بعد از اینکه حدود 2400 سال پیش در آتن دیگر قانون قصاص برای مجازات متهم به قتل به اجرا در نمی آمد در ایران عباس عبدی " پیشنهاد اصلاح قانون قصاص" را می دهد
نمایشنامه اورستیا
آشیلوس، تراژدی نویس یونانی ( 525 - 456 قبل از میلاد )، که در جنگهای مآراتن ( 490 ) و سالامیس ( 480 ) علیه ایرانیان شرکت داشت اولین بار نمایشنامه اورستیا را در سال 458 در آتن به صحنه آورد. آشیلوس در این تراژدی یک تغییر مهم قضایی در آتن را به معرض نمایش میگذارد: گذر از سنت انتقام گرفتن ( قصاص ) به فراخوان و برگزاری یک دادگاه برای بررسی موضوع اتهام ( قتل ).
هگل به این تراژدی اشاره میکند که " آشیلوس در اورستیا یک طرحی را به تماشا گذاشت که در آن یک شرایط برتر ( تشکیل دادگاه ) جایگزین یک شیوه بدوی و عقب افتاده ( انتقام گرفتن ) شد "
آشیلوس تراژدی اورستیا را در سه بخش به صحنه آورد
دو قسمت اول تراژدی سنت انتقام گرفتن را به نمایش میگذارند و قسمت سوم گذار انتقام به تشکیل دادگاه را نشان میدهد:
قسمت اول: یونانیان آگاممنون (Agamemnon) را برای حمله به ترویا به فرماندهی ارتش یونان انتخاب میکنند. سربازان یونانی با کشتیهای جنگی به طرف ترویا به حرکت در میآیند، اما ناوگان دریایی یونانیان در مسیر راه، به علت نبودن باد، از حرکت باز می ایستد. آگاممنون برای اینکه دوباره باد بوزد دختر خود، ایفیگنیا، را قربانی خدایان میکند. بعد از قربانی کردن ایفیگنیا خدایان به وزیدن باد رضایت میدهند و کشتیها دوباره به حرکت درمی آیند. بعد از پیروزی یونانیان در ترویا آگاممنون به یونان باز میگردد. آگاممنون کاساندرا، زن غیبگوی ترویا، که سقوط این شهر را پیشبینی کرده بود با خود به منزل میآورد. کلوتایمسترا همسر آگاممنون، تصمیم میگیرد، به علت قریانی شدن دختر خود ایفیگنیا به دست شوهرش و همچنین آوردن کاساندار به منزل مشترک، از شوهر خود انتقام بگیرد. کلوتایمسترا همسر خود، آگاممنون، را به قتل میرساند.
قسمت دوم: اورستس، پسر آگاممنون و کلوتایمسترا، انتقام پدر را میگیرد و مادر خود ( کلوتایمسترا) را میکشد.
در قسمت سوم نمایشنامه خدایان انتقام ( ارینوئس ) که فقط قاتلان را تعقیب و مجازات میکردند نقشه قتل و انتقام گرفتن از اورستس، به علت کشتن مادر خود، را طرح ریزی میکنند. اورستس که از ترس ارینوئس به آتن گریخته بود در این شهر از آتنا ( خدای خرد، جنگ و نگهبان آتن ) تقاضای کمک میکند. اورستس علت قتل مادر خود را به آتنا توضیح میدهد و همچنین خدایان انتقام نیز استدلالهای خود را که چرا قصد انتقام گرفتن از اورستس را دارند نیز برای آتنا بازگو میکنند.
آتنا نقش قاضی را به عهده میگیرد و از اورستس سوال میکند که آیا قتل مادر برای دفاع از خود و یا اینکه به علت وحشت داشتن از فرد دیگری بوده است. در آخر آتنا تقاضای تشکیل یک دادگاه ( در آتن ) برای تحقیق قتل کلوتایمسترا به دست اورستس را میکند. قضات این دادگاه از بین برجستهترین شهروندان آتن انتخاب میشوند. آپولو (خدای روشنایی و هنر) در دادگاه از اورستس دفاع میکند. بعد از دفاع آپولو از اورستس آتنا از اعضای دادگاه میخواهد که حکم متهم ( اورستس ) را صادر کنند. اورستس در دادگاه تبرئه میشود و همچنین آتنا اعلام میکند که از این به بعد جرائم قتل را نه خدایان انتقام، بلکه دادگاه باید رسیدگی کند.
در ایران ما، بعد از 2400 سال که تراژدی اورستیا برای اولین بار در آتن به صحنه آمد، هنوز خانواده مقتول (خدایان انتقام ) سرنوشت متهم را تعیین میکنند و نه اعضای یک دادگاه.
خدایان انتقام و اروستس
مسعود امیرخلیلی

شوربای نصر، گیله مرد