محمد رضا لطفی ،آهنگساز و نوازنده تار و سه تار شب گذشته(۱۴ تیر) کنسرت بداهه نوازی را به همراه محمد قوی حلم( نوازنده تنبک) در محوطه روباز کاخ نیاوران برگزار کرد که این کنسرت قرار است امشب و فرداشب ( ۱۵ و ۱۶ تیر) نیز ادامه یابد.
اجرای شب نخست لطفی به سه بخش تقسیم می شد. ابتدا وی قطعاتی را در آواز افشاری با تار اجرا کرد و سپس در بخش دوم برنامه قطعاتی را در دستگاه سه گاه با کمانچه نواخت و در نهایت در بخش پایانی برنامه با سه تار خود قطعاتی را به صورت مرکب نوازی در آواز اصفهان و دستگاه شور نواخت. در لابلای هر سه بخش برنامه وی در قالب آواز و یا تصنیف های ضربی اشعاری را خواند.
کنسرت محمد رضا لطفی از آن جهت اهمیت داشت که تنها نوازنده و آهنگساز نامی موسیقی سنتی بود که عمده شاگردان و همراهان وی در ایران اجرای برنامه داشتند و دارند، اما آقای لطفی با وجود اجرای کنسرت های فراوان در خارج از ایران، ربع قرن درداخل ایران اجرای زنده نداشته است.
محمد رضا لطفی برنامه خود را با تکنوازی تار در نغمه افشاری آغاز کرد و پس از اجرای گوشه های درآمد افشاری، قطعه آوازی را با مطلع «خون خرابات عشق گر توبدانی کجاست؟» خواند.
در ادامه وی چهارمضرابی در افشاری نواخت و درهمین مایه و گوشه های عراق افشاری و البته با اشاره و ورود و خروج به دستگاه شور و گوشه شهناز، ضربی ها و تصنیف هایی را بر روی اشعاری خواند که اگر چه در بروشور کنسرت نامی از آنها نیامده بود، اما به نظر می رسید حال و فضای اشعار دیوان شمس مولانا جلال الدین بلخی را تداعی می کند.
اشعاری با این مطلع: مستی ما از می است ،مستی می از وی است.
یا
ماجرای من ومعشوق مرا پایان نیست .
یا
اگر عالم همه پرخار باشد ، دل عاشق پر از گلزار باشد.
یا
آمده ام که تا به خود گوش کشان کشانمت.
آقای لطفی در پایان بخش اول برنامه، تار خود را کنار گذاشت و با ساز دف، تنبک نوازی محمد قوی حلم را همراهی کرد.
بخش دوم برنامه با تکنوازی و بداهه نوازی لطفی با کمانچه در دستگاه سه گاه آغاز شد.
در این بخش آقای لطفی نخواند و تنها به نواختن ضربی ها و چهار مضرابهایی در گوشه های مختلفی چون مویه، مخالف و... از دستگاه سه گاه پرداخت. اشاره به فضاهایی موسیقی محلی، به خصوص موسیقی مناطق کردی و لری از جمله ظرافتهای اجرایی وی در این بخش بود که با اجرای خوب محمد قوی حلم در نواختن تنبک همراه بود.
لطفی پیش از این در گفت وگویی با روزنامه تهران امروز گفته بود که برای به دست آوردن فضای مورد نیاز اجرای خود چند روزی را با محمد قوی حلم در یک محیط زندگی می کند تا بتوانند روحیات یکدیگر را بهتر درک کنند. محمدرضا شجریان هم در گفت وگوی خود به این نکته اشاره کرده بود که وقتی برای اجرای آلبوم چشمه نوش به اروپا رفته بود (سالها ابتدایی دهه 70)، با وجود آشنایی بسیار با کار لطفی و اجراهای متعدد، چند روزی پیش از اجرای کنسرت با یکدیگر بودند و تمرین می کردند. در آن اجرا نیز محمد قوی حلم نوازندگی تنبک را برعهده داشت. با هم بودن از آن جهت اهمیت دارد که برخی از هنرمندان صاحب نام تاریخ موسیقی ایران معتقدند در ساختار موسیقی بداهه نوازی، اگر افراد همدیگر را بهتر بشناسند و با خلق و خوی یکدیگر بیشتر آشنا شوند، اجرا کیفیت بهتری پیدا خواهد کرد.
محمد رضا لطفی که ساز تخصصی اش تار و سه تار است، از یک سال قبل که آلبوم خموشانه را به بازار موسیقی عرضه کرده بود، بحثی مناقشه خیز را درباره اصالت کمانچه نوازی نوازندگانی چون کلهر، فرج پوری، آذرسینا و... مطرح کرد که با انتقاد این گروه از نوازندگان روبرو شد.
