«رضا سيدحسينى چهرهاى ملى شده است»
خبرگزارى دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
مراسم بزرگداشت رضا سيدحسينى شامگاه گذشته در فرهنگسراى ابن سينا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزارى دانشجويان ايران (ايسنا)، در مراسم بزرگداشت رضا سيدحسينى، سهيل محمودى - مجرى برنامه - با يادى از عمران صلاحى، موسى اسوار - مترجم، ويراستار و همكار رضا سيدحسينى - را براى سخنرانى دعوت كرد.
اسوار نيز در سخنانى اظهار كرد: محمودى با يادى از عمران صلاحى داغ ما را تازه كرد. صلاحى دوست مشترك من و سيدحسينى بود. اگر يادكردى از آثار، قلم، تلاش و شخصيت سيدحسينى مىشود، همه از فطرت پاك وى است. سرچشمهى همهى جلوههاى رفتارى سيدحسينى، چه در قلمرو آثار، فعاليتهاى هنرى، فكرى و چه سلوك معنوى، همهى اينها از صفاى سيرتش برآمده است. صفاى سيرت او سبب حسن سيرتش شده و در سه زمينهى حس، عقل و ذوق سليم در طول حياتش نمودار شده است.
اين مترجم در ادامه افزود: حس سليم در تشخيص صحيح و سالمش است كه در جلوههاى متنوعى تبلور يافته است. بارها بر سر اختيار معادلها اختلاف پيش آمده و انتخاب صحيح برابرها در كار ترجمه از تعهد وى دربارهى مخاطب حكايت مىكند.
اسوار همچنين اذعان كرد: يكى از جلوههاى برجستهى سيدحسينى كه در حوزهى حس سليم كمتر شناخته شده، تشخيص سليم او در وزن شعر است. از بين زندهيادها، پرويز ناتل خانلرى از بزرگترينهاى موسيقى شعر است و از بين زندهبادها، ابوالحسن نجفى استاد مسلم موسيقى است، و هرگاه مسألهاى دربارهى دقايق شعر به وجود مىآمد، رأى نهايى را سيدحسينى با گوش موسيقيايىاش مىداد. وى پنهانترين دقايق موسيقيايى و نكتههاى وزنى خفيف را با گوش موسيقيايىاش تشخيص مىدهد.
موسى اسوار تصريح كرد: در حوزهى داستاننويسى، سيدحسينى اين حس سليم را در تشخيص بافت، فضا و ساختار داستان به كار بست. همچنين داراى دقت فراوان در نظريههاى ادبى و نقد ادبى است و روزآمدترين نظريههاى ادبى را مطالعه كرده و بر آنها چيرگى دارد.
او ذوق سليم مؤلف «مكتبهاى ادبى» را در نثرش دانست و اظهار كرد: تبلور ذوق در نثر سيدحسينى ويژگىهاى متعددى دارد. نثرش در آثار تأليفى و ترجمهاش روشن، دلنشين، نغز و پخته است و اين نثر هماهنگ با پيشرفت زبان است. نثرش هر دو گروه خاص و عام را راضى مىكند. خصلت ديگرى كه نثرش را متمايز مىكند، به تعبير سيدحسينى، اين نثر داراى عشوههايى است. نثر وى با سبكهاى گوناگون زبانى انطباق دارد. در نقدهاى ادبى، ترجمهها و آثار تأليفى، هر كدام سبك و سياق خاص خود را دارد و در هر كدام حق مطلب را ادا كرده است. در حوزهى عقل سليم نيز در هر جايى كه بوده، منشاء خير بوده است.
او از جلوههاى سلوك معنوى سيدحسينى ياد كرد و گفت: جلوههاى سلوك معنوى سيدحسينى را طى سالهاى متمادى ديدهام و بيان اين مطلب براى اداى دين نسبت به اوست. درواقع از جلوههاى فطرت پاك وى، صداقتش است. پذيرش كاستىها و كمبودها و تلاش براى رفع آنها از ديگر ويژگىهاى سلوك سيدحسينى است. همچنين انعطافپذيرى، فروتنى بيش از اندازه و تأثير عاطفىاش از ديگر جلوههاى رفتارى سلوك معنوىاش است. سيدحسينى مانند طفلى است كه سادگى معصومانهاش، آگاهانه است.
