میدانی باید خودت در ایران باشی تا قادر شوی برخی تغیرات اساسی را که طی همین چهل سال در جامعه چه از نظر ساختاری وچه فکری بوقوع پیوسته از نزدیک ببینی وتا جائی که تجربه و دانشت قد می دهد قضاوت کنی.
ناراحت نشو متاسفانه تغیرات فکری بخصوص در این چند ساله اخیر در بین جوانان چنان شتابزده بود که نسل ما بسختی می تواند پی به کنه آن ببرد.
برای دیدن این نسل باید قادر به ورود در دنیائی باشی که کلید وابزار های ما توانائی گشودن آنها را ندارد. بسیاری از دریچه ها که این نسل بخاطر احاطه به آن یعنی دنیای مجازی و دنیای دیجتالی دارد برروی خود می گشاید به نتایجی میرسید ودر عمل روزانه خود بکار می بندند که برای ما ناشناخته وغیر قابل درک است .
متاسفانه شما هنوز تصاویری از بافت شهری و عناصر تشکیل دهنده آن دارید که واقعی نیست.بخصوص در مورد نسل جوانی که فکر می کنید شباهت به نسل شما دارد! تفکری که بیشتر معطوف به زمان گذشته و تفکر شما در آن سال هاست. شماازارزش هائی سخن می گوئید وپا فشاری میکنید که در واقعیت جامعه امروز ایران اعتبار خود از دست داده است. از روابط دختر وپسر گرفته تا مقوله خجالت. بطور مثال تعریف های شما از همین مقوله زندگی که در شعاراخیر "زن ،زندگی ،آزادی" دارید. با تعریفی که نسل جوان امروزی اززن و زندگی دارد سخت متفاوت است .نبودی تا از نزدیک شاهد روزانه این تغیر باشی.از تغیر روابط والدین با بچه ها .
اصلامیدانی که طی این سال ها بافت شهرهاو روایط فامیلی چگونه تغیر یافت ؟چیزی شنیدی اما از نزدیک ندیدی که چگونه تغیر یافته ؟
هیچ میدانی که دیگر بندرت خبری ازآن رشته های قدیمی شهری که به عناصر جا افتاده خانواده های شهرنشین و ریشه دار منتهی می شد نیست واگر هم هست بسیار اندک می باشد .
خانواده هائی با عناصر فکری جا افتاده که تعاریف خود را از مقوله های مختلف اجتماعی داشتند. خانواده مرکز اصلی آموزش های اجتماعی آخلاقی وفرهنگی کودک بود که در شهربا ویژگی ها، توجه وامکانات شهری عمل میشدوفاصله عمیق فرهنگی با روستا وجود داشت.
کاری که انقلاب اسلامی انجام داد در هم ریختن این بافت و روابط بود. جای گزین کردن روستائیان در شهر پر وبال دادن به آنها بعنوان امت اسلامی با بهره گرفتن از خصلت های فرصت طلبی وعدم پایبندی آنها به معیار های مدرنیسمی که جامعه در مسیر آن بود.شهریتی که ازاقبال به دستگاه دین و آخوند و خرافات کم میکرد واجازه نمی داد که بدنه عظیم جمهوری اسلامی بیناد نهاده شده بر مبنای تعبد که سنخیتی با مدرنیسم وخصوصیات طبقه متوسط شکل گرفته در شهر ها نداشت این چنین متورم وگسترده شود.
لزوما شروع به بهره گیری از همان طبقات فرو دست جامعه و بخصوص جامعه روستائی کرد .
لشکر عظیم روستائیانی که درقدم نخست بصورت حاشیه نشینان دور تا دور شهر ها را بتصرف در آوردند در پروسه این چند دهه عمدتا به ساکنان اصلی شهرها تبدیل گردیدند و بدنه اصلی جمهوری اسلامی را تشکیل دادند.
