خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی
نخستين تجربهی محمدرضا شجريان در مقولهی آوازخوانی شعر معاصر، شعر "پرکن پياله را" بوده است؛ خودش میگويد بعد از سالها همچنان از اجرای آن راضی نيست؛ زيرا امروز به اين نتيجه رسيده است که تحرير و چهچه در آوازخوانی شعر نو جايی ندارد.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، نشست استاد آواز ايران با نخستين برنامهی همانديشی اهل ادب و هنر در مجموعهی فرهنگی هنری آسمان با بداههنوازی تار "مجيد درخشانی" در حالی آغاز شد که اين نوازنده با شتاب میخواست خود را به اجرای کنسرتش با گروه خورشيد برساند.
پس از اشارهی کوتاه و قدرشناسی درخشانی به عنوان کسی که در کارگاههای شجريان حضور داشته، محمدرضا شجريان با اشاره به کارگاههای آواز که پيش از اين در فرهنگستان هنر برپا شده بود، گفت: در جلساتی که بههمراه محسن گودرزی و محمدعلی حيدريان داشتيم به اين نتيجه رسيديم که به تخصصهای ميان رشتهيی توجه کنيم، چهبسا که اين نياز همواره از سوی خودم نيز احساس میشد.
وی افزود: طی اين سالها با همنشينی اهل ادب و انديشه، بهرههای زيادی برده و به تشابههای بسياری ميان هنرهای مختلف پیبردم. بههمين دليل از پيشنهاد فرهنگستان هنر برای توجه به تخصصهای ميان رشتهيی استقبال کرده و به پيشنهاد محمدمهدی حيدريان کارگاه تخصصی آواز را برپا کردم.
او با اشاره به انتخابهای صورت گرفته در اين کارگاه، توضيح داد: بعد از ثبتنام متقاضيان و بههمراهی کرامتی، جهان دار، نوربخش و شفيعی سيصد نفر را انتخاب کرديم تا با نظرات آنها در زمينهی آواز آشنا شويم و اين جلسات نهايتا به برگزاری تست آواز از اين افراد بدل شد.
شجريان تصريح کرد: بعد از هشت جلسه که همهی اين افراد امتحان دادند و چند جلسهای که بهصورت مجزا برای خانمها گذاشتيم، بارديگر فيلمها را بهصورت شخصی بازبينی کردم و به نتيجهی ديگری رسيدم و متوجه شدم که بايد بيشتر روی صداها و تکنيکها کار کرد و براساس آن برخی از نمرهها را جابهجا کردم که به افراد انتخاب شده از نمرهی يک تا شش تعلق گرفت.
وی اضافه کرد: از ميان افرادی که نمرهی چهار به بالا گرفته بودند، بدون ساز مجددا تست گرفته شد که بار اول هفت نفر انتخاب شدند و نهايتا اين افراد به ۱۵ نفر افزايش پيدا کردند البته از سوی خانمها نيز حدود هفت نفر انتخاب شدند که اميدوارم بعد از برپايی کنسرتهايم در ماه آذر اين کلاسها مجددا برگزار شود.
او در ادامه اين نشست در پاسخ اسماعيل بنیاردلان دربارهی ارتباط موسيقی با ساير رشتههای هنری و بهخصوص ادبيات گفت: هر هنرمندی بايد جامعهی خود را بشناسد و مادامی که با آداب و رسوم و فرهنگ کشورش آشنا نباشد، موفق نخواهد بود و از سويی آشنايی هنرمندان با ساير هنرها گامی بهتر در جهت موفقيت است.
استاد آواز ايران، با اشاره به دورههای خوشنويسی که در گذشته گذرانده بود، توضيح داد: سالها پيش زير نظر حسين ميرخانی آموزش خوشنويسی ديده و در سال ۵۰ مدرک ممتازم را دريافت کردم، هر چند که از آن به بعد خط را رها کردم و به سوی موسيقی رفتم؛ اما طی اين دوران از آموزش خط چيزهايی ياد گرفتم که به تدريج در آواز نيز به کمکم آمد و کم کم فهميدم که بين اين دو هنر وجه اشتراکاتی وجود دارد.
شجريان با اشاره به کتابت که سختترين بخش در هنر خوشنويسی است، عنوان کرد: آنچه در کتابت اهميت دارد، کشيدگی کلمات است؛ يعنی در هر خط نبايد بيشتر از دو کشيدگی وجود داشته باشد که با علم به اين موضوع بعدها ياد گرفتم که در کار خوانندگی نيز اين کششها به مانند خط است و اگر زياد شوند کار آواز را بههم میريزد.
وی با يادآوری اساتيدی چون سيدحسين طاهرزاده و استاد بنان، متذکر شد: هر دوی اين افراد در کار آواز استادان بیهمتايی بود؛ در کلاسهای بنان اشاره داشت که آواز خواندن مثل حرف زدن است و نيازی به کششهای بیجا نيست و اين مساله در تمامی هنرها نيز ديده میشود.
شجريان با مقايسه موسيقی و ديگر هنرها تصريح کرد: قرينهسازی يکی از نکات مهم در آواز است که در هنرهای ديگری چون فرش بافی، تذهيب و غيره ديده میشود. پس اگر با ساير هنرها آشنا باشيم میتوان اين مشترکات را به نفع هنر تخصصی خود مورد استفاده قرار دهيم.
استاد آواز ايران، در ادامه دربارهی انتخاب شعر و نسبت آن با موسيقی گفت: همانطور که در هنر سينما برای هر حرکتی عرفی وجود دارد در ساير هنرها نيز اين مساله صدق میکند؛ به طوری که در کار آواز خواندن بايد قبل از هر چيز بهدنبال غزل و شعر مناسب گشت.
وی خطاب به خوانندگان گفت: يک آوازخوان وظيفه دارد معنای شعر را به بهترين شکل به مخاطب منتقل کند، پس او بايد وزن شعر را بشناسد و از سوی ديگر با دستگاهها آشنا باشد تا هر شعری را بر حسب معنای آن در دستگاه مناسب آوازی بخواند.
از سوی ديگر تاکيدهای سيلابهای شعر و کلام مهمترين بخش بيان موسيقايی شعر است يعنی هر جا که سيلابی تغيير کند ناخودآگاه معنا نيز تغيير میکند که در کار آواز اين تاکيدات بايد اکيدا مورد توجه قرار گيرد.
وی همچنين دربارهی تجربه خواندن شعرهای معاصر گفت: آواز ما در طول ساليان دراز با غزل آميخته بود ولی شعر معاصر مثل غزل عمل نمیکند و شرايط آواز خوانی آن متفاوت است.
محمدرضا شجريان در پايان اضافه کرد: بعد از سالها تمرکز روی شعر معاصر کاست زمستان است منتشر شد و در آنجا فهميدم که برای خواندن شعر نو بايد با حالت دکلمه و آواز کار کرد.