پنجشنبه 25 فروردين 1384

عطر گريخته، نگاهى به شعرهاى سياوش كسرايى، حامد صفايى تبار، شرق

سياوش كسرايى

شعر «سياوش كسرايى» هميشه تحت تاثير دو فاكتور بود؛ نخست انديشه ها و افكار اجتماعى _ سياسى او و دوم شعر آرش كمانگير.
در حقيقت هميشه اين دو مسئله سبب شد كه شعرهاى كسرايى ديده نشود. از يك طرف منتقدين شعرهاى او را در پس افكارش مى سنجيدند و از طرف ديگر شعر «آرش كمانگير» شهرتى بيش از خود «كسرايى» به دست آورد و همين امر سبب شد كه شعرهاى ديگر او هميشه در زير سايه «آرش» قرار بگيرد. آنچه در تمام سال هاى شاعرى او موردنظر منتقدان بود بيان امروزى اسطوره بود.
توقع منتقدين از كسرايى اسطوره هاى ديگر بود و اين موجبى بود براى آن كه شعرهاى ديگر كسرايى ديده نشود. انديشه هاى اجتماعى كسرايى هم در شعر به ضرر او تمام شد؛ چرا كه موافقان او تنها به تمجيد و ستايش از شعرهاى او مى پرداختند و مخالفانش چون با ايدئولوژى او موافقتى نداشتند يكسر شعرهايش را رد مى كردند. تمام اين مسائل سبب شد كه شعر كسرايى مورد ارزيابى و نقد جدى قرار نگيرد؛ چرا كه شعر او هميشه در پشت انديشه هاى او قرار داشت.
•••
سياوش كسرايى ادامه منطقى شعر نيمايى - و در معناى عام تر شعر كلاسيك فارسى _ بود. با توجه به همين امر بود كه كسرايى تا پايان عمر وزن و قافيه را رها نكرد و هر از چند گاهى سرى به مثنوى و دوبيتى و غزل و چهارپاره مى زد. پايبندى به عروض از يك طرف و وجود انديشه ايدئولوژيك از طرف ديگر سبب شد كه كسرايى در شعر دوره هاى متفاوتى را تجربه نكند، بلكه سراسر دوران شاعرى يك كليت به هم پيوسته و بدون تغيير بود. البته كسرايى بيان هاى متفاوت و موضوعات مختلفى را استفاده كرد و در طول مدت شاعرى اش توانست به زبانى با ويژگى هايى متفاوت از ديگر شاعران دست پيدا كند.


در دست يافتن به اين كمال در زبان است كه كسرايى شعرهاى قابل تاملى مى نويسد، شعرهايى كه به نظر مى رسد كمتر به آنها توجه شده. در حقيقت بلوغ شعر كسرايى از جايى آغاز مى شود كه زبان به سطحى از قدرت دست پيدا مى كند كه مى تواند شكل ايدئولوژيك شعر را مقهور كند. به طورى كه ديگر اين شعر نيست كه در پشت ايدئولوژى شاعر قرار مى گيرد بلكه ايدئولوژى در شعر او پنهان مى شود و فرصتى براى كشف و جست وجو در شعر را به مخاطب مى دهد. در اين گونه شعرها، شاعر از حد وصف و روايت فراتر مى رود و مى تواند به خلق مفاهيم و تصاويرى بپردازد كه به شعر زيبايى و قدرت بيشتر مى بخشد.
در حقيقت بزرگترين ضعفى كه نگاه ايدئولوژيك در شعر كسرايى ايجاد مى كند اين است كه ايدئولوژى براى بيان شدن نياز به وصف دارد. و هر آن قدر كه ايدئولوژى در شعر حضور بيشترى داشته باشد به ناچار بايد از وصف در شعر بيشتر استفاده شود. در نتيجه شعر ايدئولوژيك شعر وصفى است. شاعر ناچار است براى بيان مفاهيم ايدئولوژيك شعر خود به وصف تمامى موضوعات و اركان شعر بپردازد. «آرش كمانگير» به اين دليل در شعرهاى كسرايى جايگاهى ويژه پيدا كرد كه وصف كمتر مورد استفاده قرار گرفته. آنچه مبناى اين شعر را تشكيل داده روايت است. از طرفى روايت اصلى ترين عنصر بيان حماسه و اسطوره است. در نتيجه همخوانى روايت و زبان شاعرانه، كسرايى توانسته از داستان آرش يك حماسه بى نظير در شعر مدرن فارسى به وجود آورد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اما كسرايى در شعرهاى ديگرى هم توانسته از ايدئولوژى فاصله بگيرد. در حقيقت او هر چه به تغزل يا بيان تنهايى خويش و يا موضوعات ديگر نزديك شده شعرش ظرافت و زيبايى بيشترى پيدا كرده. اما به نظر مى رسد كه اين ويژگى در شعر او ناخودآگاه اتفاق مى افتاد. حذف بيان توصيفى در سال هاى متفاوتى از شعر او ديده مى شود و اين شعرها از جمله شعرهاى موفق او در سال هاى مختلف است، اما كسرايى هيچ وقت نمى تواند به صورت كامل بيان وصفى را فراموش كند. شايد علت آن اين است كه او هيچ وقت نتوانست ايدئولوژى را در شعر خود فراموش كند.

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/21037

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'عطر گريخته، نگاهى به شعرهاى سياوش كسرايى، حامد صفايى تبار، شرق' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016