شنبه 24 آذر 1386

جشن ِديگان ِ اهورايی پر نشاط باد! احمد پناهنده

توضيحی کوتاه:

ديگان، دی روز از ماه ِ دی است که در اول ِ دی ماه ِ زرتشتی برگزار می شود.
ولی امروز اين جشن نه در اول ِ دی ماه، بلکه در بيست و پنجم آذر ماه ِ کنونی برگزار می گردد. دليل اين اختلاف ِ زمان ِ بر گزاری ِ ديروز با امروز، تغيير سال شمار ِ نياکانمان در امروز است. زيرا در دوره ی باستان سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز تقسيم می شد. اما امروز شش ماه اول ِ سال به سی و يک روز و پنج ماه بعدی به سی روز و ماه آخر سال به بيست و نه روز واگر سال کبيسه باشد به سی روز تقسيم می گردد. به همين دليل، جشن ِ ديگان، نسبت به سال شمار ِ ديروز، شش روز جلوتر، يعنی بيست و پنجم آذر ماه برگزار می شود که اين روز منطبق با روز ِ اول ِ دی ماه، در دوران ِ نياکانمان است.
*****
به اين می انديشم که چه ایّام ِ شاد و شادابی، در روزگاران ِ نياکانمان، در گردش و چرخش بود. چه شادمان روزانی از پی ِ هم، غنچه ی خنده را بر لبان ِ مادران و پدران ِ مان باز می کرد و شادی ِ پر نشاط ِ شادابی را در چهره شان نقاشی می کرد و چه لحظات ِ پر شور ِ شاد گويی، شاد خوانی، شاد خواری و شاد رقصی، جمع ِ شادابشان را شاد کام می کرد.
گويی شادمانی رودخانه ای بود روان که در مسيرش، هر خانه و خانواده را سَرَک می کشيد و پياپی آنها را سيراب می کرد.
گويی همگی به يک قانون نانوشته باور داشتند که از هر چه غم و اندوه و ناله و گريه است، بی انتها بدور باشند و هر جا که شادی و شادمانی است و خنده و خشنودی، بی درنگ به استقبالش بشتابند.
فرقی نمی کرد ايامشان در زمستان می گذرد يا بهار، در گرمای تابستان بسر می برند يا در خزان ِ پاييز.
در همان شروع و آغاز ِ دميدن زمستان ِ سرد و سخت، جشن ِ بزرگی بر پا می داشتند و بر انجماد و برودت، هجوم می بردند و شب را خوار و نور را عزيز می داشتند. زيرا اولين روز ِ هر ماه، روز ِ اهورامزدا است و به عبارت ِ ديگر، روز ِ اول ِ زمستان، دی روز از ماه ِ دی است. و چون نام ِ روز با نام ِ ماه، همنام می گردد، آن روز جشن است و جشن می گرفتند.
ويژگی ِ اين جشن در بين جشن های ِ چهارگانه ی ديگان در اين است که طبق سالشمار ِ نياکانمان، شب ِ قبلش درازترين و تاريکترين شب بود. به عبارت ديگر شب ِ چله و به زبان ِ سريانی يلدا بوده است و چون در شب چله نياکانمان، مرگ ِ اهريمن ِ شب را به جشن نشسته بودند تا بر افتادن ِ جنازه ی شب را به تماشا بنشينند، خود را برای جشنی ديگر که با دميدن نور که دل ِ تاريکی را می دريد، آماده می کردند و آن جشن، اولين جشن ِ ديگان بود.
اين جشن چون بنام اهورامزدا است، آغازين روز ِ پيروزی نور بر تاريکی است.
به عبارت ديگر مادران و پدران ِ باستانی مان، از همان شب و روز ِ شروع ِ زمستان، با شادمانی آغاز می کردند تا به جشن ِ دی به آذر، سپس دی به مهر و دی به دين برسند و بهمن گان ِ در راه را به انتظار بنشينند و سده را آتش بيافروزند. در سپندار مذ به عشق زمين و زن، سمبل های ِ بارداری را ترانه بخوانند تا چهارشنبه سوری ِ سور و سرور ِ آتش فرارسد و با پرواز از روی شعله های آتش، در خانه ی نوساز ِ طبيعت فرود آيند و نوروز را روزی نو آغاز کنند.
و سپس با لبخند ِ گل و گياه و آواز ِ پرندگان، در شادابی ِ نسيم ِ بهاری ِ بهار، سفره را در چمن زاران پهن کنند و همسايه جويباران، آبشاران را به تماشا بنشينند و چون کبوتری گردن فراز، معشوق ِ جگر سوزشان را در سبزه زاران، چرخشی مستانه بزنند و سيزده ی سبز ِ سرور و سر سبزی را بدری جانانه کنند و آنگاه در تولد ِ پيام آور ِ " گفتار ِ نيک، کردار ِ نيک و پندار نيک " پيامبر ِ خرد، آشو زرتشت، عيد ِ بزرگ بر پا دارند و پس از آن در فروردين روز از فروردين ماه، مهمان ِ روان ِ پاک ِ رفتگان شوند و شادی و شادمانی را با آنها به تقسيم بنشينند تا روح و روانشان شادمان گردد.
همينطور ارديبهشتگان، خردادگان، تيرگان، امردادگان، شهريورگان، مهرگان، آبانگان و آذرگان را در امتداد ِ روانی رودخانه ی سرور و شادمانی جشن می گرفتند.
به گونه ای که ملاحظه می کنيم، تمامی سال را در روزگاران ِ نياکانمان، از آغاز تا پايان مرور کرديم و خوشبختانه چيزی جزء جشن و سرور نديديم و ناله و گريه و زاری، گويی با نياکانمان بيگانه بود و چه بهتر که بيگانه بود و غم را گويی درسر سرای آنها مکانی نبوده است و چه سزاوارتر که سر سرای آنها، همواره شادی را جا خوش کرده بود.
اما همانگونه که در بالا اشاره رفت ،در بين ِ اين جشن های ماهانه، ديگان را مرتبه ای بس بالا بلند است. زيرا اين جشن بنام اهورامزدا کاکل ِ هستی است.
در ماه ِ دی، علاوه بر دی روز از ماه دی، روزهای ِ هشتم، پانزدهم و بيست و سوم ِ زرتشتی را جشن می گيرند که به ترتيب دی به آذز، دی به مهر و دی به دين نام دارد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

