Friday, Sep 26, 2025

صفحه نخست » تغییر قوانین بدون تغییر در ساختار، تغییری ایجاد نمی‌کند! کیقباد یزدانی

yazdanibanner.jpgنقدی بر مقاله‌ی "تغییرپذیری قوانین در آموزه‌های اسلامی: با تأکید بر قانون جاب" از دکتر محمد منصور نژاد

جناب دکتر منصورنژاد به‌تازگی یادداشتی با عنوان "تغییرپذیری قوانین در آموزه‌های اسلامی: با تأکید بر قانون حجاب" در سامانه‌ی اینترنتی "انجمن علمی مطالعات صلح" نشر داده و کوشیده، با تکیه‌بر استدلالات عقلی و تفسیرهای شخصی از بعضی آیات و احادیث، اثبات کند که "قوانین" در " آموزه‌های اسلامی" تغییرپذیرند و بر آن اساس، "قانون اجباری حجاب" را نقد کرده و آن را "مصلحت و مناسب زمانه" نمی‌داند. (لینک مقاله ⃪ تغییر پذیری قوانین در آموزه های اسلامی: با تاکید بر قانون حجاب / یادداشتی از محمد منصورنژاد)

این نوشته را از دو سو می‌توان نقد و بررسی کرد: از نگاه درون دینی و از منظر برون دینی. به لحاظ درون دینی یادآوری چند نکته ضروری است:

نخست اینکه نویسنده‌ی مطلب به‌عنوان یک مسلمان شیعه و غالبا با اتکا بر منابع فقهی شیعه به موضوع پرداخته و طبیعتاً نتیجه‌ی گیری ایشان هم فقط در همین حوزه اعتبار دارد و اعتبار عام ندارد.

دوم اینکه تقسیم‌بندی هفتگانه‌ای که ایشان فقط از نظرات فقهای شیعه در باب حجاب کرده؛ نشان می‌دهد که نه‌تنها هیچ اجماعی میان فقها نیست، بلکه اختلاف از افراطی‌ترین تا تفریطی‌ترین آن وجود دارد که این خود، نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه آن را پیچیده‌تر و حل نشدنی‌تر هم می‌کند.

باوجوداین، نویسنده (به‌درستی) بر آزادی و اختیار فردی در حجاب پای می‌فشرد، اما به لحاظ درون دینی روشن نمی‌کند که اگر رفتار فردی بر نظم یا اخلاق اجتماعی اثر گذاشت، چه مرزی میان "حق فرد و آزادی فردی" و "مصلحت اجتماعی" باید ترسیم شود.

سوم اینکه استدلالات دینی و شرعی نویسنده و برداشت او از آیات و احادیث گزینشی و بر پایه‌ی تفسیر شخصی است که در بهترین حالت می‌تواند به‌عنوان خوانشی در میان خوانش‌ها نگریسته شود، اما اعتبار قطعی ندارد. به‌طورکلی، متن یک‌سویه و به نفع تغییرپذیری نگاشته شده، بی‌آنکه در برابر استدلالات مخالفان پاسخی ارائه شود.

از این گذشته، ایشان در توجیه و تبیین ادعای خود، در مواردی دچار مغالطه می‌شود. نخست اینکه ایشان برای اثبات اصل تغییرپذیریِ "قوانین اجتماعی در اسلام" نه‌تنها احکام قرآن را با "سنت" خلط کرده، بلکه "قوانین بشری" را در برابر "احکام الهی" می‌نهد و این دو را بر پایه‌ی استدلالات عقلی می‌سنجد. چنین سنجشی، نه از نگاه درون دینی پذیرفته است و نه از منظر برون دینی. ازنظر درون دینی، گرچه بسیاری از آیات و احکام دینی در زمان و مکان معینی و حتی به دلیل رویدادهای معینی نازل و صادرشده‌اند، اما تا زمانی که از سوی خداوند منسوخ نشده‌اند، اعتبار همیشگی و همه‌جایی، یعنی فرازمانی و فرامکانی دارند. به لحاظ برون دینی، مقایسه و خلط کردن احکام دینی با قوانین بشری، دست‌کم به این دلیل که قوانین بشری از اجماع و عقلانیت انسانی سرچشمه می‌گیرند و ازاین‌رو، در سرشت خود، به دلیل تطورات و تحولات اجتماعی، تغییرپذیرند، با "احکام الهی" که از سوی "دانای کل" و "عقل مطلق"، یعنی خداوند صادر می‌شوند و اعتبار جهانی، جاودانی و عام دارند، مجاز نیست.

