انفجارهای سلسله‌وار امروز در دوحه، پایتخت قطر، توسط اسرائیل به قصد ترور چند تن از اعضای دفتر سیاسی حماس صورت گرفت و دفتر نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو (این جنایتکار متهم به نسل‌کشی)، در شبکه ایکس نوشت این کشور مسئولیت کامل حمله به مقر فرماندهان حماس در دوحه پایتخت قطر را می‌پذیرد.
در واقع امر، در لحظه‌ای که اسرائیل اسماعیل هنیه را در ایران مورد اصابت قرار داد و اکنون با حمله به قطر که متحد آمریکا محسوب می‌شود، تنی چند از سران حماس را که در حال بررسی پیشنهاد آتش‌بس (که اتفاقاً معروف به پیشنهاد ترامپ بوده است) ترور کرده‌اند، مصونیت تمامیت ارضی کشورها و مصونیت دیپلماتیک را از اعتبار ساقط کرد!
آن زمان، به بهانه مخالفت با نظام ولایت فقیه، تجاوز اسرائیل به خاک ایران و نقض استقلال ایران را جامعه بین‌الملل نادیده گرفت و فرقی بین تجاوز به خاک یک کشور و نقض استقلال آن کشور و مخالفت با نظام حاکم بر آن کشور را نادیده گرفت تا اینکه اکنون نوبت به متحد آمریکا رسید. هرچند دولت قطر این حمله را وقیح و بزدلانه توصیف و نقض آشکار و مصداق آشکار نقض حاکمیت ملی قطر دانست، عربستان سعودی نیز «حمله خونبار» اسرائیل به تمامیت ارضی قطر را به شدت محکوم کرد و نیز گوترش، دبیرکل سازمان ملل، این حمله را محکوم کرد، اما وقتی به مصداق
سرچشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
با این نوع بی‌اعتبار کردن استقلال سایر کشورها توسط اسرائیل به‌طور اصولی و یکپارچه مخالفت قاطع نمی‌شود، رفته‌رفته این کنار زدن خط قرمز استقلال کشورها، کار را به حاکم شدن کامل قانون جنگل می‌کشاند و اگر از رویکرد توسعه طلبی تهاجمی اسرائیل که فعلا در پی تثبیت برتری خود در منطقه است ، جلوگیری قاطع نشود ، مرزهای دور را نیز در می نوردد.
دنیایی شاهد بود که بنیامین نتانیاهو در 22 امرداد ماه 1404 در گفت‌وگو با شبکه اسرائیلی «i۲۴» برای نخستین‌بار و به‌طور رسمی پذیرای آرمان‌های جریان صهیونیسم دینی می شودو تصریح کرد که تنها جایگاهی که این جریان برای اسرائیل در میان همسایگان عرب قائل است و تنها آینده‌ای که برای این رژیم می‌بیند، تشکیل یک حکومت بزرگ توراتی بر اساس افسانه‌های دینی «سرزمین موعود»، «مسیح موعود»، «پایان جهان» و «هزاره خوشبختی» است . این خود مقدمه‌ای برای تبدیل یک ایدئولوژی افراطی به خط‌مشی رسمی تل‌آویو است.نتانیاهو در مصاحبه مذکور اظهار داشت که به رؤیای «اسرائیل بزرگ» تعلق خاطر زیادی دارد؛ رؤیایی که شامل سرزمینی می‌شود که قرار بود حتی طبق توافق اسلو، روزی به کشور فلسطین اختصاص یابد. اما افزون بر آن، این نگرش، شامل بخش‌هایی از اردن و مصرو عراق نیز می‌شود.
بنیامین نتانیاهودرمصاحبه با شارون گال، که مجری رسانه‌ای شناخته‌شده و نماینده پیشین کنست از حزب راست‌گرای «یسرائیل بیتنو» به رهبری «آویگدور لیبرمن»متبخترانه می گوید :
«من در یک مأموریت نسلی هستم... اگر از من بپرسید که آیا از نظر تاریخی و معنوی احساس مأموریت دارم، پاسخ مثبتاستمن عمیقاً به آرمان اسرائیل بزرگ وابسته‌ام.» سخن گفتن نتانیاهو از«اسرائیل بزرگ» نه یک لغزش زبانی و نه تحریک گذرا بود، بلکه افشاگری آگاهانه از پروژه‌ای ایدئولوژیک است که از زمان شکل‌گیری جنبش صهیونیسم در اواخر .قرن نوزدهم، در متن سیاست اسرائیل همواره حضور داشته و ریشه دوانده است وهرگاه شرایط منطقه‌ای و جهانی اجازه می‌داد، دوباره سر برمی‌آورد.
بنابراین، پایبندی آشکار نتانیاهو و حزبش به این دیدگاه، به معنای اعلام گسست از هرگونه تعهد پیشین اسرائیل، چه در قبال کشورهای منطقه و چه در برابر جهان است. این اظهارات در پاسخ به گردنبند «اسرائیل بزرگ» بیان شد؛ گردنبندی که شارون گال در مصاحبه به او داد و روی آن نقشه‌ای حک شده بود که شامل بخش‌هایی از همین کشورهای عربی نیز می شود.اردن، که بخشی از خاک وطنش در نقشه «اسرائیل بزرگ» گنجانده شده است، این موضع نتایاهو را«تهدید مستقیم علیه حاکمیت ملی» خود خواند. اما وقتی ببینیم که خواب رویایی اسرائیل برای بدل شدن به "غول بادکنکی "مرزهای عراق همسایه ایران را نیز در می نوردد و مرزهای ایران را در خطر بالقوه قرار می دهد،درک می کنیم که رضا پهلوی تا به چه حد به حضیض و پستی افتاده که به امید دریوزگی مقام و مال، با نقاب پروژه‌ای موسوم به شکوفایی ایران، نماینده‌ای به اسرائیل اعزام می‌کند .!
