Sunday, Jul 27, 2025

صفحه نخست » فلسطینِ مستقل، پایان بازی بزرگ:آیا شکست رژیم اسلامی و جنایات نتانیاهو در غزه ،راه صلح را هموار میکند؟ بهرام فرخی

Bahram_Farokhi_2.jpgمن با اخبار فلسطین بزرگ شدم. از جنگ‌های کلاسیک دهه‌های گذشته گرفته تا هواپیما‌ربایی‌ها و انفجارهای تروریستی، از تصویر کودکانی که با سنگ در برابر تانک‌ها می‌ایستادند، تا صدای انفجارهایی که شب‌ها در اردوگاه‌ها می‌پیچید و صبح‌ها با تیترهایی بیدار می‌شدیم که بوی صلح نمی‌داد. اما با تمام آن خاطرات تلخ، هیچ‌گاه مردم فلسطین تا این اندازه به رؤیای کشور مستقل نزدیک نشده بودند.

اکنون در نیمه تابستان ۲۰۲۵ قرار داریم .
پس از حمله‌ی خون‌بار ۷ اکتبر و دو سال کابوس‌وار از بمباران غزه توسط دولت افراطی بنیامین نتانیاهو، و در میانه‌ی تحولات بنیادین در خاورمیانه، فرانسه ،به رهبری امانوئل مکرون ، اعلام کرده است که در سپتامبر، دولت مستقل فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت.
این نه فقط یک تصمیم دیپلماتیک، بلکه یک نقطه عطف تاریخی‌ست؛ برای نخستین‌بار، یکی از اعضای گروه هفت چنین گامی برمی‌دارد و جهان، پس از دهه‌ها سکوت و مصلحت‌اندیشی، بالاخره صدای مردمی را می‌شنود که خواهان زندگی‌اند، نه شهادت؛ آزادی می‌خواهند، نه فتوای جهاد.
از دل آوارها، نه از دل فتواها:
تصمیم پاریس، پیامی روشن دارد: جهان آماده است صدای ملت‌ها را بشنود، نه صدای توپ و تفنگ. این جرقه از دل خاکستر برخاسته، نه از بوق‌های تبلیغاتی منطقه‌ای یا نشست‌های بی‌ثمر سازمان کنفرانس اسلامی. این آتش، از دل آرزوی انسان‌ها زاده شده است،عشق به زندگی و کرامت انسانی.
با جرأت می‌توان گفت تصاویری که از چهره‌های نحیف و چشم‌های گرسنه کودکان غزه، به دست امدادگران و فعالان مدنی به جهانیان نشان داده شد، هزار بار مؤثرتر و رساتر از گلوله‌های حماس و بمباران‌های بی‌مهابای نتانیاهو بود.
این تصاویر، نه تنها پرده از رنج یک ملت برداشتند، بلکه نشان دادند که در دل دنیای بی‌رحم سیاست و جنگ، هنوز قدرت همدردی، از آتش بمب‌ها نیرومندتر است.
پیروزی دل‌های شکسته، بر صدای انفجارها غلبه کرد؛ و این، بزرگ‌ترین شکست برای آنان بود که می‌خواستند با خشونت، وجدان جهانی را خاموش کنند.
پایان حماس، آغاز فصل تازه:
برای سال‌ها، رؤیای فلسطینیان در تونل‌های تاریک حماس دفن شده بود؛ تونل‌هایی که به‌جای آزادی، تنها مرگ و گرسنگی و تحقیر به همراه داشتند. حماس، که زمانی با شعار «مقاومت» دل‌ها را ربوده بود، به‌تدریج به نماد ویرانی، فساد، بنیادگرایی و انزوای کامل و در نهایت گرسنگی بدل شد.
شکست نظامی و سیاسی حماس در جنگ اخیر، فقط پایان یک گروه نبود؛ بلکه پایان یک دوران بود. اکنون، فلسطینیان در آستانه‌ی انتخابی تاریخی قرار دارند: مدرسه یا پادگان؟ آینده یا انتقام؟ صندوق رأی یا کلاشینکف؟ نسل جوان، دیگر باید سنگ را زمین بگذارد و قلم بردارد.
خاموشی تهران، شکستن زنجیرهای نیابت:
اما شاید مهم‌ترین تغییر، کیلومترها دورتر از غزه روی داده است: در تهران. جایی که فروپاشی اخلاقی و نظامی رژیم اسلامی، یکی از مهم‌ترین حامیان ترور در منطقه را به زانو درآورده. برای دهه‌ها، رژیم جمهوری اسلامی با شعار حمایت از فلسطین، خون مردم این سرزمین را در بازار سیاست معامله کرد. مثل صدام، مثل اسد، مثل قذافی، این حکومت نیز فلسطین را نه ملت، بلکه کارت بازی در برابر غرب می‌دید.
حالا که سپاه قدس به سایه‌ها پیوسته و دلارهای نیابتی خشکیده‌اند، فلسطینیان، شاید برای نخستین‌بار، این فرصت را دارند که از زیر سایه اربابان ترور خارج شوند و مسیر آینده‌شان را خود رقم بزنند.
از انتفاضه به جمهوریت: لحظه انتخاب
سؤال اکنون این است: آیا فلسطین می‌تواند از این لحظه‌ی تاریخی، پلی بسازد به سوی صلحی پایدار؟ آیا الگوی گاندی و ماندلا، و یا سیاستمداران واقع‌گرا و معتدل جایگزین آموزه‌های انفجاری قسام و فتوای خامنه‌ای خواهد شد؟ آینده از آنِ نسلی‌ست که دیپلماسی، رسانه، جامعه‌ی مدنی و مقاومت مدنی را می‌فهمد و به‌کار می‌گیرد.
