چهارشنبه 20 تير 1386

تصحيح "شاهنامه"ی خالقی مطلق رونمايی شد، ايسنا

خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - کتاب

جلال خالقی مطلق گفت: برای کسانی که ادبيات توده را می‌پسندند، «شاهنامه» اثری است که در ميان مردم بيش‌ترين نفوذ را داشته‌ است، و کسانی که دنبال ايرانيت هستند، «شاهنامه» سراسر سرود مهر ايران است و ما ايرانيت خود را مديون اين اثر هستيم.


چشمه‌ی درخت مليت ما

به گزارش خبرنگار بخش کتاب خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، خالقی مطلق روز گذشته در جشنی که به‌مناسبت رونمايی تصحيح «شاهنامه»ی فردوسی او در مرکز دايره‌المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد، با بيان اين‌که هميشه آرزو داشتم اين اثر در ايران منتشر شود، يادآور شد: اگر قرار است روزی کسی ساخت مليت ما را تعيين کند، بايد از «شاهنامه» شروع کند. «شاهنامه» چشمه‌ی درخت مليت ماست و ريشه‌ی درخت مليت ما از اين چشمه آب می‌خورد؛ آن هم آبی شيرين و گوارا.

اين پژوهشگر ساکن آلمان درباره‌ی مراحل تصحيح اين «شاهنامه» گفت: من ۱۰ سالی درباره‌ی بررسی نسخه‌های شاهنامه کار کردم و نزديک ۵۰ نسخه را در اين سال‌ها بررسی کردم. موقعی که می‌خواستم تصحيح «شاهنامه» را شروع کنم، به اين فکر افتادم که تأمل را به تعلل گذراندم. شايد می‌توانستم يک سالی در بررسی نسخه‌ها شتاب کنم. کمی تعلل به خرج دادم و علت را نمی‌دانستم.


ترس از به ‌پايان نرساندن

خالقی مطلق سپس از هراس فردوسی از به پايان نرساندن اين اثر سخن گفت و يادآور شد: در او اين هراس و ترس وجود داشت که شايد مانند دقيقی عمر زيادی نکند. او در نزديکی ۴۰سالگی آغاز به نظم «شاهنامه» کرد. در خود اميدی نداشت که بتواند تا پايان آن را بسرايد و آيا اين رنجی که بر سر اين کتاب می‌کشد، خريدار خواهد داشت؟

وی با اشاره به هراس خود در هنگام شروع تصحيح «شاهنامه» افزود: من هم وقتی تصحيح «شاهنامه» را شروع کردم، اين هراس را داشتم. من در آن زمان ۴۰ سال داشتم و می‌خواستم تصحيح «شاهنامه» را آغاز کنم. يادداشت‌برداری، مقالاتی که در زمينه‌ی «شاهنامه» بود و حواشی‌ای که بايد می‌نوشتم، همه زمانی زيادی می‌برد. ضمن اين‌که سالی که شروع به تصحيح کردم، امکان همکاری با همکارانم در ايران وجود نداشت. مجبور بودم تنها کار کنم؛ اما همواره اميدوار بودم. بخت با من ياری کرد و دوستانم محمود اميدسالار و ابوالفضل خطيبی به ياری من آمدند و در دفترهای شش و هفت همکاری کردند.


«ها»ی نفس‌های فردوسی

خالقی مطلق همچنين گفت: در طی اين سال‌ها زياد کار کردم؛ روزی ۱۰ ساعت؛ اما نه آن ۱۰ ساعت هفته‌ای پنج روز؛ ۱۰ ساعت هفته‌ای هفت روز. عيد و عزا در کار بودم. طبيعی است اين کار مداوم، خستگی، بيماری و برخی محروميت‌ها را می‌آورد. بزرگ‌ترين محروميتش در ميان خانواده زيستن، اما خانواده را نديدن، و بزرگ شدن بچه‌ها را نديدن بود. ولی با همه‌ی اين احوال، اين سال‌ها برای من سال‌های لذت هم بود. من در اين کار کيف می‌بردم. اين کار کيف، نشئگی و نوشداروی من بود؛ زيرا در کار تصحيح، ما از جملات شاعر درمی‌گذريم و با حرف‌حرف او سر کار داريم. گاهی آن‌قدر خود را به او نزديک می‌کنيم که فکر می‌کنيم با او در گفت‌وگو هستيم. گاهی «ها»ی نفس او را می‌شنويم. در کنار آن سال‌های رنج و مشقت، اين لذت را هم می‌بردم. در اين سال‌ها متوجه شدم، سال‌های زندگی مهم نيست؛ زندگی در سال‌ها مهم است و اين به من دل و جرأت و گستاخی می‌داد، که اين کار را شايد به پايان رسانم و خوشبختانه حالا به پايان رسيده است.