وی که پیش از این هم در برنامه ای درباره کمانچه نوازی سخنرانی کرده بود، این بار کمانچه را هم با ظرافت و تکنیکی بالا نواخت، اما در بخش هایی به همان وادی درغلتید که دیگران را از آن بر حذر می داشت، یعنی دور شدن از اصالت در نوازندگی. این مشکل البته ،چه در نواختن تا ر و چه در نواختن سه تار هم بروز و ظهور داشت و شنوندگانی که علاقه مند بودند ازآقای لطفی اجرایی کلاسیک و شسته و رفته بشنوند، حداقل در شب نخست کمتر توفیق یافتند.
بخش سوم و پایانی برنامه به تکنوازی سه تار در نغمه اصفهان اختصاص داشت. پیش از این هم علاقه مندان موسیقی درآلبوم گریه بید، شاهد هنرنمایی لطفی بودند.
پس از اجرای در آمد اصفهان وی به همراه تنبک قوی حلم آوازی را با مطلع شعری ازحافظ:
"سرم خوش است و به بانگ بلند می گویم" آغاز کرد و در ادامه با اشاره به گوشه هایی در دستگاه شور برنامه خود را با این مطلع ادامه داد:
"اگر گم گردد آن دیده از آن دلدار جوییدش"
و درنهایت با اجرای یک ضربی به کار خود پایان داد.
این استاد موسیقی ایرانی در بخشهایی از آوازخوانی خود به فرم دکلمه نزدیک می شد.
وي در گفت وگويی كه پيش از اجرای كنسرت با روزنامه شرق انجام داده بود گفت كه آواز خوانی برای وی ابزاری است و به همين دليل هميشه آن را صدا نام نهاده است و نه آواز.
بر چنين بنیانی اگرچه صدای لطفی از پختگی مطلوبی برخوردار است، اما طبيعی است كه برای اجرای كنسرتی در اين سطح مناسب نباشد و برخي از حاضران نيز در گفت و گو بانگارنده تاكيد می كردند كه ای كاش آقای لطفی نمی خواند و تنها ساز می زد.
ضربی ها و نیز تصنیف هایی که در کل کنسرت اجرا شد، از بداهه خوانی محض لطفی حکایت می کرد. اگر چه این نوع بداهه خوانی و بداهه نوازی با نقطه ضعف هایی چون غیر روان بودن شعر، انتخاب نامناسب شعر وننشستن آن روی ریتمی که خود لطفی انتخاب می کرد روبرو بود.
یک دلیل پیش آمدن چنین وضعیتی به انتخاب آنی شعر باز می گشت، به نحوی که برخی از اشعاری که خوانده شد، در همان لحظه و با باز کردن کتاب دیوان شعر، انتخاب و بلافاصله خوانده شد. همین نبود سابقه ذهنی نسبت به شعر سبب شد ضمن ایرادات محتوایی در تلفیق شعر و موسیقی، وی در چند جا شعر را اشتباه بخواند.
از نکات جالب توجه این کنسرت حضور علاقه مندان به موسیقی بود که با وجود قیمت بالای بلیت ها تقریبا تمامی صندلی های کنسرت که بیش از ۳ هزار نفر می شد، مملو از تماشاگر بود. بلیت های کنسرت در سه رده قیمتی ۲۰ ، ۲۵ و ۳۰ هزار تومان فروخته می شد.
افرادی چون هوشنگ ابتهاج (سایه)، محمد رضا شفیعی کدکنی، شهرام ناظری، پرویز مشکاتیان، احمد ابراهیمی ( خواننده پیش کسوت و ردیف دان)، عزت الله انتظامی، مجید درخشانی، محمد احصایی، در شب نخست از بیندگان این کنسرت بودند. این در حالیست که شهرام ناظری و پرویز مشکاتیان پس از پایان بخش اول برنامه را ترک کردند.
در کنار کنسرت نمایشگاهی از کارهای موسسه آوای شیدا( موسسه زیر نظر لطفی) نیز ترتیب داده شده بودکه نشان می داد آقای لطفی از یک سال ونیم قبل که به ایران آمده در سه حوزه آموزش ، انتشار ونیز اجرای کنسرت فعالیتهای چشمگیری را ساماندهی کرده است.
کنسرت شب اول محمد رضا لطفی و محمد قوی حلم با حدود یک ساعت تاخیر آغاز شد و البته نزدیک به سه ساعت به طول انجامید.