فارن پالیسی: فروپاشی حکومت در ایران میتواند به یک کابوس امنیت هستهای تبدیل شود
یورونیوز - اریک بریور، معاون رئیس برنامه امنیت مواد هستهای و اسکات روکر، معاون رئیس ابتکار تهدید هستهای در مقالهای نسبت به خطر فروپاشی حکومت در ایران و به دنبال آن تهدیدات امنیتی هستهای هشدار میدهند. با وجود بحثهای داغ درباره میزان خسارات ناشی از حملات آمریکا و اسرائیل، واقعیت این است که زیرساخت هستهای ایران بهطور کامل نابود نشده است. اما اگر جمهوری اسلامی بهطور ناگهانی فرو بپاشد، نگرانی مهمتر، جلوگیری از افتادن این منابع به دست گروههای نامناسب خواهد بود.
هرچند اورانیوم ۶۰ درصدی ایران هنوز به سطح تسلیحاتی ۹۰ درصد نرسیده، اما همچنان میتوان با آن یک دستگاه هستهای خام ساخت. تولید این سطح از اورانیوم، دشوارترین بخش در فرایند ساخت سلاح هستهای است و این موضوع باعث میشود هر دولت یا گروه غیردولتی علاقهمند به بمب هستهای، آن را هدف قرار دهد. حجم ۴۰۰ کیلوگرمی این اورانیوم معادل وزن ۲۰ بطری آب بزرگ است که در محفظههایی نگهداری میشود که به راحتی میتوان آنها را در یک کامیون بار کرد. مکان فعلی نگهداری این اورانیوم نامشخص است.
محافظت از مواد و تجهیزات حساس، نیازمند تدابیر گستردهای چون نگهبانان، دروازهها، سیستمهای کنترل مواد و سازوکارهای پیشگیری از سرقت داخلی است. لازمه اجرای چنین سیستمی، حکومتی پایدار است و اگر حکومت سقوط کند، نگهبانان و دانشمندان دیگر سر کار نخواهند رفت.
دولتهای جهان باید آماده همکاری اطلاعاتی باشند و در صورت شناسایی نقاط ضعف حاد در امنیت هستهای ایران، آن را به اطلاع دولت آینده ایران برسانند، حتی اگر مشروعیت آن دولت زیر سؤال باشد. خطر دستیابی تروریستها به بمب، بسیار جدیتر از این پرسشهای سیاسی است. فروپاشی حکومت ایران ممکن است در بلندمدت خطر برنامه هستهای این کشور را کاهش دهد، اما در کوتاهمدت خطر امنیتی جدیتری بهدنبال دارد.
نشنال اینترست: آیا پاکستان به آمریکا در بمباران ایران کمک کرد؟
پس از حملات هوایی آمریکا به تأسیسات غنیسازی ایران در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵، سیاست خارجی پاکستان دچار دوگانگی شد و از یک سو شاهد محکومیت شدید رسمی علیه حمله و ابراز همبستگی با ایران و از سوی دیگر همکاری پنهانی با آمریکا شامل ارائهی مجوز پرواز، تبادل اطلاعات و پشتیبانی لجستیکی بودیم. این دوگانگی ناشی از تلاش همیشگی پاکستان برای حفظ توازن بین هویت اسلامی خود و وابستگیهای امنیتی و اقتصادیاش به آمریکا است.
پاکستان همواره مدعی حمایت از امت اسلامی همچون فلسطین و مسلمانان اویغور بوده ولی در عمل روابط نزدیکی با قدرتهای غیرمسلمان، بهویژه ایالات متحده، داشته است. همکاریهای ضدتروریستی با آمریکا برای مقابله با گروههای شورشی در بلوچستان و شمال غرب پاکستان اهمیت حیاتی دارد.
منابع غیررسمی گزارش دادهاند که این کشور پیش از حمله، مجوز استفاده از حریم هوایی خود را برای پروازهای سوخترسان و شناسایی آمریکا صادر کرده بود. سپاه پاسداران نیز موضع رسمی پاکستان را «نمایشی» خواند و مدعی شد پاکستان به شکل عمدی امکان حمله به ایران را فراهم کرده است. رسانههای ایرانی نیز این روایت را تقویت کردند.
از دیدگاه اسلامآباد، حمایت آمریکا برای مقابله با شورشها در بلوچستان و حملات علیه پروژههای اقتصادی چین حیاتی است و قطع روابط با واشنگتن میتواند امنیت داخلی را تضعیف کند. پاکستان همچنین در بحران انرژی قرار دارد و به کمکهای مالی نهادهای بینالمللی تحت تاثیر آمریکا نیاز دارد.
این رفتار دوگانه پاکستان باعث بیاعتباریاش نزد افکار عمومی شده است؛ هشتگ #PakistanBetrayedIran در فضای مجازی و انتقادات احزاب سیاسی نشاندهنده نارضایتی گسترده است.

از عجایب تاریخچه عملیات موساد در ایران

از جانم فدای رهبر تا مهاجرت به باکو