Monday, Oct 27, 2025

صفحه نخست » از گفت‌وگو تا غوغاسالاری؛ کنفرانس اسلو و جدال میان اعتدال و تندروی

farokhi.jpgخبرنامه گویا - کنفرانس اسلو تلاشی برای اتحاد نیروهای آزادی‌خواه حول محور حقوق بشر و مخالفت با اعدام بود، اما با موجی از حملات سیاسی و تحریف مواجه شد. نویسنده این واکنش‌ها را نشانه‌ی ترس افراطیون از رشد عقلانیت در اپوزیسیون می‌داند و تأکید می‌کند که تنها با تداوم گفت‌وگو، اعتدال و اتحاد می‌توان ایران را از چرخه‌ی نفرت و ویرانی نجات داد

نه به اعدام، نه به نفرت پراکنی، کنفرانس اسلو زیر تیغ افراطیون، عقلانیت یا هوچی گری

بهرام فرخی

در هر بزنگاه تاریخی، درست در لحظه‌ای که روزنه‌ای از عقلانیت و گفت‌وگو در برابر ملت ایران گشوده می‌شود، نیرویی پنهان از دل تاریکی سر برمی‌آورد تا آن را ببندد. امروز نیز همان صحنه تکرار شده است.

کنفرانس اسلو، که با هدفی انسانی و فراسیاسی برگزار شد، بهانه‌ای شد برای هجوم سازمان‌یافته به جریان‌های متعهد به آزادی، حقوق بشر و همگرایی ملی.

در حقیقت، این کنفرانس نه میدان رقابت سیاسی بود، نه بستری برای تصمیم‌گیری درباره ائتلاف‌ها یا شکل آینده‌ی حکومت.

اسلو، گردهمایی مدافعان حیات انسان بود.

نشستی حقوق‌بشری که به همت جمعی از کنشگران مستقل برگزار شد تا صدای واحدی علیه ماشین اعدام و خشونت دولتی در ایران طنین‌انداز شود.

در این نشست، احزاب، گروه‌ها و چهره‌های ملی از گرایش‌های گوناگون کنار هم نشستند، نه برای تقسیم قدرت، بلکه برای پاسداری از کرامت انسانی.

در پایان کنفرانس، قطعنامه‌ای با عنوان «نه به اعدام» صادر شد؛ بیانیه‌ای که شرکت‌کنندگان آن، فارغ از هر اختلاف سیاسی یا عقیدتی، پای آن را با وجدان انسانی خود امضا کردند. همچنین، حمایت جمعی از پویش «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» یکی از نتایج درخشان این نشست بود؛ حرکتی نمادین و انسانی که یادآور این حقیقت است که هیچ قدرتی حق گرفتن جان انسان را ندارد.

اما در فضای آلوده‌ی مجازی، حقیقت همیشه قربانی هیاهو می‌شود.

بلافاصله پس از برگزاری کنفرانس، موجی از شایعات، تحریف‌ها و حملات هدفمند به راه افتاد. کنفرانسی که نه از ائتلاف سیاسی سخن گفت، نه از فدرالیسم و نه از ساختار آینده‌ی حکومت، ناگهان از سوی برخی جریان‌ها به عنوان توطئه‌ای سیاسی معرفی شد.

هدف این هیاهو نه دفاع از حقیقت بود و نه دغدغه‌ی آزادی؛ بلکه تخریب یک حزب ملی و رهبری آن که در سال‌های اخیر با پشتکار و بینش سیاسی درست، برای شکل‌گیری نوعی همگرایی ملی تلاش کرده‌اند.

این موج حملات و غوغای ساختگی که به‌وضوح با برنامه‌ریزی برخی از چهره‌های شناخته‌شده سیاسی به‌راه افتاده، چیزی جز تلاشی مذبوحانه برای پنهان‌کردن شکست‌های سیاسی و رسوایی‌های اخیرشان نیست؛ رسوایی‌هایی که در پی موضع‌گیری‌های شرم‌آور آنان درباره احکام اعدام برملا شده و چهره واقعی‌شان را در برابر افکار عمومی عریان ساخته است.

آنان که این روزها با غوغا و اتهام به میدان آمده‌اند، می‌دانند اگر عقلانیت و اعتدال در اپوزیسیون ایران دست بالا را پیدا کند، بازار تندروی و نفرت‌پراکنی‌شان کساد خواهد شد. پس تلاش می‌کنند تا با وارونه‌سازی واقعیت، کنفرانسی حقوق‌بشری را به صحنه‌ی نزاع سیاسی بدل کنند.

اما حقیقت را نمی‌توان برای همیشه در هیاهو دفن کرد.
کنفرانس اسلو، سندی روشن از بلوغ سیاسی و انسانی نیروهای آزادی‌خواه ایرانی است؛ نشانه‌ای از آن‌که اپوزیسیون می‌تواند فراتر از شعار و اختلاف، بر محور حقوق بشر و کرامت انسان گرد هم آید.

این‌بار، همانند گذشته، صدای عقلانیت در خطر است.

تاریخ بارها نشان داده که هرگاه میدان به غوغاسالاران سپرده شود، عقلانیت به حاشیه می‌رود و راه برای فاجعه هموار می‌شود.

اگر در سال ۱۳۵۷ نیروهای ملی و میانه‌رو از آخرین روزنه‌ی عقلانیت و اعتدال و مدارا ,"نخست وزیری شاپور بختیار"دفاع می‌کردند، شاید ایران امروز، ایران دیگری بود.

اما سکوت و تفرقه، چرخه‌ی ویرانی را تداوم بخشید.

اکنون تاریخ، ما را دوباره در همان نقطه نشانده است.

این‌بار اما هدف دفاع از یک دولت نیست، بلکه دفاع از یک منش است: منش گفت‌وگو، اعتدال، و اتحاد ملی.

ایستادن در برابر موج تحریف و تخریب، تعصب نیست؛ وظیفه‌ای تاریخی است. وظیفه‌ای برای حفظ آخرین سرمایه‌ی ملی در مسیر بازگشت ایران به مدار اعتدال، آزادی و قانون.

نباید کوتاه آمد. نباید عقب نشست.

باید با صدایی رسا گفت:

ما از مسیر عقلانیت و میانه روی و اتحاد ملی باز نخواهیم گشت.

ایران، دیگر تابِ یک "بختیارِ" تنها را ندارد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy