیم که چگونه می توانیم کشورمان را از زیر یوغ بیگانگان و نوکرانشان، رهایی بخشیم. بیش از هشتاد و پنج میلیون ایرانی در ایران و بیش از هشت میلیون در بیرون از مرزهای کشور بی گمان می توانند راه رهایی را بیابند و فرا راه مردمان میهن ما بگذارند. دستگاه های دولتی به هیچ روی نباید با تهدید، زندان، سانسور و قطع اینترنت و یا انحصاری کردن دستگاه های ارتباط جمعی از اظهار نظر شهروندان جلو گیری کنند.
در همه ی دموکراسی ها در جهان، شهروندان از حقوق برابر برخوردارند و همه ی شهروندان برای دست اندرکاران و فرمانروایان کشور گرامی هستند و می توانند در ساختار دولت یا حکومت با حقوق برابر شرکت کنند و نمایندگان خود را برای اداره ی کشور انتخاب کنند و یا خود انتخاب شوند. شهروندان می توانند جدا جدا و یا با گردآمدن در انجمن ها، سندیکاها، حزب های گوناگون در ساختار دولت و فرمانروایی کشور نقش داشته باشند؛ در انتخابات آزاد زیر سرپرستی و راهبری خود شهروندان، نماینده، وزیر یا نخست وزیر و رئیس جمهور شوند یا انتخاب کنند. شیوه ی پادشاهی چنین نیست. تا کنون در هیچ کشوری شاه را از راه دموکراسی انتخاب نکرده اند. همه ی پادشاهی ها در جهان موروثی بوده اند و این شیوه ی فرمانروایی در سده های گذشته کم کم ناپدید شده و خودکامگی و دیکتاتوری در همه جا از میان برداشته می شود.
ویژگیهای ساختار یک دموکراسی که بر پایه ی آزادی شهروندان استوار می شود:
- در یک دموکراسی، قانون فرمان می راند. قانون اساسی و قانون های عادی در مجلس نمایندگان نوشته می شود. این گونه قانون ها از سوی نمایندگان مردم به دنبال یک انتخابات آزاد که با رهبری و وارسی گروه هایی از خود مردم انجام می گیرد، نوشته می شود. همه ی شهروندان و همه ی نهادها در برابر قانون یکسان هستند.
- دموکراسی از حقوق اساسی شهروندان مانند آزادی بیان، آزادی انجمن ها، آزادی حزب ها، آزادی گردهمایی ها و آزادی آیین و باورها پشتیبانی می کند و آن ها را در پناه خود می گیرد.
- در یک دموکراسی، انتخابات باید آزاد و برپایه ی راستی، داد و دادگستری باشد.
- حکومت و کارگزاران آن باید در برابر مردم و نهادهای مدنی پاسخگو باشند و با راستی و داد رفتار کنند.
- حکومت و کارگزاران آن باید در کارها و رفتار خود با مردمان کشور رو راست باشند، رک و بی پرده سخن بگویند. هیچ کاری را نباید از مردم پنهان کنند.
- تفکیک قوا؛ در یک دموکراسی قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضاییه و رسانه های همگانی باید از یکدیگر جدا و بدون وابستگی به نهادهای قدرت باشند.
- همکاری های مردمی و شهروندی؛ در یک دموکراسی انجمن ها، سازمان ها، حزب ها، نهادهای شهری، میتوانند برای پیشرفت و بهبود کارهای سیاسی کشور با یکدیگر همکاری و هم آهنگی داشته باشند.
منوچهر تقوی بیات