دوم اینکه ایشان اصل "ناسخ و منسوخ" را که منحصر به "اراده و تشخیص خداوند" است (آن‌هم برای آیاتی که خودش آن‌ها را صادر کرده)، به‌عنوان دلیلی برای تغییر احکام اسلامی از سوی انسان ارائه می‌کند. البته که انسان می‌تواند و باید قوانین بشری را همواره تغییر دهد و به‌روز کند، اما چنین حقی برای او، در تغییر احکام الهی صادر نشده است.

ایشان خودشان در جایی بیان می‌کند که "برخی از علما (مثلاً شیخ فضل‌الله نوری) از اساس منکر عصری شدن قوانین دینی بوده و هستند"؛ و این نشان می‌دهد که به هیچ رو نمی‌توان بر نگرش و خوانش دینی این یا آن فقیه یا اسلام‌شناس استناد و اتکا کرد.

استدلالات دیگر، مانند "شأن نزول آیات"، " طرح تدریجی آیات"، "آیاتی برای زمان و مکان خاص" و " شیوه دعوت تدریجی نبوی" که همه با اگر و مگر همراهند، در چارچوب استدلالات عقل بشری‌اند و توضیح‌دهنده‌ی اراده‌ی خداوندی نیستند و یا دست‌کم توضیح آن‌ها را نمی‌توان به‌عنوان تنها توضیح درست و قطعی پذیرفت. به‌بیان‌دیگر، شاید خداوند دلایل و انگیزه‌های دیگری برای آن‌ها داشته که از چشم و عقل ما پنهان است.

از نگاه برونی دینی، بسیاری از مسائل بنابر ضرورت، از طریق تعقل و اجماع حل‌شده و می‌شوند و نیازی به احکام و قواعد فرابشری که بشر باید آن‌ها را از نو و به اقتضای زمانه تعبیر و تفسیر کند، نیست؛ جدای از اینکه همین تعبیر و تفسیرها اختلافاتی میان انسان‌ها پدید می‌آورد که این خود، نه‌تنها باری از دوش جامعه برنمی‌دارد، بلکه بر مشکلات آن می‌افزاید.

نویسنده خود مثال جالبی از ساکنین قطب شمال می‌زند که "اگر روزی آن‌ها مسلمان شوند، برای به‌جا آوردن عبادات و احکام، در شرایطی که در آنجا شش ماه از سال را در تاریکی و شش ماه دیگر را در روشنایی به سر می‏برند، چه باید بکنند؟"آیا به‌راستی برای حل چنین مشکلی، باید حتماً به کتاب مقدس رجوع و به آن اتکا کرد و بعد، تازه با تعبیر و تفسیر جدید (که اگر بر آن‌هم اجماع وجود داشته باشد)، آن را به زمان و مکان خاص خود انطباق داد؟! آیا به این نمی‌گویند لقمه را از پشت سر خوردن؟! چنین مسائل و موضوعات مبهم، ناروشن و نادقیق در حوزه‌ی دینی فراوانند.

جالب‌تر اینکه نویسنده، باز بودن و روشن نبودن این موضوع در اسلام را، نه ناشی از ناآگاهی پیامبر از جهان پیرامون خود، بلکه به دلیل"ساکت بودن عامدانه دین در برخی حیطه‌ها" می‌داند! ازنظر ایشان، با اتکا به حدیثی از امام علی "خداوند و شارع، عامداً در حیطه‌هایی حکم ندارد تا بشر برابر عقلش عمل کند!" چنین درکی از دین و احکام دینی، تیغ دو لبه‌ای است که هم می‌تواند برخی مسائل و مشکلات زمانه را (اگر اجماع باشد) تا اندازه‌ی رفع کند و هم دست شارعان و فقیهان را بنابر قرائت و تشخیص خود برای صدور احکام جدید باز بگذارد.