بهر مقدار که زاد ولد در میان شهر نشینان اصلی کاهش یافت بر میزان زاد ولد روستائیان بشهر آمده که حال به یمن حمایت جمهوری اسلامی درارگان های رژیم عمدتا سپاه پاسداران ،نیرو های مختلف انتظامی صاحب کار شده بودندگسترش یافت. فرهنگ شهری قدم بقدم عقب نشست ومتحمل خسارات زیادی گردید .بسیار ارزش های بدست آمده زیر سوال رفت .ارزش هائی که برای جامعه روستائی زده معنا نداشت.رفته رفته در محاق رفت. بجای آن شعار ها وارزش های دیکته شده حکومت جایگزین گردید. ارزش هائی همچون شخصیت آخوندی، طفیلی بی بند وبار بی توجه به معیار های معاصر از حقوق قضاء گرفته تاحقوق اجتماعی ومدنی که باعث بقهقرا رفتن جامعه گردید. رشوه گرفتن که در اواخر دوره پهلوی به امری مذموم بدل شده بودبار دیگر چشم سفید تر معمول شد ومدیحه سرائی وتملق به امر عادی بدل گردید فرهنگ خودی وناخودی ضربات سخت به بدنه جامعه ،به امر عرق ملی و حساسیت های فرهنگی وارد ساخت.
بسیار ارزش های معرفتی وتاریخی زیر سوال رفت .چرا که بافت جامعه تغیر یافته بود. تلاش حکومت برای جا انداختن ارزش های اسلامی متحجربه میدان اصلی مبارزه در تقابل با حقوق شهروندی که نسل جدید فرزندان همان روستائیان داشت از طریق دنیای مدنی فرا می گرفت بدل شده بود. تازه شهری شدگان روستائی در جای جای حکومت وکشور نفوذ کرده ودر جهت بکرسی نشاندن اوامر می کوشیدند.
اما زمان جلو رفت .انترنت با لشگری از دنیای معاصر وتصویری متفاوت ازآنچه در میان جوانان دیگر سرزمین های متمدن می گذشت بجامعه ایران هجوم آوردبود .هحومیکه به هیچ وجه نمی شد جلوی آن را گرفت. بخش وسیع جامعه جوان ایران که حال عمدتا منشا روستائی داشتند اما بزرگ شده شهر وکلوپ های انترنتی وانترنت های خانگی بودند مریدان این پدیده نو ظهورمیگشتند.
در کشاکشی سخت انترنت این دستآورد بزرگ بشری به اکثر قریب به اتفاق خانواده های ایرانی راه یافت و فرهنگی متفاوت با آنچه که در رساله های جمهوری اسلامی ودر فرهنگ شهری نسل پیشین به ازث نهاده شده بود خط بطلان کشید.
تلاش حکومت برای محدود کردن وتغیر ماهیت دادن این دنیای مجازی میئسرنشد. از اخلاقیات گرفته تا نگاه به مسائل اجتماعی تعیر یافته .آن بر خورد میهن پرستانه وملهم از عشق بوطن که زمان حمله عراق به ایران می دیدی وآن احساسات وسیع میهن پرستی .امروز در حمله اسرائیل به ایران نمی بینی فروکش کرده. اگرجوان آنروز ایرانی سراسیمه بطرف جبهه می دوید و مشت برای حمله کنندگان هوا میکرد.امروز عمل کرد حکومت در تمامی عرصه ها ودیدن این همه فساد اخلاقی از دزدی های میلیاردی تا سرکوب حداقل خواسته ها ،اعدام های روزانه ودسته جمعی وبر خورد مالکانه با کشور که به هیچ کس اجازه بروز شخصیت ملی نمی دهد وامیدواری به تغیر در زندگی بخصوص زندگی جوانان در آن دیده نمی شود! حس تعلق خاطر به وطن را که نام "وطن آخوندی" به آن داده اند کم کرده وعمده خواست آن ها برای رهائی وطن را با سرنگونی جمهوری اسلامی گره زده است .از این روست که کشته شدن این همه فرمانده حکومتی هیچ ناراحتی ،خشم ونفرت را در میان نسلی که بخاطر تنها یک زندگی ساده و آزاد وحشیانه توسط همین حکومت همین فرماندهان که امروز رخت ملی پوشیده سرکوب گشته است بر نمی انگیزد.او جایگاهی و آینده ای با تداوم جکومت اسلامی در این سرزمین برای خود نمی بیند . ادامه دارد . ابو