چهارشنبه 5 بهمن 1384

مرز، شعری از شکوه ميرزادگی

تندتر از پرنده آمدم
تا بوسه هايت را
از ميان ابرها
بردارم.

يک قُله ی کبود
يک دريای مهتابی
و يک تکه بلور
که می شکند
در نگاه خورشيد
و می نشيند
بر آيينه و لبم.

***
اکنون ميان من و تو
فقط يک جنگل است،
خوابيده
در شرم خاکستری باران
و يک مرز
گسترده در سکوت کوهستان و ترديد
و يک کوچه
که از ميان آتش می گذرد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

***
می نشينم بر لبه ی مرز
لم می دهم به ماه و
تماشايت می کنم
شراب فرو می ريزد
و عطرم
خواب پوستت را می بيند.

***
اگر دست دراز کنم
جنون به خانه ی آهو خواهد زد.

سيزدهم ژانويه 2006

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/28528

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'مرز، شعری از شکوه ميرزادگی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016