Wednesday, Oct 29, 2025

صفحه نخست » سه قدرت مهم در خاورمیانه پس از خروج جمهوری اسلامی

viber_image_2025-09-05_16-01-46-442.jpgکیهان لندن - عبدالرحمن الراشد (الشرق الاوسط) - جنگ دو ساله‌ای که نتانیاهو آن را رهبری کرد، تغییرات مهمی در صحنه ژئوپولیتیکی و توازن قوا در خاورمیانه بوجود آورد. اسرائیل پس از حملات اکتبر ۲۰۲۳ سیاستی متفاوت در پیش گرفت؛ از درگیری با نیابتی‌های جمهوری اسلامی به سیاست نابودی آنها روی آورد. اکنون در منطقه سه قدرت منطقه‌ای وجود دارند که هر کدام حوزه نفوذ و امنیت خود را دارند.

اسرائیل در مرحله گذار به یک بازیگر منطقه‌ای است و از سیاست قدیمی خود که صرفاً بر دفاع از امنیتش متمرکز بود، فاصله گرفته است. در حال حاضر، اسرائیل بیش از آنکه یک قدرت دیپلماتیک یا سیاسی باشد، یک قدرت نظامی برتر به شمار می‌آید.

دومین برنده خاورمیانه ترکیه است که این نتیجه بر اثر خروج جمهوری اسلامی از معادله منطقه‌ای بوجود آمده است. اسرائیل بخش عمده‌ای از دارایی‌های نفوذی جمهوری اسلامی را نابود کرده و نفوذش را در منطقه تضعیف نمود. خلاء ناشی از عقب‌نشینی ایران، قدرت‌های بلندپرواز را جذب می‌کند، و در این میان ترکیه از دروازه سوریه وارد عمل شده است.

ترکیه امروز در جایگاهی قرار دارد که از زمان از دست دادن نفوذ خود در سرزمین شام و منطقه پس از جنگ جهانی اول، سابقه نداشته است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، بارها گفته است که «ترکیه به منطقه بازگشته»، و واقعاً چنین است؛ اما این بازگشت با چهره‌ای متفاوت صورت گرفته و ترکیه اکنون به عنوان بازیگری منطقه‌ای با قدرت اقتصادی و نظامی ظاهر شده است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اسرائیل پس از سه جنگ خود در لبنان، غزه و ایران، بار دیگر به‌عنوان رقیبی منطقه‌ای متولد شده است. اما این پایان کار نیست، زیرا هنوز تفاهمی میان جمهوری اسلامی و اسرائیل برای پایان دادن به این نزاع طولانی حاصل نشده و همین امر احتمال بازگشت مجدد جنگ را افزایش می‌دهد.

باید اسرائیل را با چهره‌ای متفاوت از آنچه پیش از هفتم اکتبر می‌شناختیم ببینیم. امروز این کشور بازیگری اصلی است. نخست‌وزیر آن، نتانیاهو، تصریح کرده است که «خاورمیانه جدیدی» در حال شکل‌گیری است.

به گزارش مؤسسه پژوهش سیاست خارجی (FPRI)، نتیجه ابتکار اسرائیل، یعنی جنگ‌های اخیرش با حمایت واشنگتن، تشکیل یک نظام منطقه‌ای سه‌ستونه است که شامل اسرائیل، ترکیه و کشورهای خلیج فارس (سعودی) می‌شود.

این نتیجه‌ای طبیعی از شکست محور جمهوری اسلامی و خلأ ناشی از سقوط اسد و عقب‌نشینی نیابتی‌های جمهوری اسلامی در لبنان، غزه و عراق است. آمریکا از بغداد نیز خواسته است تا شبه‌نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی را خلع سلاح کند.

تنها نیروی باقیمانده، شبه‌نظامیان حوثی وفادار به جمهوری اسلامی هستند که شاید روزهایشان شمرده شده باشد؛ زیرا نیروهای محلی یمن در پی حملات اسرائیل که بخش بزرگی از منابع مالی و توان نظامی‌شان را نابود کرد، در تدارک نابودی آن‌ها هستند.

مراکز سه قدرت جدید منطقه‌ای با جمهوری اسلامیِ پیشین تفاوت دارند، زیرا هیچ‌یک ایدئولوژی خاصی برای گسترش نفوذ خود ندارند و از سوی قدرت‌های جهانی رقیب، مانند دوران جنگ سرد، پشتیبانی نمی‌شوند که آن‌ها را به درگیری سوق دهند. ترکیه منافع روشنی در حوزه امنیتی خود دارد، یعنی شمال عراق و سوریه، و در خلیج فارس نیز منافع اقتصادی قابل توجهی دارد.

در مقابل، اسرائیل در حال بازطراحی نقشه امنیتی مرزی خود است و این روند را از سوریه آغاز کرده است. ادعاهای بزرگ یا تلمودی اسرائیل پروژه‌ای سیاسی واقعی نیست، مگر در چارچوب تداوم بلعیدن و سپس الحاق کرانه باختری و غزه که هنوز مأموریتی دشوار به شمار می‌آید.

شناخت دقیق از جاه‌طلبی‌های اسرائیل هنوز زود است، زیرا این کشور همچنان سرگرم اجرای تعهدات خود پس از حملات هفتم اکتبر است. انتظار می‌رود که در آینده وارد بازی ائتلاف‌های منطقه‌ای شود، پس از آنکه سال‌ها قطبی منزوی بود.

با این حال، اسرائیل در سیاست جدید خود موفق نخواهد بود اگر همچنان از ادغام منطقه‌ای سر باز زند، ادغامی که مستلزم پذیرش ایجاد یک موجودیت فلسطینی است؛ همان‌گونه که ریاض در مذاکرات خود با واشنگتن بر آن تأکید کرده است. اسرائیل می‌تواند همچون هفتاد سال گذشته در مرزهای خود منزوی بماند، اما اگر بخواهد به‌عنوان بازیگر منطقه‌ای فعال شود، گریزی از گنجاندن فلسطینیان در یک پروژه سیاسی ندارد.

حتی با وجود پیروزی‌های بزرگش و پذیرش آن از سوی کشورهای منطقه، اسرائیل می‌داند که این امر امنیت و ثبات بلندمدتی برایش به ارمغان نخواهد آورد؛ بلکه تنها یک راه‌حل سیاسی برای مسئله فلسطین می‌تواند به بازیگری در منطقه تبدیل شود این واقعیتی است که رویدادهای چند دهه گذشته آن را اثبات کرده‌اند.

از نظر نظامی، اسرائیل همچنان برای ایالات متحده همچون نگهبان منافع و سیاست‌هایش باقی خواهد ماند. آنچه واشنگتن در طول دو سال جنگ به اشکال گوناگون در حمایت از اسرائیل هزینه کرده که حدود ۲۷ میلیارد دلار برآورد می‌شود.

هرچند این رقم بزرگی است، اما در مقایسه با هزینه یک تریلیون دلاری حمله و جنگ عراق چندان زیاد نیست. آمریکا اسرائیل را نیرویی می‌داند که ارزش هر دلار خرج‌شده را دارد، زیرا اسرائیل از جمهوری اسلامی تا حزب‌الله، حماس، اسد و حوثی‌ها که همگی دشمنان واشنگتن و متحدان تهران هستند را درهم شکست.

اما باز تحقق میدانی این پیروزی‌های نظامی به دستاوردهای سیاسی آسان نخواهد بود، مگر با پرداختن به مسائل حل‌نشده منطقه خاورمیانه.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy