چهارشنبه 18 شهريور 1383

به مناسبت 18 شهريور سالروز درگذشت جلال‌آل احمد، ايسنا

خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
كاوش بيهوده قرن هاي كهن مانع شناخت درست از شخصيت جلال‌آل احمد، قلم شده است.
استاد گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي مشهد در گفت و گو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با بيان اين مطلب فوق افزود: تعهد و مسئوليت اين مترجم شهيد باعث ماندگاري نام وي در عرصه‌ي ادبيات شده است اما هنوز هم براي شناخت اين نويسنده بزرگ، نياز به كاوش و حفاري در لابه‌لاب آثار وي، مشهود و ملموس است.
دكتر حسين رزمجو افزود: اگر امروز نام جلال پس از گذشت سال‌ها، هنوز در چهره‌ي ادبيات مي‌درخشد صرفاð به خاطر نويسندگي وي نيست چرا كه جمالزاده و صادق هدايت به مراتب از جلال چيره‌دست تر و قوي‌تر مي‌باشند اما تعهد وي نسبت به نويسندگي باعث جدايي‌اش از حزب توده و پيوستن به اسلام شد و همين امر باعث جاودانگي نام او در عرصه ادب شده است.
وي سبك ساده و دلپذير جلال را متأثر از شيوه و سبك دو داستان‌پرداز توانا«محمدعلي جمالزاده و صادق هدايت» دانست و تصريح كرد: نوشته‌هاي جلال اعتقادي و غالباð با طنز هاي شيرين و سازنده همراه مي‌باشد كه خنده‌ي تلخي را براي انسان آگاه به ارمغان مي‌آورد.
وي از جلال به عنوان يكي از پيشگامان بيداري مردم در جو خفقان آور دوران حكومت پهلوي دوم ياد و اظهار كرد: وي به واسطه پيوستن به جناح هاي چپ زمان خود و همكاري با حزب توده ايران سعي داشت، مشكلات و محروميت‌هاي طبقه مستضعف را از راه قلم در آثاري نظير از رنجي كه مي‌بريم به رشته‌ي تحرير درآورد.
وي با اشاره به مبارزات سياسي جلال براي ملي كردن صنعت نفت، از كتاب سرگذشت كندوها كه حاصل نويسندگي وي در زندان رژيم پهلوي بود، ياد كرد و گفت: اين كتاب درباره‌ي بي اعتنايي برخي ادباي سنت گرا به ادبيات معاصر و شعر نو مي‌باشد.
دكتر رزمجو افزود: او در اين اثر ادبايي را كه به تعبير وي چنان سرگرم حفاري قرن هاي كهن هستند كه روزگار خود و جريان‌هاي فكري و ادبي زمان خود را فراموش كرده اند، به باد انتقاد گرفته است، اثري كه با گذشت بيش از ‌٤٠ سال هم‌چنان تازگي و طراوت خود را حفظ كرده است.
وي تصريح كرد: عباراتي از اين كتاب ارزشمند گوشه‌اي از نگراني‌هاي وي را از وضع جريان‌هاي ادبي زمان خود آشكار مي‌سازد و در اين خصوص از اين جملات ياد كرد.
«از‌آن جا كه نطفه‌ي نقد ادبي هنوز درست بسته نشده و صاحب نظران هم در ادبيات معاصر، اغلب به سكوت بسنده مي‌كنند و صاحب دستان هم از صد سال پيش به اين طرف تر نمي‌آيند چرا كه سخت مشغول پژوهش و جستجو در قرن‌هاي كهن و فرسوده هستند و زماني كه بزرگان قوم به تبعيت از يك رسم كهن فقط در بند احياي مردگانند ناچار آدمي غيردانشگاهي و حقيرچون من، بايد دعوثي قضاوت درباره‌ي ادبيات معاصر، كند»
وي از كتاب غرب‌زدگي جلال به عنوان حقيقت جامعه غرب‌زده، ياد كرد و اظهار كرد: جلال در اين اثر، پيرامون شخصيت غرب‌زدگي با جملاتي مانند، غرب‌زدگي را مي‌گويم همچون و بازدگي و اگر به مذاق خوش نيايد، همچون گرمازدگي يا سرمازدگي، يا دست كم چيزي در حدود سيل‌زدگي، كه گندم را چه طور مي‌پوشاند كه پوسته سالم برجاي مانده اما فقط پوستي كه از پروانه بردرحتي باقي مانده، شخصيت و هويت غرب‌زدگان را به خوبي فاش مي سازد.
دگتر رزمجو جلال را نويسنده‌اي آشنا به مفاسد و دردهاي اجتماعي و سياسي ايران قبل از انقلاب معرفي كرد، و در خصوص نقد و بررسي آثار وي گفت: آثار اين نويسنده‌ي واقع‌بين و متعهد كه به او صفت جلال آل قلم را داده‌اند با وجود تمام زيبايي، مانند هر نويسنده‌ي ديگري در خور نقد و بررسي است كه البته اين كار بايد توسط صاحب نظراني مانند خود او صورت گيرد.
دكتر محمدرضا راشد محصل، استاد گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي مشهد نيز در خصوص سبك نگارش جلال به خبرنگار ايسنا گفت: از آنجايي كه جلال يك مبارز اجتماعي است، روش زندگي‌اش بر سبك نويسندگي تاثير فراوان نهاده است و صحت اين ادعا با مطالعه آثار وي به خوبي مشهود مي‌شود چرا كه وي زبان عامه مردم را برگزيده است.
وي نويسندگي جلال را در خدمت انديشه و انديشه وي را در خدمت مبارزات اجتماعي دانست و اظهار كرد: زماني كه جنبه‌هاي مختلف نويسندگي جلال آشكار شد مسلماð حقيقت زندگي او نيز آشكار خواهد شد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به سخنان پرويز فاتل خان لري در اولين كنگره نويسندگان و شاعران ايران در خصوص كتاب ديد و بازديد جلال اظهار كرد: دكتر خان لري وي را از جمله نويسندگان چيره‌دستي مي داند كه در اين اثر، با مهارت تمام از اظهار عقيده خودداري مي‌كند.
اما استادي وي در بيان، عقيده وي را با وضوح و برجستگي به ذهن خواننده القاء مي‌كند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دكتر محمدرضا راشد محصل افزود: با اين كه شيوه بيان و بويژه زبان آل احمد بازها مورد انتقاد قرار گرفته اما او با صراحت، بيان مي‌كند، من براي زبانم زنده‌ام، زبان من فارسي است و من از اين زبان به مادرم وابسته‌ام.
وي نفيس ترين موجود را نزد جلال كلام دانست و گفت: عبارت زير بيانگر صحت اين ادعا مي‌باشد.
زنهار تا كلام را به خاطر نان نفروشي و روح را به خدمت جسم درنياري /به هر قيمتي گرچه به گراني گنج تارون باشد زرخريد انسان مشعر/ اگر مي‌فروشي همان به كار بازوي خويش / اما قلم را هرگز.
وي در ادامه در خصوص مقايسه‌ي سفرنامه ناصرخسرو با اثر جلال اظهار كرد: اگر چه سفرنامه ناصرخسرو، همان دقت و سادگي و ظرافت اثر جلال را دارد، اما كنايه‌ها و دريافت‌هاي كنايي در ميقات جلال، آنرا از آثار مشابه متمايز مي‌كند.

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11780

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'به مناسبت 18 شهريور سالروز درگذشت جلال‌آل احمد، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016