چهارشنبه 22 تير 1384

ستاره ها؛ قلب سينما يا ويترين گيشه ها، مرورى بر حضور بازيگران ستاره در فيلم هاى ايرانى، سارا جمال آبادى، ايران

چهره بازيگر از وسط دو نصف شد. كارگر از بالاى نردبان بلند فرچه اش را داخل سطل پر از چسب فرو مى كند و روى صفحه بيلبوردى مى كشد كه هنوز تكه هايى از گوش و دماغ بازيگر روى آن باقى مانده است.
چندنفرى كه در صف سينما منتظر ايستاده اند همگى جوان هستند. هر از گاهى صدايشان را مى شنوى كه از بازيگرانى صحبت مى كنند كه روى پرده به ترتيب ايستاده اند. بازيگرانى جوان مثل همه آنهايى كه در صف انتظار مى كشند. بازيگرانى كه از آنها متنفرند و يا بى دليل دوستشان دارند. چراغهاى سينما كه روشن مى شود كسى خميازه مى كشد و در ذهنش دنبال معنى گمشده مى گردد و ديگرى در حالى كه از رديف صندلى ها تندتند مى گذرد داستان را دوباره براى همراهش تعريف مى كند.
صف تكرارى سينما را عده اى ديگر با چهره هاى جوان پر كرده اند. به ميانشان كه مى روى و از بازيگرهاى سينما مى پرسى خنده اى كوتاه صورتهايشان را پر مى كند . يكى مى گويد: هميشه اولين اطلاعاتى كه از فيلم مى خواهم بدانم اسامى بازيگرهاى يك فيلم است و بعدكارگردان و ...
ديگرى با اينكه براى كارگردانها حق زيادى قائل مى شود اما اگر كارگردان مطرحى فيلمى بسازد كه بازيگر سرشناسى نداشته باشد عجله اى براى ديدنش به خرج نمى دهد.
ديگرى اكبر عبدى را از ستاره هاى سينماى ايران مى داند كه وقتى در فيلمى بازى مى كرد كمتر كسى بود كه براى ديدن فيلم وسوسه نشود.
تعداد زيادى ستاره ها را داراى جذابيت هاى ظاهرى مى دانند كه ضعف هاى بازيگرى آنها را مى پوشاند در صورتى كه هستند بازيگرانى كه هيچ گاه به عنوان يك ستاره مطرح نشده اند اما هميشه كارهاى بسيار قوى از آنها روى پرده غيرواقعى سينما ديده ايم. عزت الله انتظامى ، رضا كيانيان، حبيب رضايى ، حميد فرخ نژاد و فاطمه معتمدآريا از جمله افرادى هستند كه درميان بازيگران محبوب نامشان به كرات شنيده مى شود.
وقتى پرس و جوها در ميان افرادى كه سينما رفتن را جزو برنامه هاى هميشگى خود مى دانند بيشتر مى شود مى بينم كه حدوداً از هر ۱۰نفرى كه به سينما مى روند ۷ نفرشان بودن چهره هاى شناخته شده را از فاكتورهاى اصلى انتخاب يك فيلم براى ديدن يك فيلم عنوان مى كنند. هرچند نبايد فراموش كرد هميشه افرادى با برچسب ستاره در تمام عصرهاى سينمايى نه تنها در ايران كه در جهان وجود داشته اند و كمتر دوره اى را مى توان بدون حضور ستاره ها در سينما پيدا كرد.
سينماى ايران به اقتضاى پيروى از انقلاب ، تغييرات اساسى متناسب با سياستهاى فرهنگى - هنرى كرد كه يكى از شاخص ترين آنها خالى شدن پرده سينما از بازيگران مطرح آن زمان بود.
در اوايل سالهاى ۶۰ با خروج و يا كناره گيرى بازيگران سينماى قبل انقلاب كه ديگر راه به سينما نمى بردند و همچنين عدم تمايل سياستگذاران سينما در استفاده از اين چهره ها، سينمايى بنيان نهاده شد كه بدون اتكا به چهره ها و حتى با استفاده از نابازيگرها مضامين اخلاقى - اجتماعى را به تصوير مى كشيد.
