دور است سر آب ازین بادیه هشدار داد
تا غول بیابان نفریبد به سرابت
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت
در مقالهی «آقایان مشاوران شاهزاده!»، ف.م.سخن با لحنی تند، مشاوران رضا پهلوی را نقد میکند و مینویسد: «اسم و شغلتان در تاریخ ثبت شد، حالا لطفاً دست از سر مردم بردارید». اما در همان متن، رضا پهلوی را «رهبری کاردان» مینامد--بیآنکه از تجربهی میدانی، از زیست در متن رنج، یا از سازماندهی از پایین سخنی به میان آید.
این تناقض، نه فقط تحلیلی، بلکه اخلاقیست. زیرا رهبری، نه در نام، بلکه در زیست شکل میگیرد؛ نه در دفترچه، بلکه در میدان؛ نه در وراثت، بلکه در اعتماد عمومی.
کار میدانی: معیار مشروعیت، نه تزئین رزومه
رهبری واقعی، از دل تجربهی زیسته شکل میگیرد--نه از وراثت، تبلیغ، یا انتصاب.
در تاریخ، رهبران مؤثر، همگی از دل میدان برخاستهاند:
- خطر، زندان، و تحقیر را تجربه کردهاند
- با مردم زیستهاند، نه فقط برای مردم سخن گفتهاند
- زبان مقاومت را از دل زندگی ساختهاند--نه از دل دفترچه
در مقابل، کسانی که معروفیتشان را از نسب خانوادگی گرفتهاند، و به گفتهی برخی تحلیلگران، «دفترچهی اضطرار»شان را قدرتهای خارجی نوشتهاند، نه رهبریاند، نه کاردان؛ بلکه بازاریابی سیاسیاند.
کار میدانی، یعنی حضور در موقعیتهای پرخطر، نه در موقعیتهای امن؛ یعنی تجربهی مستقیم از سرکوب، نه تحلیل از دور؛ یعنی ساختن اعتماد عمومی از پایین--نه از بالا.
سراب رهبری: وقتی تبلیغ جای تجربه را میگیرد
در بادیهی سیاست امروز ایران، بسیاری به دنبال «سر آب» میگردند--اما آنچه مییابند، اغلب سراب است. چهرههایی که با تبلیغ رسانهای، با وراثت سیاسی، یا با مهندسی بیرونی بهعنوان «رهبر» معرفی میشوند، در واقع از میدان تهیاند. آنها نه با مردم زیستهاند، نه رنج را تجربه کردهاند، نه اعتماد را از پایین ساختهاند.
و درست در همین نقطه است که هشدار حافظ معنا مییابد: اگر دل به سرابی ببندیم که غول بیابان سیاست آن را ساخته، نه فقط راه را گم میکنیم، بلکه آیین حرکت را نیز از یاد میبریم. و آنچه از جوانی و امید باقی میماند، بهغلط صرف میشود--در پی چهرههایی که از میدان نیامدهاند، و به میدان نخواهند رفت.
نتیجهگیری: مشروعیت از میدان میآید، نه از مهندسی
اگر قرار است رهبری شکل گیرد، باید از دل همین میدانها باشد--نه از دل مشاوره، دفترچه، یا وراثت.
کار میدانی، نه فقط سابقه، بلکه جوهرهی مشروعیت سیاسیست.
و دیدگاه ف.م.سخن، با همهی نقدهایش، اگر همچنان به منطق چهرهمحور دل ببندد، از سرچشمهی واقعی رهبری دور مانده است.
تحول، یعنی گسست از منطق قدرت--نه جابهجایی در چهرهی آن.
و مشروعیت، یعنی زیستن در میدان--نه نوشتن در دفترچه.
لینک گویانیوز: آقایان مشاوران شاهزاده! اسم و شغل تان در تاریخ و برای آینده ثبت شد! حالا لطفا دست از سر مردم بردارید!؛ ف. م. سخن - https://news.gooya.com/2025/ 10/post-102664.php