در ادامه، بهاءالدين خرمشاهى گفت: اگر حالم وخيمتر از اين هم بود، در مراسم بزرگداشت سيدحسينى مىآمدم. سيدحسينى استاد نسل من است. ما يك نسل ادبى از رضا سيدحسينى كوچكتريم. وى حق فراموشنشدنى به گردن فرهنگ ما دارد. فرانسه را به خوبى مىداند و ناظم حكمت و ياشار كمال را از زبان تركى به فارسىزبانها معرفى كرده است.
اين مترجم قرآن و حافظ پژوه دربارهى «فرهنگ آثار» گفت: در تأليف «فرهنگ آثار»، احمد سميعى گيلانى و اسماعيل سعادت، سيدحسينى را يارى كردند و با مشكلات و كارشكنىهايى كه امروز مىبينيم، پديد آوردن يك اثر مرجع به معجزه شبيه است و اگر همت اين دوستان نبود، اكنون ما اين اثر را نداشتيم.
او در ادامه تأكيد كرد: وقتى به «فرهنگ آثار» مراجعه مىكنم، مىبينم يك متخصص به معرفى آثار پرداخته است. توصيه مىكنم «فرهنگ آثار» را با جديت مطالعه كنيد. مطالعه نكردن «فرهنگ آثار» حيف است؛ نه براى اين اثر؛ بلكه براى خود شما! مگر چند گونه از اين آثار در ۳۰ سال اخير منتشر شدهاند؟ سيدحسينى اين كار را رايگان انجام داد. رازى است كه نبايد بگويم؛ اما شما از طرفى با شنيدن اين راز تأسف مىخوريد و از سويى كار سيدحسينى تحسينتان را برمىانگيزد. او كار عظيمى انجام داده كه از روزگار ما براى دوران بعدى به يادگار خواهد ماند.
خرمشاهى همچنين دربارهى كتاب «مكتبهاى ادبى» گفت: «مكتبهاى ادبى» دههى ۳۰ منتشر شده است. بيش از ۴۰ سال از نخستين چاپ آن مىگذرد و اكنون چهاردهمين چاپش منتشر شده است. اين اثر كتاب درسى بسيارى از دانشگاههاست. در هر چاپ افزودههايى پيدا كرده است و در آن كار هيچ دستيارى نداشته و اين كار بسيار مهمى است. هيچ دانشجويى كه سهل است؛ هيچ اديبى در كشور ما نبايد از اين اثر احساس بىنيازى كند. مگر ما نسبت به مكتبهاى ادبى چقدر حضور ذهن داريم؟
او در پايان با آرزوى طول عمر براى سيدحسينى، تصريح كرد: اميد كه عمر استاد دراز باشد و بتواند مثالهايى را از ادبيات فارسى به كتاب اضافه كند. همچنين يك فصل مقدماتى از عهد باستان به ابتداى كتاب بيافزايد.
به گزارش ايسنا، احمد سميعى گيلانى نيز با تبيين اهميت ترجمه، دربارهى رضا سيدحسينى گفت: سيدحسينى در وهلهى اول، مترجم است و مترجم خوبى هم هست. نثرش، نثر ادبى - ژورناليستى است. اين نثر خاص سيدحسينى است. از سويى نثرش پاك، سالم، صريح است و از سويى ديگر همهفهم. در عين حال، هم اديب است و هم ژورناليست. همچنين سيدحسينى در همكارى كه با هم داشتيم، هيچ وقت نگاه رييس و مرئوسى نداشت. سيدحسينى در واقع كاپيتان يك تيم است. ما در تأليف «فرهنگ آثار» همكارى صميمانهاى داشتيم و اخلاق وى طورى است كه علاقهى همكاران را جلب مىكند.
او در پايان خاطرنشان كرد: سيدحسينى به نسل جوان ايمان دارد و اين ايمان داشتن به نسل جوان بسيار مغتنم است.
همچنين مهدى فيروزان - مدير شهر كتاب - با ارائهى پيشنهادى دربارهى چگونى الگوسازى شخصيتهاى برجسته براى نسل جوان، اذعان كرد: سيدحسينى به جايى رسيده كه از يادآور بودن چهرههاى جهانى عبور كرده و خود به چهرهاى ملى تبديل شده؛ سيدحسينى ديگر يادآور خودش است.
وى در ادامه افزود: يكى از مفاهيم زندگى سيدحسينى، اصالت يادگيرى است. ما در رفتار و آثارش مىتوانيم مفهوم يادگيرى را ببينيم و اين مفهوم از مفاهيم جدى زندگى سيدحسينى و از سويى مورد نياز جامعهى ماست. «مكتبهاى ادبى» نخستينبار كه منتشر شد، ۲۰۰ صفحه بود و امروز به هزار و ۴۰۰ صفحه رسيده است. اثرى كه دايم در يك گسترهى زمانى پالوده شده و بر آن افزوده شده و اين نشان از فرآيند يادگيرى مىدهد. در واقع «مكتبهاى ادبى» آينهى تحول زندگى سيدحسينى است. همچنين پر كردن خلاءها در كنار نقد و نظريهى ادبى و ترجمه و داشتن رابطهى عاشقانه با شاگرد، از ديگر ويژگىها و مفاهيم زندگى سيدحسينى است.
سپس علىاكبر اشعرى - رييس سازمان اسناد و كتابخانهى ملى - با بيان خاطراتى از فعاليت خود در مؤسسهى سروش و چگونگى شكلگيرى «فرهنگ آثار»، گفت: به دليل ناپايدار بودن عمر مديريت، اصرار داشتم كه هر چه سريعتر كار تأليف اثر به پايان برسد و الحمدلله شش جلد آن منتشر شد و اكنون منتظر مجلات ايرانى - اسلامى «فرهنگ آثار» هستيم. شوق زنده نگه داشتن اين خاطره و بهرهگيرى از اين چشمههاى فياض مرا بر آن داشت كه در كتابخانهى ملى هم خدمت سيدحسينى برسم و از حضورش استفاده كنم.
رضا سيدحسينى هم كه صحبتهايش پايانبخش مراسم بود، گفت: امروز بزرگان دربارهى من حرف زدند. من در حدى نبودم كه افتخار دوستىشان را داشته باشم و لطفشان به من بيش از اندازه است. بهاءالدين خرمشاهى نكتهى جالبى را گوشزد كرد؛ درواقع پيشنهاد اضافه كردن مطالبى از عهد باستان بجاست.
او در ادامه با اشاره به درگذشت فرزندش و رها كردن تدريس «مكتبهاى ادبى»، افزود: روزهاى سختى بود و يادم هست صفحات «فرهنگ آثار» را اشكريزان مىخواندم. گذشت؛ تا همين دو ماه پيش كه از حوزهى هنرى پيشنهاد تدريس مكتبهاى ادبى را دادند.
سيدحسينى با اشاره به شش سال تجربهى تدريس خود در دانشكدهى تئاتر فرهنگسراى نياوران تصريح كرد: تدريس فسلفهى هنر در آن مقطع زمانى مقدمهاى شد كه بزرگانى تأليف و ترجمهى آثار را در حوزهى فلسفهى هنر شروع كردند. درواقع از رهگذر آن تدريسها بود كه ديدم ضرروت دارد به بچهها افلاطون و ارسطو را تدريس كنم و بدون تدريس آن، نمىتوان به سراغ تدريس مكتبهاى ادبى رفت و اين مثال را از اين جهت آوردم كه دقت خرمشاهى را تبيين كنم.
اين مترجم در ادامه با تشكر از كسانى كه سخنرانى كردند، به بيان خاطراتى از مدرسهى پست و تلگراف و روزهاى سردبيرى «سخن» پرداخت.
لوح تقدير و هداياى سيدحسينى با حضور علىاكبر اشعرى، احمد سميعى گيلانى، همسر سيدحسينى، كيهان محمدخانى - رييس فرهنگسراى ابن سينا - و شكيبا از ادارهى كل فرهنگ و ارشاد اسلامى اردبيل به او اهدا شدند.