کتاب قند و شکر نيست

خالقی يکی از آرزوهای دور و درازش را انتشار اين اثر در ايران دانست و افزود: دلم می‌خواست اين اثر در ايران منتشر شود؛ چون اين کتاب مال ايرانی‌هاست. هر چند که خارجی‌ها هم به آن علاقه دارند؛ زيرا آثار فرهنگی متعلق به همه‌ی جهان است؛ به اين دليل همه‌ی جهان از حافظ ، سعدی، مولانا، ابن ‌سينا و زکريای رازی قدردانی می‌کنند؛ اگر چه آن‌ها به زبان ما نوشته‌اند. جای اين کتاب در وهله‌ی اول در ايران بود. هميشه از من می‌پرسيدند کی منتشر می‌شود و هميشه شرم‌زده می‌گفتم يک کمی بعدتر. در عين حال ميل نداشتم کتاب در اين‌جا به‌طوری‌که برخی کتاب‌ها چاپ می‌شوند، چاپ شوند. با يک کتاب نبايد طوری رفتار کرد که با قند و شکر رفتار می‌کنند. کاری که بعضی از ناشران می‌کنند و کتاب را با صورت‌های مختلف درمی‌آورند، گاهی جيبی، گاهی رقعی، گاهی با حواشی، گاهی هم بی حواشی. اين‌که شيره‌ی کتاب را می‌گيرند، کار درستی نيست. اگر ۶۰ سال پيش اين اتفاق می‌افتاد، ما ديگر دنبال آثار نمی‌رفتيم. متأسفانه امروز چاپ کتاب کاملا تجاری شده و من از اين موضوع هراس داشتم و به‌دنبال موقعيتی بودم که «شاهنامه»ی فردوسی به صورت ديگری چاپ شود. وقتی دايره‌المعارف اسلامی پيشنهاد کرد، برايم يک خبر خوشحال‌کننده بود.


تنها ادای دين کوچکی به فردوسی

او با بيان اين‌که هيچ توقعی ندارد و کارش تنها ادای دين کوچکی به فردوسی بوده است، ادامه داد:‌ ما لذت خود را برده‌ايم و مديون فردوسی هستيم. بر کار خود آن اطمينان را نداريم، که اين کار آخرين است، و اميدواريم مورد نقد قرار گيرد، به شرطی که ناقدش، هم کارشناس باشد و هم منصف. ما منتظر نقدهای عالمانه و بی‌طرفانه‌ی اهل فن هستيم و آن‌ها را با دل و جان می‌پذيريم. کار کوچکی کرده‌ايم و به اندازه‌ی وسع خود کار کرده‌ايم. بيش از اين کاری نکرده‌ايم. دينی بود که به فردوسی بزرگ داشته‌ايم و انجامش داده‌ايم.


بزرگ‌ترين اثر ادبی و مأخذ تاريخی

جلال خالقی مطلق همچنين گفت: کسانی که دوستدار ادبيات باشند، «شاهنامه» را دوست خواهند داشت؛ چرا که اين اثر بزرگ‌ترين اثر ادبی است و آثار پيش از آن از بين رفته است. کسانی که تاريخ را دوست دارند، «شاهنامه» بزرگ‌ترين مأخذ تاريخی ما و بزرگ‌ترين اثر حفظ آثار،‌ آداب و رسوم نياکان ماست.

اين پژوهشگر در پايان اين رباعی را برای حاضران خواند و سخنش را به پايان رساند: ايران غم تو چو بر دلم رای کند / کار دم نی‌نواز با نای کند // هر گوشه‌ی تو که اجنبی جای کند / صد گوشه‌ی جسم و جان من وای کند ...


بهترين ويرايش «شاهنامه»

به گزارش ايسنا، در اين مراسم، همچنين علی دهباشی در سخنانی گفت: «شاهنامه»‌ی فردوسی از حماسی‌ترين آثار جهان است و استوارترين نگهبان زبان فارسی است، که تاکنون به تصحيح افراد مختلف صورت گرفته و بهترين ويرايش «شاهنامه» متنی است که به تصحيح خالقی صورت گرفته است.


