تنها
در جستجوی روی تو شبنم نيست.
گلهای آفتاب
شبهای پُرستاره
شبدر
نوشندگان ِ چشمه ی مهتاب
آب از زلال ِ ياد ِ تو می نوشند.
بافندگان ِ نور
پيغام ِ باغهای نگاهت را
بر برگ های منتظر ِ کوکب
می بافند.
بر شانه ی برهنه ی نيلوفر
آواز ِ آشنای تو می بارد.
حتا
تنهاترين درخت
در بامداد ِ ياد ِ تو زيباست.
بيهوده نيست
وقتی که مهربانی ی دستت نيست
قلب من وُ ستاره
تَرَک بر می دارد.
گلهای باغ
تا ديرگاهِ شب
در پای پنجره می مانند.
ای ماهتابِ جاری!
می خواهم
مثل باران
از آشيان ِ ابر
بر پای هر بنفشه
آهنگ های تازه
بيفشانم.
امروز
با تمام ِ وجودم
می دانم
بی عشق، نيستم
شادا که در حوالی ی تاريک
با عشق، زيستم.
زيبای باستانی!
محبوبه ی شقايق وُ نرگس!
اينجا من وُ بهار
در جستجوی بوی ِ تو فرسوديم.
ای دوست داشتن!
ای کاش در کنار تو بوديم.
فروردين ۶۸
[email protected]