تهران- خبرگزاري كار ايران
عزتالله سحابي، گفت: در كشوري كه دولت وجود ندارد، نتيجه كارها بيثمر است و بازرگان از اين حقيقت آگاه بود. هر چند شيوه مردمسالاري و گرفتن رأي اكثريت بيخطرترين راه براي تصميمگيريها است، اما در دستيابي به حقيقت، اكثريت مطرح نيست و بازرگان به بخشي از حقيقت دست يافته بود كه قدرش در زمان خودش دانسته نشد و به دردش توجه نشد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، عزتالله سحابي در دومين روز از همايش علمي و فرهنگي بزرگداشت مرحوم بازرگان در خصوص بازرگان و تجارب انقلاب، گفت: در شرايطي كه شاه بر عرصه قدرت بود و بر كشور تسلط داشت، بازرگان اعلاميه گام به گام را صادر كرد.
وي ادامه داد: در آن اعلاميه آمده بود؛ اختلاف بين ملت و شاه قابل حل نيست و شاه بايد از ايران بيرون برود، اين در حالي بود كه تا آن موقع گروههاي چپ و راست مذهبي و غيرمذهبي اين مساله را عنوان نكرده بودند.
سحابي افزود: در اين اعلاميه بازرگان براي چهار سال آينده برنامه ريخته بود، اين در حالي بود كه هيچ شخصي و گروهي براي آينده برنامهاي نداشت. بازرگان در اين بيانيه تشكيل شوراي سلطنت را خواستار شده بود، تا انتخابات ملي و آزاد براي انتخاب مجلس ملي برگزار شود و سپس مجلس منتخب مردم، دولت ملي كه مورد اعتماد مردم است را انتخاب كرده و دولت انتخابي امور كشور را تحويل بگيرد.
وي تصريح كرد: دولت ملي انتخاب شده به وسيله مجلس ملي به امور كشور اشراف يافته و سپس به سراغ رفراندم رفته و ببينند كه مردم چه ميخواهند. در زمان انقلاب اين مطلب در ميان مردم جايگاهي نداشت، به همين دليل صداي ايشان مغفول ماند.
سحابي تصريح كرد: شكلي كه بر اعلاميه گام به گام سايه افكنده بود، به دولت و حكومت از دو وجهه نگاه ميكرد. يك حزب و ايدوئولوژي كه حكومت ميكند، دوم؛ نهاد دولت كه مستقل از كسي است كه حكومت ميكند و مظهر اقتدار ملي است. ملت براي بقاء نياز به اقتدار و قدرت دارد و دولت وظيفه حفظ حقوق مردم و حراست از كشور را دارد، اما چه كسي حكومت ميكند، مفهوم ديگري دارد.
سحابي با بيان اين مطلب كه انقلاب عليه كسي است كه حكومت ميكند، نه نهاد دولت، اظهار داشت: بازرگان معتقد بود دولت بايد حفظ شود و انقلاب عليه ظلم و ستم و شاه بود، نه دولت. اما نهاد دولت به علت اينكه جو حاكم، جو شتابناكي بود، داغون شد، نه تنها در سال 57 رژيم سلطنتي بركنار شد، بلكه نهاد دولت به عنوان مظهر اقتدار تضعيف شد.
وي خاطر نشان كرد: بازرگان معتقد بود بگذاريد يكي دو سال رژيم بماند تا نهاد دولت از بين نرود، تا ما در اين چند سال بتوانيم دولت را تحويل بگيريم، زيرا انقلابيون در آن زمان به امور اجرايي آگاهي نداشتند. اين كه حالا ميبينيم دولت، دولت نيست، به علت حادثه 57 است و نتيجه اين شد كه ما بعد از 25 سال در منطقه خاورميانه از عقب ماندهترين كشورها هستيم.