ابوريحان ِ بيرونی درآثار الباقيه در باره ی ديماه و روز ِ دی از ماه ِ دی می نويسد:
" دی ماه نخستين روز آن خرم روز است و اين روز و اين ماه هر دو بنام خداوند است که هرمزد ناميده شده يعنی پادشاه حکيم و صاحب رای و آفريدگار . در اين روز عادت ايرانيان چنين بود که پادشاه از تخت پايين می آمد و جامه سفيد می پوشيد و در بيابان بر فرشهای سفيد می نشست و دربانها و محافظان را که هيبت پادشاه به آنهاست کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببيند خواه دارا يا نادار بدون هيچگونه حاجب و مانع به نزد شاه می رفت و با او گفتگو می کرد و در اين روز پادشاه با برزگران مجالست می نمود و در يک سفره با آنها غذا می خورد و می گفت من امروز مانند يکی از شماها هستم و با شما برادرم زيرا دوام و پايداری دنيا به کارهای است که با دست شما انجام می شود و امنيت مملکت نيز با شاه است نه شاه را از رعيت گريزی است و نه رعيت را از شاه و چون حقيقت امر چنين باشد پس من که پادشاه هستم با شما برزگران برادر می باشم و مانند دو برادر مهربان خواهيم بود"

ديگان ِ اهورايی بر همه ی ايرانيان، فرخنده باد!

دکتر احمد پناهنده

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/35228

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'جشن ِديگان ِ اهورايی پر نشاط باد! احمد پناهنده' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016