چهارشنبه 18 آذر 1383

نامه ای کوتاه به آقای سید محمد خاتمی، گلمراد مرادی

نامه ای کوتاه به آقای سید محمد خاتمی

آقای خاتمی رئیس جمهور محترم حکومت اسلامی،

آنگونه که در رسانه ها آمده است، شما فرموده اید: "بحمدالله دوران من به سر آمد، اما اگر بنای طلبکاری باشد من طلبکارم. نه طلبکار از ملت که ولی نعمت ما است. طلبکاری از کسانی دارم که در مقابل اصلاح طلبی ملت ایران ایستادند و زیانهای بزرگی را متوجه این مردم بزرگوار کردند". در اینجا شما به نحوی مایلید و می خواهید خط خود را از کل دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی جدا کنید. اگر واقعا شما خودتان مهره ای از دستگاه ولایت فقیه جمهوری اسلامی نیستید و به شکست باصطلاح اصلاح طلبی تان راضی نبودید، پس چرا نه فقط یک دوره چهار ساله، بلکه حتا دو دوره کامل بر سریر قدرت ماندید و بر تمام جنایتهای این دستگاه، از قبیل قتلهای زنجیره ای و نظیر آن غیر مستقیم صحه گذاشتید؟! اگر انسان بخواهد رئوس جنایات در جمهوری اسلامی از اوایل به قدرت رسیدن شما "روحانیون" شیعه تا به امروز را بر شمارد، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. به راستی خلقهای ایران در طول تاریخ استبداد زده شان به اندازه این بیست و پنج سال حاکمیت مذهبی ناب، لطمه و زیان اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی وانسانی ندیده اند. در واقع حکومت اسلامی شما در مدت این بیست و پنج سال، جامعه ایران را بدون اغراق سیصد سال از تمدن بشری دور نگهداشته و یا به عقب بر گردانده است. یعنی ما به دوران قرون وسطای اروپائی که مخالفان یا منتقدان از کلیسا و دین را به قناره می کشیدند، برگردانده شده ایم. البته در قرون وسطای اروپا با وصف وحشیگری کاردینالهای کاتولیک دیگر کمتر کسی را مانند دو هزار سال پیش، دوران عیسی مسیح سنگ سار می کردند، یا دست و پا و زبان را می بریدند و چشمان را از حدقه در می آوردند، اما در سایه حکومت اسلامی شما آنهم در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، زنان را زنده بگور و سنگ سار می کنند، چشمان جوانی را در ملاء عام از حدقه بیرون می آورند، دختر سیزده ساله را حلقه آویز میکنند و و . یعنی ملیتهای ایران، نه اینکه این وحشیگریها را بایستی تجربه و تحمل کنند، بلکه با چشمان خود ببینند که جوان 14 ساله ای در زیر ضربات شلاق به دلیل خوردن روزه ماه رمضان، جان بدهد! باید ببینند که دلبندانشان معتاد و بیکار و در کنار دیوارها دراز کشیده و در حال مرگ هستند. باید ببینند که دخترانشان در بازارهای امیر نشین عربی، مانند کالا بفروش میرسند. حالا زندان وشکنجه و اعتراف گرفتن ازمخالفان عقیدتی وتواب و اسلام سازی و درسایه همین اسلام تجاوز به دختران وزنان بی پناه درخانه های عفاف اسلامی، شیوع موادمخدر و در یک کلام کشاندن جامعه از نظر اخلاقی و اقتصادی به پرتگاه نیستی و دهها جنایت دیگر که از برخی از آنها در پیش نام برده شد، دگر جای خود دارند.

آقای خاتمی محترم،

بنظر بنده و به نظر میلیونها جوان پاک دل که به شما خالصانه رأی دادند، به سر آمدن دوران شما باید به سر آمدن عمر جمهوری اسلامی باشد، نه کمتر! البته از اینکه شما می روید، که به یقین این اولین گام در راه برچیدن نظام جمهوری اسلامی خواهد بود، بنده ی کرد ایرانی متعلق به آئین و فرهنگی اقلیت به هیچ وجه ناراحت نیستم، زیرا با بار سفر بستن شما عمر نامیمون جمهوری اسلامی را بمراتب کوتاه تر خواهد نمود و بعلاوه رفتن شما را هم باید به فال نیک گرفت، زیرا یکی دیگر از "ناسیو نالیستهای مدرن" با عبا و امامه کنار گذاشته می شود.
اگر به شما ناسیونالیست با عبا و امامه می گویم به این دلیل است، که شما با وصف سید بودن و مسلمان بودن (یعنی باصطلاح قضاوت درست کردن! و یا خود را دور از مقوله ناسیونالیست نگهداشتن) و مدتی از عمر را در اروپا گذراندن و قبل از همه هشت سال تمام هم رئیس جمهور بودن، با این حال در بیاناتتان در ملاء عام، ابتدائی ترین حقوق اقلیتهای ملی را رعایت نکرده و یا نمی خواهید رعایت کنید. یعنی احتمالا هنوز این مسئله ساده را یاد نگرفته اید که ایران سر زمین ملیتهای گوناگون است و بیش از یک ملت در آن زندگی می کند! اگر واقعا این ادعا درست باشد، پس باید بحال آن مردمی که به شما اعتماد کرده بودند، گریست. زیرا در تماسهائی که در مدت هشت سال گذشته با هموطنانم و بویژه هموطنان کرد در ایران داشته ام، اینگونه دستگیرم شده که بسیاری از جوانان کرد با امیدواری زیاد به شما رأی داده بودند. جوانان دختر و پسری که صادقانه کلاه لبخندهای شما و شعارهای دهان پرکن شما "بسوی گفتگوی تمدنها"، به سرشان رفته بود و هیچ به بیان جملات ناسیونالیستی شما توجه نکرده بودند. اکنون اگر این مسئله ملیتها را می دانستید ولی به دلیلی بر زبان نمی آوردید، پس صفت ناسیونالیست عبا دار دادن به شما، لایقتان است و اگر نمیدانستید و همینطوری عادتی "ملت ایران" را بجای ملیتهای ایران بکار گرفته اید، پس به دلیل این توهین به دیگر ملیتها و نا دیده گرفتن آنان، واقعا لیاقت رئیس جمهور شدن را نمی توانستید داشته باشید و حیف از آن هشت سالی که ملیتهای اقلیت در ایران زیر حاکمیت شمای سید مسلمان گذراندند و در واقع حیف از آن بیست پنج سالی که این مردمان زیر لوا و حاکمیت اسلام سپری کردند. اکنون که خوشبختانه شما می روید، دیگر حد اقل ما افراد ملیتهای اقلیت درایران کلاه لبخندهای ملیح سرمان نخواهد رفت و امکانی به دست خواهیم آورد، که زود تر ریشه جمهوری اسلامی را از بیخ و بن برکنیم. اگر پس از آن دمکراتهای ایران و رئیس جمهوری احتمالا از خلق حاکم قدرت را قبضه کرد، حد اقل امکان خواهیم داشت به آن رئیس جمهور آینده ایران، گوشزد کنیم که تعریفهای ساده به کار گیری واژه های اجتماعی را فرا گیرند و بدانند که در ایران تحت حاکمیت او مثلا در کنار فارسها، آذری ها، کردها، بلوچ ها، ترکمن ها و عربها نیز هستند، یعنی بیش از یک ملیت در این سرزمین زندگی می کنند.

آقای خاتمی محترم،

واقعیت امر این است که شما هشت سال تمام با وعده و وعیدهای پوچ و تو خالی و با لب خندهای ملیح به جوانان شیفته آزادی که با دل و جان و به امید باز شدن فضای سالم و دور از نیرنگ، به شما رأی دادند، سر آنان کلاه گشادی گذاشتید. شما نه اینکه هیچ کار مثبتی در این مسیر و به سود حد اقل جوانان انجام ندادید، بلکه هشت سال هم به عمر این سیستم و حاکمیت مستبد و قرون وسطائی افزودید. در دور دوم ریاست جمهوری شما مجلس هفتمی را سر هم بندی کردند که رئیسش می گوید: "لیست نمایندگان مجلس به امضای امام زمان رسیده"! و از جمله نمایندگان آن، زنی بنام عشرت شايق، از حوزه تبریز، به این مجلس راه یافته (عضو فراکسیون زنان)، که حرفهایش باعث شرمساری زنان مبارز و قهرمان ما در سطح جهان شده. او در پیشنهادی با صراحت گفته است: "... اگر 10 نفر از زنان خياباني اعدام شوند, ديگر زن خياباني نخواهيم داشت"!

