بوی کباب است یا خربیچاره را داغ می کنند!
احمدزیدآبادی که بارها از رویکردهای برخلاف انتظارش توسط حاکمیت، سرخورده شده و بعضا قصدکنارهگیری از حوزه سیاست هم داشته است، حالا با خواندن خبرپیامی از پوتین*، و به نقل از دولت اسرائیل که گویا قصدحمله به ایران را ندارد، درکنارسخنان ترامپ که از همراهی و همسوئی ایران با صلح حتی تمجید و تشکر هم کرده است و ایران را بخشی از پروژه صلح مدنظرش خوانده!، سخت به وجد و هیجان آمده و دست افشان و پایکوبان مدعی شده، هورا، خبرهای بسیارمهم و مهیجی در راه است! و این درحالی است که رله خبرهای متعدد و مغایرآن و چندین برابر هم کم نیستند. اما چه می توان کرد، وقتی آرزو جایگزین تحلیل واقعیت ها می شود کار به مضحکه می کشد.
کافی است به چندخبرمسجل از این نوع اخبار اشاره کنیم و سپس به ارزیابی از یپام پوتین بپردازیم: هم نتانیاهو و هم شخص ترامپ همین چندی پیش اعلام کردند که اجازه بازسازی تأسیسات هسته ای و غنی سازی به حکومت اسلامی نخواهند داد. نتانیاهوهمین چندروز اخیر هشدارداد که ایران دارد موشک های با برد۸۰۰۰ کیلومتر طراحی می کند که با افزودن ۳۰۰۰ کیلومترمیتواند شهرهای مهم آمریکا و از جمله اقامتگاه ترامپ در فلوریدا را مورد حمله قرار دهد!
ترامپ درست در بحبوحه توافق اولیه صلح و آماده کردن خود برای مشارکت درجشن آن، گفت که بدون بمباران ایران این صلح بدست نمی آمد و البته بدیهی است قبل از آن، بدون تضعیف و درهم کوبیدن نیروهای نیابتیاش. امری که شخص نتانیاهو درست در بحبوحه امضاء قراردادصلح، با صراحت کامل از جنگ به عنوان کاری که هنوز ناتمام مانده سخن به میان آورد. ترامپ حتی در بحبوحه این توافق و در مسیرافزایش فشارحداکثری، لازم ندید وقفه کوتاهی در آن ایجاد کند و عامدانه و همزمان نام بیش از ۵۰ موسسه ایرانی و چینی و افرادمرتبط با صدورنفت و گاز به چین را به لیست بلندبالای تحریمهای آمریکا افزود تا نشان دهد که تحت هرشرایطی مسیرصلح مدنظرش از فشار بیشتربه ایران و منزوی کردنش می گذرد و او با کسی در این مورد شوخی ندارد.
اما در مورد پیام اسرائیل به پوتین که این روزها سخت مشغول سیاسی کاری و مداهنه کاری در مورد صلح و جایزه نوبل ترامپ و دادن رشوههای مفت است، دو فرضیه قابل تأمل و چه بسا هردو باهم مطرح هستند: نخست آن که می دانیم دولت اسرائیل این روزها سخت مشغول پروژه صلح ترامپ و درگیرچالشهای مهم آن است. در چنین وانفسائی این فرض ولو ضعیف در میان دولتمداران اسرائیل مطرح است که چه بسا ممکن است حکومت ایران در شرایط جنگی حاکم بر روابط دوکشور و در بحبوحه گرفتاری های نتانیاهو و ارتش، بخواهد حمله غافلگیرانه ای صورت دهد. انتقال این باصطلاح پیام به ایران توسط پوتین می تواند در این رابطه برای کاستن از ریسک گرچه ناچیز واجدمعنا باشد.
اما مسأله بنظر مهم تر آن است که می دانیم روسیه در این ماه ریاست شورای امنیت سازمان ملل را بر عهده دارد و هم روسیه وهم چین - درکنارایران- اعلام کرده اند که بازگشت تحریم های سازمان ملل و ماشه معکوس را غیرقانونی می دانند و و از ۱۸ اکتبر قطعنامه های سازمان ملل به طوراتوماتیک به پایان خود می رسد. لذا ظاهرا شکاف مهمی دراین رابطه در میان کشورهای صاحب حق وتوی شورای امنیت سازمان ملل به میان آمده است. با توجه به این که رئیس دوره ای شورای امنیت در این دوره وظایف عملی بازگشت و پیشبرد تحریمهای سازمان ملل توسط دبیرخانه را بر عهده دارد و می تواند در نحوه پیشبردآن ها اخلال ایجاد و باصطلاح سنگ اندازی کند. این «ییام» اسرائیل در چنین برهه زمانی که قرابتی با سایررویکردهای در مورایران ندارد، با توجه به چنین شرایطی با هدف ایجادتردید در رویکردروسیه نسبت به کارشکنی در برابر بازگشت تحریمها میتواند معنا داشته باشد.
