ویژه خبرنامه گویا
نقد سازنده مقاله آقای دیوید اعتباری در همین گویا است که بر نکتههای درستی انگشت نهادهاند و با دلسوزی و آیندهنگری پیشنهادهایی برای بهبود ادامه کار همآیش ملی در مونیخ ارائه دادهاند با این یادآوری که همه پیشنهادهای ایشان در این دوره نمیتواند شدنی باشد زیرا چنان برنامهای که ایشان پیشنهاد داده است ماهها و شاید سالیانی وقت لازم دارد تا شکل بگیرد که در وضع بسیار خطرناک و حساس امروز ایران چنین مجالی فراهم نیست ولی به این نکتهها حتمن باید توجه شود که این مجموعه دچار کیش شخصیت نشود و این هشدار بهجایی است:
پروژه شکوفایی ایران» و نقش شاهزاده: فردمحور یا ساختارمحور؟ دیوید اعتباری
جنین نقد و انتقادی نه تنها بد نیست که تحسین برانگیر است. گرفتاری ولی این است که شماری نام ِ ضدیت خود با هر حرکت مثبتی را "نقد یا انتقاد سازنده" می نامند در حالی که این چیزی نیست جز کوشش برای از مید ان به در بردنِ مخالف و خرابکاری.
روزگار کنونی مردم ایران
در حالی که مردم ایران روزهای بسیار سختی را زیرفشار بار گرانی روز افزون، که دیگر حتا گریبان نان روزانه که خوراک اصلی مردم است را نیز گرفته است، ومردم در این گرمای جانسوز به ویژه در جنوب ایران ساعتها در بیآبی، بی برقی و بی گازی قرار دارند و گذشته از آن به سبب نبود کنترل در هیچ زمینهای جز سیستم همیشگی سرکوب، زندان و اعدام، جامعه به حال خود رها شده و مردم با فشار روانی کشنده هر روزه ای نیز روبرو هستند، شماری از ما در بیرون کشورکه در سنجش با وضع فاجعهبار مردمِ ایران، دررفاه ، آزادی و آسایش زندگی می کنیم، از کینهورزی و خرابکاری در برابر هر حرکت مثبت و سازندهای دست بردار نیستیم.
این گروه با هر گامی که با هدف نخست یاری به مردم ایران برداشته شده فورن کینهتوزانه مخالفت کرده است برای نمونه در برابر شکلگیری شورای مدیریت گذار، شورای مدیریت تصمیم و یا همین گردهمآیی تازه وحدت ملی مونیخ به دعوت آقای رضا پهلوی. همین نشست و استقبال از آن از دیدِ من میتواند گشایش بزرگی در هموار نمودن راه برای یاریهای معنوی اروپا و آمریکا به مردم ایران ایجاد کند با این شرط که بتواند خود را به عنوان آلترناتیو حکومت اسلامی برای دوران گذار در ایران به جامعه جهانی یشناساند و گروههای سازمان د اده شده بدون توجه به مخالفت خوانیها، تهمت ها و ناسزاگوییها با پشتکار کوشش خود را به پیش برند.
چرخش در نگرش کشورهای اروپایی و آمریکا
اینک که پس از دههها سهلانگاری و سازشکاری باحکومت مافیایی اسلامی ایران، چرخشی در نگرش و رفتار اتحادیه اروپا و آمریکا ایجاد شده است، نباید این مجال را از د ست د اد وآقای رضا پهلوی در میان همه ایرانیان، بهترین امکان را برای پیشبرد این مهم در اختیار د ارند. روشن است که هیج ایرانی خواستار دخالت بیگانه در آینده ایران نیست وآنچه من وشمار زیادی هممیهنان در بیرون از کشور سالها فریاد زده و برآن پافشاری نمودهایم این بوده است که کشورهای به ویژه اروپایی دست از سازش پنهان با این حکومت ضد انسانی برداشته و هیچگاه دیگر نپذیرند که پشت پرده و پنهانی با این حکومت دادوستد کنند، در برابر از مبارزه مردم ایران با این حکومت سرکوبگر و کودککش به درستی پشتیبانی کنند.
مشکل مخالف خوانهای همیشگی
کار مزدوران حکومت اسلامی در بیرون از کشور که برای همه روشن است و با این گروه که نان خودفروشی، میهنفروشی و مزد وری خود را میخورند، سخنی نیست. سخن با مخالفخوانهای همیشگی در درون اپوزیسیون است که تنها مخالفت نکرده و از دید من با انگ و تهمت زدن سنگاندازی و خرابکاری میکنند که به سود خودشان نیز نیست. یک گیردر کارو کمبود آشکاردر رفتارو گفتار این مخالفخوانهای همیشگی نبود هیچگونه پیشنهاد عملی است. گیریم همه مخالفتهای آنان بهجا و درست است، آیا نباید پرسید که خود شما چه پیشنهاد سازندهای دارید؟ و اگر دارید چرا بکار نمیبندید و به آن عمل نمیکنید؟ نق زدن همیشگی و ایراد گفتن به اینوآن کار چندان سختی نسیت، کار سخت آن آست که در برابر بتوانید یک پیشنهاد قابل اجرا داشته باشید و بتوانید آن را عملی کنید. اکنون اگر گفته شود شمای هممیهن محترم مخالف نشست مونیخ، اگر برنامه قابل احرای دیگری دارید بفرمایید"این گوی و این میدان"، برخی را خوش نمیآید که چرا گفتهایم این گوی و این میدان ! آیا در برابر کسانی که به همه و هر حرکتی میتازند و خود هیچ گام عملی برنمیدارند گفتن چنین جملهای نادرست است؟
کسی با نقد و انتقاد سازنده مخالف نیست که باید با کینهتوزی و سنگاندازی مخالف بود. دیگری که تنها سخن نمیگوید و دستکم پا در میدان عمل میگذارد و خوب یا بد دست به کوششی میزند و آن را در برابر دید همگان نیز میگذارد، باید تحسین و تشویق شود.