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

این منطق یک نماینده مجلس اسلامی است!! شاید شما در پاسخ به پرسش مردم در این زمینه بفرمائید که: "من قادر به جلو گیری از این راستگرایان نبوده و نیستم". اگر پاسخ چنین است، پس چرا چنین اظهارات احمقانه و دهها نظیر آن را پذیرفته و می پذیرید و کناره گیری نکردید؟ در واقع اکنون برای ما مردم عادی واضح تر و روشن تر شده که همه شما پیروان ولایت فقیه در هر لباسی و با هر مقامی و هرلب خندی که وارد بازار سیاست شوید، قادر به حل معضل اجتماعی نخواهید بود و نمی توانید قوانین هزار و چهار صد سال پیش را با دنیای مدرن و متمدن امروزی انطباق دهید. شما بخوبی می دانید که در سایه حکومت اسلام ناب محمدی تان در ایران، دزدی، غارت، فحشاء، نا امنی و رشوه خواری، رکورد جهانی را شکسته است. خودتان هم بخوبی میدانید که اسلام در ایران بعد از هزار وچهارصد سال و اکنون با این وضعی که بوجود آورده اید، نتوانسته و نخواهد توانست ریشه بدواند. شما در حاکمیت بیست و پنج سال گذشته تان نیز ثابت نموده اید که قوانین اسلامی در عالم سیاست و اداره امور مملکتی حد اقل در ایران نمی تواند پایگاه مردمی بدست آورد. نمونه بارزش مقاومت نسلهای تربیت شده در دستگاه عریض و طویل خودتان است. آن دسته از جوانان امروزی ایران که بغیر از حکومت جمهوری اسلامی را ندیده اند، به مراتب بیش از نیروهای با تجربه و آگاه به امور، به دشمن واقعی خود شما تبدیل شده اند.
بهرحال غرض ازنوشتن این چندسطر، یادآوری جنایات بیست وپنج ساله حاکمیت اسلامی شما برایران نبود، بلکه میخواستم یاد آوری کنم که اگر تئوری من نوعی درست ازآب در نیآمد و شما (یعنی دم و دستگاه اسلامی) بنحوی بر اریکه قدرت در ایران ماندید، بدون شک روزگارتان بیش از این سیاه خواهد شد، اگر به این حد اقل خواست ملیتها، یعنی شناسائی آنان، تن ندهید. این مسئله را باید بدانید، که خلقهای ایران در دو قرن گذشته برای شناسائی این حق مسلم خود، خونها داده اند و به این آسانی کوتاه نخواهند آمد، پس بهتر است این پنبه را از گوش بیرون آورید و در هر لباسی هستید، بپذیرید که ایران کشوری کثیرالملله است و شما نمی توانید و حق ندارید از یک ملت صحبت کنید. زیرا این سر زمین متعلق به خلقهای گوناگون است.

آقای خاتمی محترم،

شما و بقیه گردانندگان جمهوری اسلامی که به یقین عمرش کوتاه خواهد بود، از راست تا اپوزیسیون خودی تان (نظیر حمیدجلائی پور و عبدالکریم سروش و غیره) باید دو نکته بسیار مهم را بدانید: یکی اینکه قادر نخواهید بود حاکمیت قرآن و زبان قرآنی را با رضایت مردم در ایران تثبیت کنید، زیرا محتوای آن متعلق به هزار و چهار صد سال پیش است. دوم اینکه همانطور که گفته شد، سر زمین ایران وطن ملیتهای گونا گون است و دهها سال است که ناسیونالیستهای خلق حاکم می کوشند، این چند ملیتی بودن ایران را نفی کنند که موفق نشده اند، همان گونه که نه عربها و نه ترکهای ناسیونالیست ترکیه در این را ه به موفقیتی دست یافته اند. پس شما هم بهتر است برای حفظ آبروی خود و اسلامتان، استانداردهای بین المللی در رابطه با شناسائی ملیتها و تعریف های داده شده را عملا بپذیرید و کمتر به زبان و فرهنگ و ملیت دیگر خلقها، آنگونه که درنوشته ها و دررسانه های گروهی تان، مانند برنامه های تلویزیون کرمانشاه، آورده می شود، توهین روا دارید. واقعا قباحت دارد که سران یک مملکت هنوز ساده ترین تعریف از واژه های اجتماعی را ندانند و یا اگر می دانند، اسلام و دین شان را زیر پا گذارند و آنها را تحریف کنند و یا به خاطر حفظ قدرت و راضی نگهداشتن برخی از ناسیونالیستهای وطنی، بر زبان نیاورند.

با آرزوی به سر عقل آمدن همه ناسیونالیستها و پیروزی ملیتهای ایران

دکتر گلمراد مرادی هایدلبرگ آلمان فدرال 7 دسامبر 2004

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/15314

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نامه ای کوتاه به آقای سید محمد خاتمی، گلمراد مرادی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016