با دور شدن هرچه بيشتر از سالهاى اوايل انقلاب و دوران جنگ و آرامشى كه بر موقعيت جامعه حاكم شد تهيه كنندگان به فكر استفاده از عناصرى براى جلب تماشاگر به سينما شدند كه نه تنها با برنامه هاى محدود و ضعيف تلويزيونى روبرو نبودند كه به بسيارى از فيلم هاى روز دنيا از طريق كانالهاى مختلف تصويرى دسترسى داشتند.
شروع سالهاى هفتاد و خصوصاً بعد از سال ۷۶ بود كه روند تغييرات تازه اى در سياستهاى سينمايى ايجادشد و تا حدودى چارچوبهاى ضوابط بازترآغاز شد. دراين سالها بود كه هر روز جوان جديدى به صف چهره هاى سينمايى افزوده مى شد و بازار ستاره سازى را داغ تر ازدورانهاى قبلى سينما مى كرد.
تماشاگر سينماى ايران كه سالها با تعدادى چهره محدود شناخته شده سينما چون اكبر عبدى ، خسرو شكيبايى ، نيكى كريمى ، فرامرز قريبيان و ... خو گرفته بود به يكباره در مقابل سينمايى قرار گرفت كه هر روز بازيگر جديد و جوان ديگرى را به او معرفى مى كرد.
محمدرضا فروتن، هديه تهرانى ، ميترا حجار، بهرام رادان ، امين حيايى، محمدرضا گلزار، گلشيفته فراهانى و بسيارى ديگر از جمله چهره هاى مطرح اين سالها هستند كه تنها تعداد بسيار كمى از آنها توانستند جداى از جذابيت هاى ظاهرى يك چهره سينمايى به ايفاى درست نقش در فيلم هاى خوب و مطرح بپردازند و عده ديگر تنها براى مدت زمان بسيار كوتاهى توانستند روى پلكان يك پله اى سينماى بدون مضمون كه وابسته به ويترين چهره هاى اين افراد و جذابيت هاى بصرى ديگر بود بايستند و سپس فراموش شوند.اما درميان تمام اين تغييرات سالهاى اخير نمى توان از بازوى اصلى سينما يعنى تهيه كننده كه با حمايت و يا عدم حمايت خود از ژانرى خاص حيات سينمايى يك كشور و ذائقه مخاطب را تحت تأثير قرار بدهد غافل شد و اين تهيه كنندگان هستند كه مى توانند شكوفايى سينما را رقم بزنند و يا سينمايى بسازند كه نه تنهامخاطب خاص از آن بگريزد كه مخاطب عام هم داستانهاى دروغين را بر پرده نقره اى سينما تاب نياورد.
جهانگير كوثرى تهيه كننده فيلم هايى چون بانوى ارديبهشت ، دختران خورشيد، حضور ستاره ها در فيلم هاى سينمايى را يك جبر سينمايى حاكم بر كليت سينما در همه جاى دنيا مى داند.
كوثرى با تقسيم دوران سينمايى ايران به بعد و قبل از انقلاب كپى بردارى سينماى ايران را در سالهاى اول انقلاب از سينماى هندوستان و غرب را كه وابستگى بسيارى به ستاره ها داشتند، باعث به وجود آمدن سينمايى در ايران مى داند كه به نوعى ستاره سازى را در آن زمان باب كرد. كوثرى مى گويد: اين ستاره ها افرادى بودند كه بدون تخصص لازم همزمان در ۶ -۵ فيلم به ايفاى نقشهاى سطحى مى پرداختند. اما در مقطع دوم يعنى سالهاى ۶۰ و پاگرفتن موج تازه سينمايى شرايط زمانه سينما را به سمت معيارهاى اخلاقى مطرح شده در جامعه برد. دراين محدوده زمانى بود كه شاهدكمرنگ شدن نقش ستاره ها و در عوض مطرح شدن كارگردانهايى چون عباس كيارستمى ، رخشان بنى اعتماد، محسن مخملباف ، كيانوش عيارى و مجيد مجيدى بوديم.