واقعیت این است که روایت‌ها و خوانش‌های مختلف از متون و احکام دینی فقط به این دلیل به وجود آمده و می‌آیند که متون دینی "مقدس و تغییرناپذیرند"؛ وگرنه می‌شد مانند بسیاری از مکاتب و مسلک‌ها و قوانین بشری، به‌راحتی آن‌ها را تغییر داد و یا تبصره‌ای و متممی بر آن‌ها نوشت. یعنی این روایت‌ها و خوانش‌های مختلف از سر ناچاری‌اند، نه اختیار. اما حتی همین روایت‌ها و خوانش‌ها هم قواعد و محدودیت‌های خود را دارند. روایت‌ها و خوانش‌ها از "متون مقدس" نمی‌توانند اصل احکام را تغییر دهند و یا حتی آن‌ها را زیر سؤال ببرند؛ اگر چنین کنند، آن‌ها را نقض و نسخ کرده‌اند. حتی اگر نویسنده بر این باور باشد که "در عصر حاضر که زنان دوشادوش مردان تلاش می‌کنند و مسئولیت می‌پذیرند، پس می‌توان و باید در خوانش احکام دینی هم تجدیدنظر شود" (نقل به مضمون از یکی از سخنرانی‌های نویسنده در فضای مجازی)؛ این تجدیدنظر نمی‌تواند اصل احکام را زیر سؤال ببرد و یا تغییر دهد. فقط شاید بتواند اندکی در نحوه‌ی اجرای آن‌ها کارساز باشد، ولی مشکل به‌طور بنیادی حل نمی‌شود و هر آن، هر گروه یا جریانی می‌تواند با روایت و خوانشی دیگر، آن را به‌گونه‌ای دیگر اجرا کند. به‌این‌ترتیب، تا زمانی که روایت‌ها و خوانش‌های مختلف هست، این معضل وجود خواهد داشت.

مشکل جامعه‌ی ما و جوامع اسلامی، اما جدی‌تر و فراتر از تفسیر و تغییر قوانین در چارچوب آموزه‌های اسلامی است. مشکل حکومت دینی است که فراتر از قانون و عقلانیت بشری عمل می‌کند. و این چیزی است که نویسنده‌ی محترم، نه‌تنها درباره‌ی آن سکوت می‌کند، بلکه به آن راهکار هم نشان می‌دهد. ایشان حتی با مداخله‌ی دولت در امور دینی، ازجمله امر حجاب مشکلی ندارد. مشکل ایشان با نحوه‌ی عمل و شیوه‌ی اجرای آن است. ازاین‌رو ایشان به حکومت اسلامی توصیه می‌کند که برای مثال در زمینه‌ی حجاب "رویکرد فرهنگی داشته باشد و آن را در برنامه درسی مدارس و دانشگاه‌ها و نیز در رسانه‌ها و نهادهای مرتبط با نظام تبیین و تحلیل کند"؛ درحالی‌که می‌دانیم که نظام، این کار را از همان آغاز تأسیس جمهوری اسلامی در سطوح و حوزه‌های مختلف انجام داده، اما ازآنجایی‌که در عمل به نتیجه‌ی عکس آن رسیده، به‌زور و اجبار متوسل شد و این زور و اجبار را "قانونی" کرد.

ایشان حتی انسان‌دوستانه و عقل‌مدارانه اعلام می‌کند که "قانون باید عادلانه و در خدمت انسان باشد، نه برعکس، انسان در خدمت قانون." و می‌نویسد که "قانون باید پاسخگوی مطالبات مردم بوده و به‌وسیله نمایندگان مردم نوشته‌شده و به‌وسیله اینان نیز متناسب با نیازهای مردم به‌روز شود"؛ اما ایشان هم‌زمان چشمانش را بر حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت مطلقه‌ی فقیه می‌بندد و طوری سخن می‌گوید که گویا با یک حکومت سکولار و مدنی سروکار دارد!

نویسنده‌ی محترم همچنین می‌کوشد با خوانشی نوین و دیگر از آموزه‌های اسلامی و توصیه‌ی آن به رهبران و سیاست‌گذاران نظام حاکم، مسائل انسانی و اجتماعی جامعه‌ی ما را حل کند؛ درحالی‌که مشکل، خودِ نظام دینی حاکم است و تا زمانی که ساختار بنیادی نظام تغییر نکند، توصیه‌ها و درس‌های اخلاقی و تغییر قوانین، کاری از پیش نخواهند برد.

سخن را با گریزی بر اصلاحات دینی در اروپا به پایان می‌برم. اصلاحات دینی در اروپا، گرچه از قرائت‌های جدید از "کتاب مقدس" آغاز شد و محوری دینی و الهیاتی داشت، اما این قرائت‌ها به‌سرعت به پیامدهای نهادی و سیاسی معینی انجامید که درنهایت، مذهب را از نهاد روحانیت (کلیسا) و دین (کلیسا) را از دولت جدا کرد و بدین گونه، دین را در جایگاه واقعی خود نشاند و سیاست را با عقلانیت همراه کرد. و این آغاز روشنگری و رهایی اروپائیان بود.

اول مهرماه 1404



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy