همانگونه که پیش بینی می شد,هفتمین مجلس شورای اسلامی چند صباحی مانده به دوره جدید انتخابات ریاست جمهوری ,در راستای اهداف جناح محافظه کاربه تصویب برخی مصوبه های توده پسند اقدام کرده است.این حرکت قابل پیشبینی برای ایجاد رضایت نسبی و موقت عامه مردم,ودر ادامه آن باز پس گیری دولت از جناح به اصطلاح, اصلاح طلب کاملا قابل پیش بینی می نمود.
اکنون که دولت تنها بازوی نه چندان پر قدرت خود را از دست داده است و نمایندگان سبز مجلس بر کرسی سبز رنگ جدید خود تکیه زده اند و سر مست از بازگشت قوای قانون گذار خود هستند تکرار تراژدی های تلخ گذشته را در دستور کار خود قرار داده اند.اقدامهایی که ضرر و زیان جبران ناپذیر آن را به کررات در چندین دوره های پیشین ریاست جمهوری و مجلس مشاهده کرده بودیم . اکنون ملت ایران خود را در برابر طرح تثبیت قیمتها می بیند.طرحی که آثارش مشابه آثار اقداماتیست که در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی مشاهده نمودیم پس از رکودی نسبی برای اولین بار نرخ تورم را در کشورمان نزدیک به 40% رساند.
این عمل مجلس را تنها در دو گزینه می توان قرار داد که اگر نخواهیم بگوییم خیانت به سرزمین و ملت ایران است , عملی بر خلاف عقل و منطق بیش نیست که عواقب آن ویرانگر و بسیار شکننده خواهد بود و در آنسویش هدفی جز ایجاد رضایت عمومی موقت در میان توده و تسکین کوتاه مدت درد مردم نیست تا با استفاده از آن انتخابات آینده ریاست جمهوری در راستای اهداف محافظه کاران باشد.آقایان نماینده براستی شما به تبعات این طرح خود فکر کرده اید؟فشارهای اقتصادی خرد کننده بعد از آن را پیش بینی کرده اید یا توقع دارید باور کنیم که نمی دانید دارید چه بر سر این ملت می آورید؟این عمل نابخردانه که حتی سر و صدای تریبون های اختصاصی و تبلیغاتی خود شما را هم در آورده چگونه قابل توجیه است؟.باید دوباره بنشینیم و قرض های تحمیلی را برکشورمان ببینیم ؟فشارهای اقتصادی چندین ده برابر را بر مردمان بنگریم؟تاریخ در این مملکت چند بار باید تکرار شود؟این ملت تا چه زمانی باید اینگونه در خود فرو برود و ارمغان فقر دولتمردان و قانونگذاران خویش را هدیه بگیرد؟....
اگر این عمل یک اقدام سیاسی نیست چرا این طرح را برای برنامه پنج ساله چهارم تصویب نمی کنید؟بر طبق کدامین اصول و منطق پایداری قیمتها را پیش بینی می کنید در حالیکه این عمل بی اعتنایی و بی توجهی به اولیه ترین اصول اقتصاد مبتنی بر میزان عرضه و تقاضا است.این طرح مستقیما باعث ایجاد فاصله طبقاتی بیشتر وغیر قابل مهار در جامعه خواهد شد.این را چگونه پاسخ خواهید داد؟ این مردم به کدامین گناه مستوجبند؟ اگر این طرح هایتان را می خواهید اجرا کنید پس دیگر چرا می گذارید در این مملکت ماشین بفروش برسد؟چرا به جای تثبیت قیمت بنزین مصرف بی رویه و خارج از معمول آن را کنترل نمی کنید که اینگونه باعث تخریب و تهدید منافع ملی می شود؟آیا دو سال بعد,دیگر بنزینی برای مصرف در این مملکت خواهد بود جز با حراج نفت تنها بعد اقتصادی قدرتمند فعلی این سرزمین؟یا همه اینها را بر صندوق ذخیره ارزی تحمیل خواهید کرد که عواقبش را خودتان بهتر از ما می دانید؟چگونه با همین ساختارهای نه چندان پرقدرت اقتصادی این کشور بازی می کنید؟ شمایان که قدرت دارید پس چرا بمانند گذشته اهدافتان را اجرا نمی کنید و بجایش دارید ایران را به یغما می برید؟مطمئنا اگر توده ها بدانند با این عمل در آینده چه بر سرشان خواهد آمد بدون این گونه هزینه ها خود ارابه قدرتتان را به سرمنزل می رسانند و در همین فقر آشکار و بعضا رفاه نسبی کاذب خود بسر خواهند برد و دلخوش به سکون موقت قیمتها نخواهند بود که نتیجه اش را در آینده چندین برابر سنگین تر از زمان فعلی ببینند . آیا تصور می کنید این هزینه جبران پذیر است یا اصلا تفاوتی برایتان نخواهد داشت که چه خواهد شد؟ شعارهای سبز آبادگرایانه تان همین بود؟ در عین حال این پایان داستان نیست.آغاز راه چپاول ایران زمین است و بهره کشی های پر سباقه بیگانگان از سرزمین و وطن ماست.
این چه تفاوتی با استعمار دارد؟حال این ماییم که فرش قرمز را برای غارتگران بیگانه پهن می کنیم یا شمایانید که با اعمال خود راهی جز این را در پیش رو قرار نخواهید داد؟این طرح ,طرح رفاه مردم نخواهد بود تنها طرح فلاکت و بدبختی این ملت و این سرزمین خواهد بود.بر باد رفتن یکی از معدود کارهای مثبت دولت اصلاحات خواهد بود.خیانت به ایران و ایران زمین خواهد بود.