ايران مديون فردوسی است

سيدکاظم بجنوردی - رييس دايره‌المعارف بزرگ اسلامی - هم يادآور شد: درباره‌ی «شاهنامه» زياد صحبت شده است؛ اما چيزی که بالاتر از اين وجود دارد، خوی و آداب و رسوم و اخلاق ايرانی و روح فتوت‌خواهی و مردانگی ايرانی است، که همه را فردوسی به ما آموخته و از آن پاسداری کرده و ملت ايران از اين بابت مديون فردوسی است.

بجنوردی در ادامه درباره‌ی فعاليت‌های مرکز دايره‌المعارف بزرگ اسلامی گفت: مرکز دايره‌المعارف اسلامی مشغول تدوين دايره‌المعارف اسلامی به زبان‌های انگليسی، فارسی و عربی است، که جلد اول دايره‌المعارف انگليسی آن امسال منتشر می‌شود. همچنين دانش‌نامه‌ی ايران در ۳۰ جلد، کار ديگری است که دايره‌المعارف اسلامی مشغول آن است. «تاريخ جامع ايران» نيز در ۱۴ جلد و «جغرافيای جامع ايران» در پنج جلد، کارهای ديگری است که اين مرکز در حال انجام آن‌هاست.


اين متن ما را به متن اصلی «شاهنامه» نزديک می‌کند

ايرج افشار ديگر سخنران اين مراسم بود، که در صحبت‌هايی متذکر شد: متنی که جلال خالقی مطلق در اختيار گذاشته، از برجسته‌ترين متن‌ها در ميان ديگر متن‌های تصحيح‌شده‌ی «شاهنامه» است. با اين متن می‌توان به متن اصلی «شاهنامه» نزديک شد.

او همچنين يادآور شد: هزار سال از سرايش «شاهنامه» می‌گذرد و ۸۰۰ سال از نسخه‌ای که در دست داريم؛ همان متنی که خالقی، اساس کار خود قرار داده است. در طول اين سال‌ها از «شاهنامه» رونويسی‌های فراوانی شده و بعد از اختراع چاپ نيز صدگونه از آن به‌چاپ رسيده است. در دوره‌ی کتابت دستی کاتبان می‌کوشيدند نسخ صحيحی را مورد نظر قرار دهند؛ تا جايی که حمدالله مستوفی ادعا کرد برای نوشتن « شاهنامه» ۵۰ نسخه‌ی «شاهنامه» را زير دست داشته است، و اين‌ها طبعا آن نسخه‌هايی بودند، که امروز ما حسرت نابود شدن آن‌ها را داريم. مستوفی می‌گويد ۳۰۰ سال بعد از فردوسی، «شاهنامه‌»ها دچار تخريب شده بودند. حالا با گذشت ۷۰۰ سال از روزگار مستوفی، چه ميزان دخل و تصرف در «شاهنامه» شده و مصحح با چه دشواری‌هايی مواجه بوده است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

رنجی بيش از ۳۰ سال فردوسی

علی‌اشرف صادقی نيز به تحريف‌های صورت‌گرفته در «شاهنامه» اشاره کرد و يادآور شد: تصحيح خالقی برای اولين‌بار بر مبنای ۱۵ نسخه‌ی ارزيابی‌شده‌ی «شاهنامه» صورت گرفته است و مزايای فراوانی دارد؛ به همين دليل برای محققی که اين چاپ را مطالعه می‌کند، بی‌نهايت گران‌بهاست، و تا به حال برای تصحيح «شاهنامه» به اين اندازه از منابع جنبی استفاده نشده بود. رنجی که بر تأثير اين کتاب رفته، بيش از ۵۰ سال می‌شود؛ يعنی بيش از ۳۰ سالی که فردوسی بر سر آن رنج کشيده است.

صادقی در پايان گفت: بعد از چاپ اول «شاهنامه»ی خالقی، بعضی‌ها به او تاختند و اين رسم هميشه بوده که وقتی کاری بزرگ می‌کنيم، می‌خواهند آن را تخريب کنند؛ ولی اين کار آن‌قدر عظيم بود که بيدی نبوده که با اين بادها بلرزد.

در اين مراسم کسانی همچون هوشنگ ابتهاج، محمدرضا شفيعی کدکنی، مهدی محقق، مصطفی محقق داماد و توفيق سبحانی حضور داشتند.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/33746

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'تصحيح "شاهنامه"ی خالقی مطلق رونمايی شد، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016