و این درحالی است که می دانیم برای دولت اسرائیل از دیرباز بازگشت کامل تحریم های جهانی (و ازحمله تعلیق کامل غنی سازی و باززسی کشتی ها و ... ) تا چه حد اهمیت داشته و برای تحقق آن چه تلاش ها و لابیها که نکرده است. از این رو بنظر، انتقال پیام دولت اسرائیل به ایران از طریق پوتین، قاعدتا باید در این رابطه باشد و با هدف پیشبردبدون اختلال و درنگ پروسه بازگشت کامل تحریمها صورت گرفته است.
در ضمن در همین رابطه نباید توافقات راهبردی بین دو کشور و نیز گزارشاتی را که این روزها پیرامون توافقات تسلیحاتی نظامی بین دو کشور در مورد هواپیماهای سوخو و یا سامانههای دفاعی مطرح شده نایده گرفت، یا چنان که اخیرا شاهد قرارداد ۲۵ میلیارد دلاری بین ایران و روسیه برای ساختن چهارنیروگاه انرژی هسته ای بودیم که طبعا موردرضایت تل آویو نیست. بنظر می رسد برای دولت اسرائیل حفظ رابطه بین خود و روسیه برای اثرگذاری و ایجاد توازن بین رابطه بین خود و ایران مهم است.
ضمن آنکه میدانیم مدتی است روابط اسرائیل و روسیه بدلیل حمایت و کمک تسلیحاتی اسرائیل به اوکراین تا حدی بهوخامت گرائیده است. احتمالا هم اسرائیل و هم روسیه و پوتین هرکدام از این فرصت در جهت منافع خود و رفع کدورت فیمابین نیز سود جسته و چه بسا پوتین با آب و تاب دادن به پیام توخالی اسرائیل، خواسته است گریبان خود را از توقع اختلال در تحریم ها رها سازد و حتی با افزوده خود مبنی بر این که گویا دولت ایران عابد و زاهد شده و خواهان برقراری رابطه با آژانس و عدم تخطی از پیمانهسته ای است، برآن شده که منتی هم بر سررژیم بگذارد که بله، هوایش را دارد!
واقعیت آن است که حاکمان ایران در مذاکره پیشافعال شدن ماشه هسته ای، تلاش زیادی برای سازش صورت دادند، از جمله رقیق کردن اورانیوم یا دیدار و مذاکره مستقیم با آمریکا در نیویورک، اما در جوعدم اعتمادمتقابل نهایتا دولت آمریکا و اتحادیه اروپا در همکاری با یکدیگر بر آن شدند که نرخ سازش و معامله را بالاتر ببرند با این پیشفرض که رژیم بیش از هر زمانی در وضعیت ضعف و شکنندهای قراردارد که با انداختن طناب تحریمهای بین المللی بر گردنش (درکنار تحریمهای حداکثری خود و تهدیدنظامی)، در موردپیمانی که زمانش روبه انقضا بود، حداکثر بهره برداری را برای راندن آن به کنج دیوارببرند و امتیازات بیشتری از جمله تن سپردن به غنی سازی صفر ( وخلع سلاح کامل ) و بویژه کاهش بردموشکها و سپردن تعهد به عدم مداخله در امور منطقه و مشکل آفرینی در مسیر برقراری «صلح» و بنای «خاورمیانه جدید» کسب کنند.
*- پوتین پیام های عدم تمایل اسرائیل را به رویاروئی با ایران را به تهران منتقل کردهام.
https://www.radiofarda.com/a/
*- چنان که در همین رابطه، برخی دیگر، قوچانی و مهاجرانی از سرشوق، سر از پا نشناخته و خطاب به پزشکیان نوشته اند، آقای رئیسجمهور فرصت نیویورک که از دست رفت، حالا از فرصت تاریخی شرم الشیخ را از دست ندهید!

مقدم صلح مبارک باد، ابوالفضل محققی

"زن، زندگی، آزادی"، انقلابی ناتمام، نیکروز اعظمی