تهيه كننده فيلم زير پوست شهر پديدآمدن دوباره سينماى وابسته به چهره هاى مطرح را موج تازه اى در سينماى امروز مى داند و مى گويد: متأسفانه دوباره در حال برگشت به سالهاى ۵۰ هستيم و كارگردانها و تهيه كنندگان ترجيح مى دهند از ستاره هايى با دستمزد بسيار بالا استفاده كنند تا فيلم هايشان در گيشه فروش داشته باشد. داريوش بابائيان هم كه تهيه كننده بسيارى از فيلم ها با معرفى چهره هاى جوان بوده است ـ مثل فيلم اتانازى، زهر عسل و بازنده ـ و افرادى چون محمدرضا گلزار، مهناز افشار، شهاب حسينى، ميترا حجار، محمدرضا فروتن و سروش صحت در آنها به ايفاى نقش پرداخته اند در اين باره مى گويد:
هرچند تهيه كننده افراد را به سينما معرفى مى كند اما خود بازيگر است كه با نشان دادن استعداد از خود مى تواند در اين عرصه ماندگار شود و پله هاى ترقى را طى كند و يا بالعكس.
بابائيان كه مديريت شكوفا فيلم را هم برعهده دارد از بهرام رادان به عنوان كسى نام مى برد كه توسط اين مؤسسه با فيلم شور عشق به دنياى سينما معرفى شد اما تنها به علت داشتن چهره مناسب نبود كه توانست در فيلم هاى بسيارى به ايفاى نقش بپردازد بلكه توانايى ارتباط برقرار كردن در قالب نقش با مخاطب باعث موفقيت هاى بعدى او شد.
تهيه كننده فيلم بازنده انتخاب هاى درست بازيگران را باعث ماندگارى آنها مى داند كه اگر اين عامل مورد توجه بازيگران مطرح قرار نگيرد نه تنها باعث مى شود كه بازيگر جايگاه بهترى را در سينما پيدا نكند كه همان اهميت اوليه خود را هم از دست داده و به فراموشى سپرده شود.
محمد نيك بين هم كه درسال هاى اخير تهيه كنندگى فيلم هايى چون واكنش پنجم، داستان ناتمام، زن زيادى و نيمه پنهان ماه را در كارنامه كارى خود ثبت كرده است درباره ميزان اهميت حضور ستاره ها و چهره هاى مطرح در فيلم هايى كه تهيه كنندگى آنها را برعهده داشته، مى گويد: بدون حضور بازيگران معروف هم مى توان براى ساخت يك فيلم سرمايه گذارى كرد به شرطى كه محتواى فيلم كشش و جذابيت لازم را براى مخاطب ايجاد كند و در اين صورت است كه مى توان با تكيه بر تبليغات درون مردمى بدون استفاده از چهره هاى مطرح ساخت يك فيلم را در كسوت تهيه كننده انجام داد.
