بابک بيات، آهنگساز ايرانی، روز يکشنبه پنجم آذر ماه در سن ۶۰ سالگی به دليل نارسايی کبدی در تهران درگذشت.
آقای بيات که با آثار پرشمارش برای موسيقی فيلم های ايرانی و قطعاتی برای موسيقی پاپ ايران پيش از انقلاب سال ۱۳۵۷شناخته می شد، از ماه گذشته در بيمارستان ايرانمهر تهران بستری بود.
در کارنامه هنری وی موسيقی فيلم هايی چون مرگ يزدگرد و شايد وقتی ديگر (هر دو ساخته بهرام بيضايی)، عروسی خوبان (محسن مخملباف)، فرياد زير آب (سيروس الوند) و کشتی آنجليکا (محمد بزرگ نيا) و همچنين آهنگسازی برای سريال هايی چون چنگلک و افسانه سلطان و شبان به چشم می آيد.
وی از زمره معدود آهنگسازان ايرانی بود که به رغم خلق آثاری برای ترانه های پاپ، به ويژه برای داريوش اقبالی خواننده سرشناس ايرانی که بعضا به مضامين سياسی می پرداخت، پس از انقلاب از ايران خارج نشد و به فعاليت خود در داخل اين کشور ادامه داد.
از ديگر فعاليت های بابک بيات می توان به همکاريش با شاعر پرآوازه معاصر ايران، احمد شاملو، در دو اثر چيدن سپيده دم و سکوت سرشار از ناگفته هاست اشاره کرد. اثر به يادماندنی خروس زری پيرهن پری برای کودکان نيز محصول همکاری مشترک اين دو نفر بود.
اين آهنگساز ايرانی در سال های گذشته فرزند خود را از دست داد و تا پيش از مرگ با همسر خود زندگی می کرد.
بابک بيات که در طی بيش از سه دهه فعاليت هنزی برای دهها فيلم و سريال ايرانی آهنگ ساخته بود در سال های اخير آثار کمتری خلق کرد.
وی در دو دهه گذشته بارها نامزد جايزه برترين موسيقی فيلم در جشنواره فيلم فجر در ايران شد و دو بار نيز در سال های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۵ خورشيدی (۱۹۹۱ و ۱۹۹۷ ميلادی) به خاطر ساخت موسيقی فيلم های عروس (بهروز افخمی) و سرزمين خورشيد (احمدرضا درويش) سيمرغ بلورين اين جشنواره را دريافت کرد.
***
بابک بيات به روايت بابک بيات، ايسنا
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی
زنده ياد بابک بيات در شرح حال دوران زندگیاش گفته است:« در خرداد ماه سال ۱۳۲۵ در تهران کوچه روز به محله پلچوبی متولد شدم و پس از يک سال به خيابان هفده شهريور سه راه شکوفه خيابان کرمان نقل مکان کرديم، تحصيلات ابتدايی و متوسطه را در همين مکان به پايان بردم، از همان طفوليت با خواندن و موسيقی انس و الفت وعلاقه داشتم.»
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، بيات در کتاب مردان موسيقی سنتی و نوين ايران میگويد، يادم هست هفده ساله بودم که يکی از دوستان هنرمندم ميلاد کيايی مرا با نت موسيقی آشنا ساخت. و از اين به بعد بود که راه خود را يافتم، البته مشوقم در کارهای هنری، بيشتر خانواده ايرج عطايی بودند، حدود بيست سالم بود که توسط يکی از دوستانم به خانم باغچهبان معرفی شدم ودر کلاسهای شبانه هنرستان موسيقی نزد اين هنرمند گرامی به فراگيری موسيقی علمی مشغول شدم و در دسته کر، اپرا و کر ملی وارد گرديدم و موسيقی واقعی را شناختم.
در اينجا در چند اپرا شرکت کردم از جمله اپراهای: "کاوالريارو ستيکانا"، "دلاور سهند" کار احمد پژمان و "ايل ترو واتوره" و چند اپرای ديگر. بعد از اين بود که به موسيقی فيلم علاقمند شدم و به آهنگسازی برای متن فيلمها روی آوردم.
در سن ۲۵ سالگی موسيقی فيلم "خورشيد در مرداب" را ساختهم. سال بعد موسيقی متن فيلم "برهنه تا ظهر با سرعت" کار خسرو هريتاش را ساختم که برايم بسيار جدی بودند. اين کارها و بعد سريال تلويزيونی "چنگک" ساخته جلال مقدم و چند فيلم سينمايی آن روز را ساختم، لازم به توضيح است که هنرمند شايسته محمد اوشال در يادگيری و پيشرفت من در کار ساختن موزيک متن فيلمها بسيار موثر بودند که با محبت فراوان مثل يک برادر با ايشان بودم و در زندگیو کارهای هنری من بسيار موثر بودهاند.
زندهياد بابک بيات همچنين گفته است، بعد از انقلاب بود که اولين کار هنريم را با نوار کاست "خروس زری پيرهن پری" نوشته احمد شاملو که انتشاراتی ابتکار آن را تکثير کرد، سپس موسيقی متن ۶۱ فيلم را با فيلم "مرگ يزدگرد" از ساختههای بهرام بيضايی آغاز کردم و تا يک سال ونيم کار نکردم، پس از آن برای فيلمهای، "نقطه ضعف" کار محمدرضا اعلامی، "ريشه در خون" از الوند، "آتش در زمستان" از هدايت، "اتوبوس" از يداله صمدی، سريال "سلطان و شبان"، "طلسم" کار داريوش فرهنگ، "شايد وقتی ديگر" از بهرام بيضايی .
بايد يادآور شوم که بعد از انقلاب بهترين کارم را در فيلمهای: "طلسم" و "شايد وقتی ديگر" و "نقطه ضعف" میدانم، ديگر موسيقی متن فيلم "کشتی آنجليکا" کار محمد بزرگنيا، "عروسی خوبان" کار محسن مخملباف را نيز بسيار دوست دارم و در سالهای اخير از فعاليتهای هنریام بايد از دو نوار کاست به نامهای:"سکوت سرشار از ناگفتههاست" و "چيدن سپيده دم" با احمد شاملو نام ببرم.