و اما در همراهی کردن اسرائیل توسط آمریکا همین بس که دولت آمریکایی که مرتبا بر طبل لزوم آتش‌بس می‌کوبید، با متجاوز در حمله به دوحه همدستی کرده است. زیرا تلویزیون اسرائیل حتی اعلام کرده است که حمله به قطر با چراغ سبز آمریکا انجام گرفته است!
وقتی آمریکا خلاف عرف بین‌المللی به همراهی اسرائیل به ایران حمله می‌کند و اخیراً نیز رسماً وزارت دفاع را «وزارت جنگ» نام‌گذاری می‌نماید، نقاب از چهره جنگ‌طلب آمریکا و نطفه نامشروعی به نام اسرائیل که در منطقه برای بی‌ثباتی کاشته است، به تمامی برداشته می‌شود.
نقض استقلال قطر که سال‌هاست نقش میانجی در مذاکرات برای آتش‌بس میان اسرائیل و گروه حماس داشته و هم سابقه میانجی‌گری در پرونده‌های تبادل اسرا داشته است، اکنون درس عبرتی می‌شود برای همه نظام‌های سرسپرده آمریکا در منطقه، حتی عربستان سعودی که با خرید صدها میلیارد دلار اسلحه آمریکایی، به توانایی مالی این کشور یاری می‌رساند، که نگران تمامیت ارضی و استقلال کشور خود باشند. زیرا پیامد این رفتار اسرائیل فقط به فلسطین و همسایگان نزدیک ختم نمی شود.
وقتی پایتخت قطر که پایگاه مهم آمریکا نیز محسوب می‌شود و پایگاه هوایی العُدید، معروف به فرودگاه ابونخله، یعنی فرودگاهی نظامی و مرکز نیروهای هوایی سنتکام (فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا United States Central Command - CENTCOM) در آن قرار دارد، با چراغ سبز آمریکا مورد حمله قرار می‌گیرد، مضحک بودن تعهدات قدرت‌های جهانی آشکارتر از همیشه رو می‌نماید! مضحک‌تر از آن البته پخش فیلم مانور ارتش قطر با تسلیحات آمریکایی بعد از حمله است!!
مقصر اصلی نقض استقلال، دولت‌هایی هستند که کشور خود را بدل به پایگاه قدرتی جهانی می‌کنند که برای خود در همه جهان با نقض حقوق ملی کشورها «منافع» قائل است!
سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت
تا چه اندیشه کند رای جهان‌آرایت
زنهار که معنای واقعی استقلال توسط سرسپردگان به سخره گرفته شده است!
امروز یک مقام ارشد حماس گفت که حمله اسرائیل در حالی انجام شد که اعضایش مشغول بررسی تازه‌ترین پیشنهاد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، برای آتش‌بس در غزه بودند. این ساختمان که در محله لقطیفیه هدف قرار گرفته است همان جایی است که مقام‌های ارشد حماس قرار بوده به بررسی طرح آتش‌بس پیشنهادی رئیس‌جمهور آمریکا بودند.
بعد از این عملیات تروریستی که مسیر هرگونه مصالحه را با ترور می بندد ،آیا دیگر هیچ کشوری راغب به ایفای نقش میانجی‌گری در اختلافات بین‌المللی خواهد شد؟ و اگر شود، آیا هم استقلال و تمامیت ارضی خود و هم وجهه سیاسی خود را بعد از این ماجرا به سخره نخواهد گرفت؟!
آیا ننگ بزرگی برای بشریت نیست که آن هم در قرن ۲۱ شاهد این باشند که دولت غاصب اسرائیل و شخص نتانیاهو به‌عنوان جنایتکاران و نسل‌کشان تاریخ، بیش از ۶۰ هزار نفر از مردم بی‌گناه غزه را کشته و اکنون نیز با تحمیل قحطی و گرسنگی، به‌ویژه به کودکانی که توان دفاع از حقوق انسانی خود را ندارند، بر سبعیت خود پافشاری می‌کنند؟!
آیا تظاهرات میلیونی افکار عمومی در اقصی نقاط جهان، از استرالیا گرفته تا ژاپن و حتی در دل خود آمریکا، به نفع مردم غزه و علیه جنایتهای اسرائیل این کارگزار آمریکا کفایت نمی‌کند که جامعه بین‌الملل به‌جای تعارفات قلمی و محکومیت قلمی، در عمل به این تجاوزات پایان دهد؟
چگونه می‌توان قبول کرد جامعه جهانی ملعبه دست آمریکا و اسرائیل شده و نتواند از حقوق مشروع خود به دفاع برخیزد؟
ژاله وفا از مجامع اسلامی ایرانیان