نيك بين كه به تازگى فيلم زن زيادى تهمينه ميلانى را بر پرده سينما دارد محتوا و اسم كارگردان را مهمتر از حضور چهره هاى شناخته شده سينمايى عنوان مى كند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

منوچهر محمدى يكى ديگر از تهيه كنندگان پركارى است كه فيلم هاى هى جو، من زمين را دوست دارم، همسر، بازنده، مسافررى و در سال هاى اخير ارتفاع پست و مارمولك را بر پرده سينماها داشته است. محمدى با عنوان اين كه چهره هاى معروف و به قولى ستاره از عوامل ويترينى يك فيلم هستند، مى گويد: سينماى ايران نه تنها سينماى بازيگر و سينماى نام كارگردان نيست بلكه سينماى فيلمنامه است و علت شكست و يا موفقيت يك فيلم هم در ميان مردم فيلمنامه اى است كه مخاطب با آن روبرو است. تهيه كننده فيلم ارتفاع پست به كارگردانى ابراهيم حاتمى كيا ادامه مى دهد: من به شدت به اين قضيه معتقد هستم كه هميشه فيلمنامه حرف اول را مى زند. اما مطرح شدن چهره ها در اين سال ها مربوط به لايه اى از سينما است كه از وجه تجارى غليظ ترى نسبت به ديگر شاخه هاى سينمايى برخوردار است و اين خصوصيت تنها مربوط به سينماى ايران نيست بلكه در تمام دنيا اين روال وجود دارد. محمدى با اشاره به فيلم «از كرخه تا راين» مى گويد: در اين فيلم على دهكردى از ميان حدود ۳۰كانديداى معروف و غيرمعروف انتخاب شد و با اين كه از چهره شناخته شده اى در سينما برخوردار نبود اما باايفاى درست نقش توانست اين فيلم را به يكى از فيلم هاى به يادماندنى سينماى ما تبديل كند.
مصطفى شايسته يكى ديگر از تهيه كنندگان سينمايى تأثير بازيگران معروف را بر سرنوشت يك فيلم ،اصلى انكار ناپذير مى داند كه در همه نقاط دنيا وجود دارد.
وى كه تهيه كنندگى فيلم كافه ستاره ها را برعهده داشته موفقيت يك فيلم را در صورتى مى داند كه چهره هاى شاخص در كنار ساختار خوب و كارگردانى هوشيارانه قرار بگيرند.
اما آيا طى اين سال ها با بازيگرى روبرو بوده ايم كه به واقع توانسته باشد به عنوان يك ستاره سينمايى مطرح شود؟ ستاره اى كه نه تنها از چهره و حالات فيزيكى خوبى بهره مند بوده و توانسته باشد با حضور خود در فيلم ها باعث جلب مخاطبان بسيارى به سينما شود و مدت هاى زيادى در ذهن سينمايى جامعه ماندگار شود؟
جهانگير كوثرى در تعريف خود از يك ستاره مى گويد: ستاره ها علاوه بر جذابيت هاى ظاهرى بايد از اطلاعات و معلومات خوب سينمايى برخوردار باشند تا بتوانند ماندگارى خود را كه يكى از شاخصه هاى ستاره بودن است طولانى تر كنند.
كوثرى از پرويز پرستويى به عنوان بازيگرى موفق در سينما نام مى برد كه هميشه در كنار ايفاى يك نقش مطالعات سينمايى را فراموش نكرده است و اين امر باعث شده تا هميشه در بازيگرى موفق جلوه كند.اين تهيه كننده مى گويد: بسيارى از ستاره هايى كه در كشورهاى ديگر مطرح هستند از تحصيلات و پشتوانه فرهنگى بسيار قوى برخوردارند كه متأسفانه در سينماى ما اين امر بسيار كم به چشم مى خورد.
سينما به افتخار ستاره مى ايستد:
مصطفى شايسته ماندگارى و جاودانگى يك ستاره سينما را راز سر به مهرى در قلب و ذهن مردم يك كشور مى داند كه هنوز ناشناخته است. مردمى كه از هر ۱۰ نفرشان بيش از نيمى به خاطر بازيگرهاى مطرح قدم به سالن تاريك سينماها مى گذارند و بازيگران همين سينما هم به اميد اين كه روزى ستاره اى در آسمان سينما باشند در تلاش و تكاپو هستند.
از سينما كه بيرون مى آيى نه خبرى از نردبان بلند هست و نه كارگر و سطل چسبش. صفحه بيلبورد را چهره بازيگر جديدى پر كرده است و تكيه هايى از لب هاى خندان بازيگر قبلى را آب با خود مى برد.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/25691

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ستاره ها؛ قلب سينما يا ويترين گيشه ها، مرورى بر حضور بازيگران ستاره در فيلم هاى ايرانى، سارا جمال آبادى، ايران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016