شش صحنه از یک زندگی انسانی

پاکدشت
در محلی به نام پاکدشت، یعنی دشت پاک، پاک یعنی معصوم و بی گناه، در منطقه ای نزدیک قیام دشت، یعنی محل قیام، قیام یعنی انقلاب، یک مجرم به نام بسیجه، بسیجه نامی است جدید و از بسیج یعنی ارتش داوطلبان جنگی گرفته شده است، همراه با یک مرد دیگر کودکان را می دزدیدند و در حال تجاوز آنان را به قتل می رساندند و گوشت تنشان را می خوردند. پلیس گفت: چون بسیجه خیلی باهوش بود ما نمی توانستیم مدارکی را پیدا کنیم که آنها را بگیریم. اگر بسیجه نویسنده بود برای دستگیر کردن او به هیچ مدرکی نیاز نبود، اما چون آدمخوار بود برای دستگیر کردنش مدرک لازم بود.

بسیجه و همدستش بچه ها را دزدیدند و به آنها تجاوز کردند و آنها را کشتند و اجسادشان را خوردند و در همان روزها پدر یک نویسنده و پسر یک سیاستمدار به جرم اینکه پدر و پسر بودند زندانی شدند. و خداوند بر هر چیزی تواناست. علیزاده، دادستان تهران گفت: تحمل خبر مرگ فرزندم راحت تر از فاجعه پاکدشت بود. یک روانشناس گفت: طبیعی است! کسی که اینقدر راحت در مورد مرگ فرزندش حرف می زند باید در حوزه فعالیتش چنین اتفاقاتی بیفتد.

عنکبوت ها و اختاپوس ها
آنها مثل کنه به ما چسبیدند.
مثل پشه خون مان را خوردند.
مثل سوسک همه جا را به گند کشیدند.
آنها وزوز می کردند و حتی در خواب هم از حضورشان محروم نبودیم
ما مگسی شدیم ولی آنها رهایمان نمی کردند.
آن حشرات!
به حشرات می گفتند حضرات
آن حضرات مثل تمساح گاز می گیرند و مثل تمساح اشک می ریزند.
حضرت مارمولک از دیوار راست بالا می رود
و اگر به او بگویی مارمولک تو را زندانی می کند
حالا گیر داده اند به همین خانه کوچک ما
ما عنکبوت ها!
ما عنکبوت نبودیم و ممکن است اگر ادامه دهند اختاپوس شویم
اگر زیرآبی برویم و آب را گل آلود کنند شاید اختاپوس شویم.

چهارده میلیون
در اخبار گفته شد که آقای قاضی یک روزنامه نگار را گاز گرفته است.
در اخبار گفته شد که دو جوان 25 کودک را پس از تجاوز کشته اند.
یک زندانی پس از هشت ماه زندان انفرادی علیه زنش و دوستانش اعترافاتی کرد.
یک زندانی پس از دوماه اعلام کرد علاقه ای به ملاقات با خانواده اش ندارد.
در مسابقه فوتبال دو فوتبالیست تیم ملی همدیگر را کتک زدند.
یکی از رهبران کشور گفت همه کشورهای جهان دشمن ما هستند.
یک مخالف سیاسی اعلام کرد که به زودی همه رهبران کشور محو خواهند شد.
مردم در عرض سه ماه ایشان را به عنوان رهبرانتخاب و در عرض سه روز فراموشش کردند.
تعدادی مخالف سیاسی به دلیل فساد اخلاقی بازداشت شدند.
تعدادی خواننده و هنرپیشه تلویزیونی رهبر مخالفان سیاسی کشور شدند.
یک استراتژیست کشور گفت که قصد نابودی نژاد آنگلوساکسون را دارد.
تعدادی از رهبران اپوزیسیون بعد از بیست سال تصمیم گرفتند با همدیگر گفتگو کنند.
مردم معتقد بودند که هیچکس طرفدار رژیم نیست، آنها همه را جاسوس حکومت می دانستند.
قاضی دادگاه پس از تجاوز به متهم شانزده ساله او را به دلیل رابطه نامشروع اعدام کرد.
روزنامه ها نوشتند ما چهارده میلیون بیمار روانی داریم

رئیس جمهور کیست؟
رضا شاه در تبعید مرد.
مصدق که نخست وزیر بود پس از محاکمه در تبعید مرد.
حسنعلی منصور که نخست وزیر بود در یک ترور کشته شد.
هویدا که 13 سال نخست وزیر بود توسط شاه زندانی شد و توسط انقلابیون اعدام شد.
محمدرضا پهلوی شاه سابق در تبعید مرد.
بنی صدر پس از سالها تبعید رئیس جمهور و پس از ریاست جمهوری دوباره به تبعید رفت.
رجایی رئیس جمهور شد و پس از چند روز همراه با نخست وزیرش در یک انفجار کشته شد.
خامنه ای رئیس جمهور یک دستش را در یک انفجار تروریستی از دست داده است.
هاشمی رفسنجانی پس از هشت سال ریاست جمهوری متهم به دزدی و قتل مخالفان است.
خاتمی در مدت هشت سال ریاست جمهوری چندبار استعفا داد.
موسوی نخست وزیر سابق پس از کنار رفتن 17 سال حرف نزد و فقط نقاشی کرد.
معلوم نیست چه کسی حاضر شود رئیس جمهور شود.

زندانی
چرا یک زندانی نمی خواهد با اقوامش ملاقات کند؟
او متهم است که به شکلی بی شرمانه از ایران خارج شده است.
او همچنین متهم است که به شکلی احمقانه به ایران بازگشته است.
او متهم است که آنقدر احمق بوده است که به جای جنگیدن حرف زده است.
او متهم است که عضو هیچ حزبی نیست و از هیچ پشتوانه سیاسی برخوردار نیست.
او متهم است که گاهی مثل سایر مردم ایران زندگی کرده است و دوبار به مهمانی رفته است.
او متهم است که چندبار عاشق شده است و یک بار از زنی خوشش آمده است.
او متهم است که چندبار چیزهایی را با اسم خودش نوشته است و عکسش را چاپ کرده است.
او متهم است که با مرگ مخالفت صریح کرده و زندگی را دوست داشته است.
او همچنین متهم است که از گلوله و چاقو و مشت می ترسد و به دیگران سلام می کند.
او به شکلی وقیحانه چندبار خندیده است.
ماموران ما چند بار در اینترنت عکس او را دیده اند و نامش را خوانده اند.
او متهم است که در زندان از ترس به همه چیز اعتراف کرده است.
و متهم است که چند بار به دلیل دروغ گفتن زخمی شده و در طول یک ماه ده کیلو لاغر شده است.
او متهم است که مادرش شدیدا بیمار است و اگر او را با لباس زندان ببیند سکته خواهد کرد.
او به همه این چیزها متهم است و بزودی به اشد مجازات محکوم می شود.

دیوار مصنوعی
خشت اول: این پاریس نشینها زمانی که ما در ایران می جنگیدیم کجا بودند؟
خشت دوم: حکومت جاسوسانش را در قالب هنرمند و سینماگر و نویسنده به خارج می فرستد.
خشت سوم: شما فرنگ رفته ها نمی توانید شرایط کشور را بفهمید.
خشت سوم: شما که در کشور زندگی کردید،هرگز نمی فهمید در غربت زندگی کردن یعنی چه.
خشت چهارم: اپوزیسیون خارج از کشور با پول سرویس های اطلاعاتی خارجی زندگی می کند.
خشت پنجم: اصلاح طلبان حکومتی و عوامل آنها برای حفظ حکومت از سقوط به میدان آمدند.
خشت ششم: اگر جرات دارید بروید ایران و مبارزه کنید.
خشت هفتم: اگر راست می گویید چرا شما را از زندان آزاد کردند و زنده ماندید؟
خشت هشتم: وقتی برای سفر به خارج رفته بودی با چه کسانی گفتگو کردی و در چه مورد؟
خشت نهم: وقتی رفتی تهران با کدام یک از ماموران حکومت ملاقات کردی و در چه مورد؟
خشت دهم: ما هیچ نیازی به فرنگ نشینان خوشگذران یاوه گو نداریم.
خشت یازدهم: ما هیچ نیازی به عوامل آشکار و پنهان حکومت در ایران نداریم.
خشت دوازدهم: شما ما را در ایران رها کردید و به آنسوی دیوار رفتید و ما را تنها گذاشتید.
خشت سیزدهم: شما ما را در غربت رها کردید و به آنسوی دیوار رفتید و ما را تنها گذاشتید.
خشت چهاردهم: ما به مغزهایی که از کشور رفته اند نیاز داریم تا ایران را نجات دهیم.
خشت پانزدهم: ما به قهرمانانی که در کشور هستند نیاز داریم تا ایران را نجات دهیم.
سخنگوی دولت گفت: دیوار مصنوعی که بین ایرانیان داخل و خارج از کشور وجود دارد باید از بین برود.