چهارشنبه 9 دی 1383

كليدي براي قفل ناگشوده، آيا رويداد دوم خرداد 76 تكرار شدني است؟ محمد ايماني، کيهان

(يادداشت روز)

اين پرسش را مي توان از دو زاويه مورد ارزيابي قرارداد؛ يكي مشاركت حداكثري مردم كه منافع بي شمار ملي به دنبال خود دارد و دوم، از زاويه نگاه احزاب دولت ساخته اي كه در ائتلافي شترمرغي يا به تعبير بهتر شترگاو پلنگي گردهم آمدند و هر كدام كوشيدند سهمي از طعمه فراچنگ آمده را به نيش كشند. براي اين طيف هم تكرار دوم خرداد از خاستگاهي ديگر، رؤيايي شيرين است اگر چه نامزدبازي انتخاباتي آنها به معركه گيري سرپيري حمل شود و عشوه هايشان براي جلب نظر مردم، به رفتار عجوزگان شبيه آيد.
اين دوگانگي باعث مي شود تا نتوان پاسخي ساده به پرسش آغازين بحث داد كه دوم خرداد تكرار شدني است يا نه؟ به روايتي شدني است و به بياني ديگر ناشدني. به يك مفهوم، شدني است چون قرينه ها و نشانه هاي روشني را در تحولات اجتماعي - سياسي مي توان يافت مبني بر اينكه عطش تحول خواهي و جست و جوي اصلاحات راستين ديني در افكار عمومي باقي است كه اگر چه در پس ساليان، به نااميدي و سرخوردگي هايي منجر شد اما به تدريج از لابلاي رويگرداني از مدعيان ناصادق اصلاحات، اميد نسبت به وجود انگيزه هاي قوي خدمت در ميان طيف هايي از فعالان سياسي جوانه زد.
از طرف ديگر تكرار دوم خرداد ناشدني است به اين مفهوم كه مؤتلفان جبهه دوم خرداد كه بر موج نارضايتي و تحول خواهي مردم نشسته بودند، در دگرگوني روزگار و سر بزنگاه هاي دست روكن، جوهر مروت و مردانگي خويش را به مردم نشان دادند و راه خويش كج كردند؛ به تعبير حضرت امير (سلام الله عليه) «في تقلب الاحوال علم جواهر الرجال». ائتلاف شترمرغي نه عزم پريدن به قله هاي عدالت و فضيلت و رشد داشت و نه سوداي كشيدن بار خدمت كه اساساً ساختار ژنتيك آن با خدمت و فضيلت و عدالت بيگانه بود.
اين ائتلاف، پيكري سخت ناموزون و بي قاعده و بركت داشت چندان كه طرح ساماندهي و اصلاحات اقتصادي اساساً در همان قدم اول متوقف ماند و به عنوان يك نمونه كوچك، اعضاي دوم خردادي مجلس ششم بارها و بارها اذعان كردند با روند بودجه نويسي فعلي، طي دو سه سال آينده به بن بست مي رسيم و گويا امسال و سال گذشته با افزايش كسري بودجه دولت و افسارگسيختگي تورم در كنار حجيم تر شدن روزافزون بودجه و حجم دولت همين طور هم شد و آشكار گرديد كه سيستم تحول آفرين دستگاه اجرايي اساساً قفل شده است. از اين جهت به گمانم بي مورد است كه مثلاً معترض شويم كه چرا فلان مقام مدعي اصلاحات، از مصوبه مجلس براي تثبيت قيمت ها يا اصلاح روند بودجه نويسي ترش مي كند و صراحتاً از افزايش قيمت ها (بخوانيد گرانفروشي) دفاع مي كند. به تعبير ضرب المثل معروف، به شترگاو پلنگ (زرافه) گفتند گردنت كج است، گفت كجاي پيكر من راست است كه گردنم صاف باشد.
تاري كه كارگزاران با سوءاستفاده از حسن اعتماد رئيس دولت وقت تنيدند، با «پود» احزابي چون مشاركت و سازمان مجاهدين به هم آميخت تا جامه ضروري سازندگي و اصلاحات (توسعه اقتصادي و سياسي) طي 15سال بافته شد اما امروز كه از پس ساليان، اكثريت مردم به حال و روز خود نگاه مي كنند سر خويش را بي كلاه مي يابند در حالي كه همان جامه كهنه خويش را هم بر تن خود نمي بينند. آري دست هايي نگذاشتند شهروندان حلاوت سازندگي و اصلاحات را بچشند و حال كه چنين است، احزاب پدرخوانده چگونه مي توانند آسوده پلك برهم نهند و خواب پيروزي انتخاباتي مشابه دوم خرداد را ببينند كه به جاي دادن آب به عطش زدگان عدالت و خدمت، شوراب تبعيض و عافيت طلبي و فرصت سوزي را به خورد مردمان داده اند.
دوم خرداد را اگر مجامله و مماشات مجالس چهارم و پنجم با برنامه تعديل اقتصادي دولت كارگزاران و افزايش نارضايتي هاي اقتصادي زمينه ساز شد تا آقاي عطريانفر خرداد 1381 با افتخار بگويد «بحث هاي اصلاح طلبي از سال 74 و با ظهور حزب كارگزاران سازندگي شكل گرفت كه بحث اصلاحات را مطرح كرد و بر سر آن ايستادگي نمود تا در سال 76 با به صحنه آمدن يك جريان بزرگتر با اوجي از قدرت مواجه شد»، امروز استمرار همان سياست هاي اقتصادي از سوي ائتلاف «كارگزاران و مشاركت»، با رويارويي جانانه و توأم با برنامه كارشناسي مجلس اصولگرا مواجه شده و قطب بندي آشكاري را نشان مي دهد كه يك سوي آن، جريان حذف يارانه ها و افزايش انفجاري قيمت ها (مثلاً بنزين تا سقف 350تومان) بدون پيش بيني دلسوزانه و عملي براي سياست هاي حمايتي در كنار ريخت و پاش دستگاه ها و شركت هاي دولتي و هرز رفتن ميلياردي بودجه قرار گرفته است و در سوي ديگر، جرياني كه از بن دندان ايمان دارد مي توان با صرفه جويي و بستن راه هدررفتن بودجه 65 درصدي دستگاه هاي اجرايي، كاستن از حجم ناكارآمد دولت و بهره ور ساختن به جاي فربه و بي رمق كردن آن در كنار اصلاح ساختار تدوين برنامه هاي پنج ساله توسعه و لوايح بودجه ساليانه، و خصوصي سازي توأم با مشاركت مردم به جاي «اختصاصي سازي» سرمايه گذاري ها و واگذاري هاي دولتي، طرحي نو در اقتصاد كشور افكند و دولت را از غولي بلعنده امكانات و فرصت ها و درآمدهاي ملي به سيستم بسامان، كم خرج و سامان دهنده امكانات سرمايه گذاري و توليد ملي تغيير هويت و ساختار داد همچنان كه مديريت اصولگرا در شهرداري تهران با وجود حذف دوسوم منابع درآمدي (فروش تراكم) و مضايق دولت انجام دادند.


تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

روزي روزنامه دولتي ايران در ستايش! از نقش بي نظير احزاب دولت ساخته در افزايش نارضايتي و فراهم كردن بستر دوم خرداد نوشت «گسترش برج هاي زيبا و خانه هاي شيك تأثيرات نمايشي فراواني در طبقات فرودست برجاي گذاشت... وقتي منابع سرريز مي شود، تورم خصلت تازنده به خود مي گيرد. در شرايطي كه سطح مطالبات مردم افزايش پيدا مي كند، ولي سطح عمومي قيمت ها افزوده مي شود و يك نارضايتي پنهان شكل مي گيرد و تحول طلبي ابعاد شگرفي پيدا مي كند و در اين شرايط نيروهايي كه زبان نوگرا داشته باشند، در كانون رغبت عمومي قرار مي گيرد» (19ارديبهشت 78) تا ترجماني از سخنان امثال آقاي عطريانفر باشد و نشان دهد كه چگونه درآمد شهرداري به هنگام مديريت كارگزاران چند برابر شد در حالي كه قيمت مسكن هم به همان ميزان چند برابر و بر نارضايتي مردم افزوده شده بود. يك سال بعد از گزارش روزنامه ايران (7 خرداد 79) عباس عبدي همزمان با افتتاح مجلس ششم اعلام مي كرد «وجه اقتصادي توسعه و رفاه جايگاهي در شعارها و برنامه ها اصلاح طلبان به ويژه اكثريت مجلس ششم ندارد» تا حلقه ناراضي تراشي و خروج عليه حاكميت در لفافه مخملين اصلاحات كامل گردد اما مردم به جاي خروج عليه حاكميت، بايكوت و انگشت نما كردن همين طيف ائتلافي را برگزيدند تا نشان دهند دوران گذار از هيجان زدگي به عقلانيت و اعتدال و نكته سنجي آغاز شده است.
اگر افراط كاران مدعي اصلاحات روزي از گارد منتقد دولت و مخالفت با سياست هاي تعديل اقتصادي به درو كردن آراي معترضانه مردم عليه برخي سياست هاي اقتصادي غلط پرداختند امروز خود در مركز ديكته همان سياست ها در دولت قرار گرفته اند و براي دومين بار نمي توانند نعل وارونه بزنند و پوستين وارونه بپوشند.
اگر چه آن طيف ها امروز از سر ناچاري و نگراني هر يك بر گرد نامزدي حلقه زده اند تا فضاي انتخاباتي را شخصيت محور كنند و زمان نقد و ارزيابي را به هيجان نامزدبازي و بازي با نام ها بگذرانند اما فضا به تدبير دلسوزان به گونه اي ديگر رقم خورده است. از آن روز كه اصولگرايان هويت مستقل خويش را باز يافتند و خود را از شير جناح ها و باندها گرفتند و از ادعا كاستند و عزم خدمت كردند. خواسته ناخواسته قطب بندي تازه اي شكل گرفت كه فضا را به هم ريخت. امروز اگر اقتصاددان ها و كارشناسان در مجلس، اصلاحات اقتصادي را تدريجاً به زير پوست كلفت «اقتصاد سياسي» تزريق مي كنند متقابلاً گردن كلفت هاي نگران از منافع خويش، كنترل خويش از دست داده و آشكارا از روندي تورم زا و ركودآور دفاع مي كنند كه پس از 15سال حرف ناگفته اي با خود ندارد.
فضاي انتخاباتي تنها يكي از حوزه هاي محدودي است كه بشدت از اين تحول استراتژيك متأثر شده و حاكميت برنامه به جاي نامزد محوري را براي اولين بار تجربه مي كند. اصولگراياني كه قدر و قيمت آرمان هاي ديني را يافته اند و ديگر حاضر نيستند آن را فداي رودربايستي ها و تعارف ها و ملاحظات نامشروع كنند، با خدا معامله كرده اند و اگر اين معامله برقرار بماند، خدا هم به حركت آنان بركت خواهد داد كه رقم خوردن حماسه اي از جنس شور و شعور يكي از آن بركت هاست.
محمد ايماني

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16224

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'كليدي براي قفل ناگشوده، آيا رويداد دوم خرداد 76 تكرار شدني است؟ محمد ايماني، کيهان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016