جنبش‌های نافرمانی مدنی، فشار افکار عمومی بین‌المللی، سازمان‌دهی سیاسی و فرهنگی ، این‌ها ابزارهای نسل جدیدند. قدرت دیگر نه در دست کسانی‌ست که سلاح حمل می‌کنند، بلکه در اختیار کسانی‌ست که می‌توانند دل‌ها را با خود همراه کنند.
نقش تاریخی فرانسه: فراتر از دیپلماسی
گام فرانسه، پاسخی به دهه‌ها مطالبه جهانی است؛ صدایی در تأیید عدالت، نه انتقام. فرانسه، همان کشوری که روزی استعمارگر شمال آفریقا بود، امروز با این تصمیم می‌تواند به الگویی برای غرب تبدیل شود؛ الگویی برای تطهیر گذشته و بازسازی مشروعیت اخلاقی در خاورمیانه. اگر انگلیس ،آلمان، ایتالیا، و دیگر اعضای G7 نیز این مسیر را در پیش بگیرند، فلسطین تنها نخواهد ماند.
پایان عصر نتانیاهو، آغاز عصر آشتی
تاریخ گاهی برای پایان دادن به یک عصر، چهره‌ای خاص را نیاز دارد. بنیامین نتانیاهو، با سال‌ها سیاست اشغال، سرکوب و بی‌اعتنایی به قوانین بین‌المللی، یکی از آخرین نمادهای عصر دشمنی‌ست. اما عصر او نیز به پایان رسیده. همان‌طور که افراط‌گرایان تهران و غزه به حاشیه رانده شدند، نتانیاهو نیز دیر یا زود باید جای خود را به نسلی بدهد که امنیت را در گفت‌وگو می‌جوید، نه در دیوار و سیم‌خاردار.
اما این گذار، بدون کارشکنی نخواهد بود. نتانیاهو که اکنون بیش از هر زمان به افراط‌گرایی داخلی وابسته شده، ممکن است با افزایش شهرک‌سازی، تحریک نظامی یا روایت‌های امنیتی ساختگی، مسیر به‌رسمیت‌شناسی فلسطین را مختل کند. و از آن نگران‌کننده‌تر، همسویی بالقوه‌ی کاخ سفید با این پروژه است. حمایت های بی شائبه دونالد ترامپ، باری دیگر کفه‌ی ترازوی ژئوپلتیک را به نفع تل‌آویو سنگین کرده است؛ رئیس‌جمهوری که در دوره‌ی پیشین، با انتقال سفارت به بیت‌المقدس و حمایت از طرح «معامله قرن»، نشان داد که درک او از صلح، بیشتر یک معامله تجاری است تا یک آرمان انسانی. اکنون، با اتحاد مجدد راست افراطی در واشنگتن و تل‌آویو، هیچ بعید نیست که تلاش برای فلسطین مستقل، زیر فشار لابی‌ها، تهدیدها و حتی اقدامات بازدارنده‌، دچار وقفه شود. اما آنچه این‌بار را متفاوت می‌کند، نه فقط ایستادگی ملت فلسطین، بلکه تغییر افکار عمومی جهان است که دیگر مانند گذشته، در برابر اشغال و کوچ اجباری ساکنین فلسطین، سکوت نمی‌کند.
صلح، میان ملت‌ها
آشتی، زمانی ممکن است که ملت‌ها ،نه رهبران افراطی‌شان، همدیگر را به رسمیت بشناسند. صلح، نه در پشت درهای بسته، نه در متون رسمی، بلکه در خیابان‌ها شکل می‌گیرد؛ در لحظه‌ای که مردم اسراییل در خیابانهای تل‌آویو، با پرچم سفید و دل‌های باز و تصاویر زنان و کودکان گرسنه غزه و گروگان های اسراییلی، آواز زندگی و« نه به جنگ» سر می‌دهند.
اگر فلسطین بتواند راهی تازه انتخاب کند، اگر بتواند ماندلای خود را پیدا کند، اگر صدای مدنیت و اصلاح‌گری از درونش برخیزد، می‌تواند الگویی نو برای خاورمیانه باشد: الگویی برخاسته نه از سیاست‌زدگی، بلکه از کرامت انسانی.
یک فرصت تکرار‌نشدنی:
برای نخستین‌بار در دهه‌ها، جهان آماده است صدای فلسطینی نو را بشنود: فلسطینی بدون حماس، بدون عباس، بدون نیابت تهران. فلسطینی که فرزندانش در دانشگاه رشد کنند، نه در تونل؛ فلسطینی که به دیپلماسی ایمان بیاورد، نه عملیات انتحاری.
تصمیم فرانسه، آغازی‌ست. اما پایان این مسیر، در دستان مردم فلسطین است. اگر انتخاب‌شان خردمندانه باشد، اگر باور کنند که حقانیت، راه میان‌بری به سوی گلوله ندارد، شاید این‌بار، تاریخ ما را غافلگیر کند.
شاید، برای نخستین‌بار در قرنی خونین، روی جلد روزنامه‌ها تصویری ببینیم از پرچم فلسطین و اسرائیل، در کنار هم، زیر آسمانی بی‌دود، بی‌موشک، بی‌وحشت.
رویایی که روزی خیال بود، امروز بیش از همیشه، واقعی به نظر می‌رسد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy