کسی هست که هنوز نفس می کشد
وقتی سکوت محض، سلولم را تسخير می کند، درست همان لحظه ای که من هم به پوچی می رسم، شکست می خورم و به مرگ می انديشم، صدای سرفه هايی که از گلوی بيمار پيرمردِ فرتوتی که بگمانم در انتهای کريدور محبوس شده، حقيقت زنده بودن را دوباره به يادم می اندازد. يعنی کسی هست که دارد سرفه می کند. پس ميان خروارها سکوت و نيستی، کسی هست که هنوز نفس می کشد، حتی با گلوی بيمار و چرکین.
کم کم دارم کافرمی شوم
اوايل توکلم به خدا بود. دلم مي خواست جواب اينهمه ظلم را بدهد. اما حالا ديگر نماز نمی خوانم. قرآن و مفاتيح ام را هم پس داده ام. بدردم نخورد. پس خدا چه می کند؟ چرا نجاتم نمی دهد؟ کم کم دارم کافر می شوم. فحش می دهم، هرس می خورم و راه می روم؛ دو قدم به جلو، دو قدم به عقب. آنقدر راه مي روم که پاهايم خسته می شود اما باز هم راه می روم و بلند بلند با خودم حرف می زنم...
از "سلول شماره 57"کیانوش سنحری
من آزادی می خواهم
آه! حالم از نوشتن اين افسون گفته های حاكمان سرزمينم بهم می خورد.به چه كسی بگويم دوست ندارم خدای زورگو داشته باشم،دوست ندارم به بهشت بروم،دوست ندارم به ولايت فقيه، اعتقاد و التزام داشته باشم.چرا كسی نمی فهمد كه من آزادی می خواهم تا آنگونه كه دوست دارم زندگی كنم،تا آنگونه كه می خواهم بيانديشم و بگويم و بنويسم،تا آنگونه كه می خواهم آينده ی خود را انتخاب كنم.وای از اين زورگويي ها و از پليدی های مسند نشينان كه هم الان اين نوشته را بر نمی تابند و از چپ و راست نوازشگری وحشيانه شان آغاز مي شود.
جنایت علیه بشریت مگر شاخ و دم می خواهد
كشتارهای سال های نخست پس از انقلاب،اعدام های تابستان 67،قتل های سياسی دهه ی هفتاد،به بند كشيدن آزادی خواهان،هجوم به دختران و پسران" اين ها محصول حكومت چه انديشه ای است؟جز آن انديشه ای كه از اساس با بشريت سر ناسازگاری دارد؟جنايت عليه بشريت مگر شاخ و دم دارد؟همه ی آنچه كه در طول عمر جمهوری اسلامی رخ داده است آيا نمونه ی جنايت عليه بشريت نيست؟
از"میخواهم بدانم" محمدرضا نسب عبداللهی
گورگنان استبداد
گزیده های فوق قطعه هائی هستنداز دونوشته اخیر این دومبارز راه آزادی که دربرخی سایت ها انتشاریافته اند. قطعاتی که ازدل برخاسته اند و برجان می نشینند. وبی تردید می توانند زبان حال میلیون ها آزادیخواه زن ومرد این مرزوبوم بشمار آیند. زبان حال کسانی که عموما درزمان حیات جمهوری اسلامی متولد شده و پرورده این دوره هستند. ازاینروشرح قصه تکوین امیدهای آنان و نیز ببادرفتن و پرپرشدن این امیدها،درعین حال شرح قصه صعودو سقوط اجنتاب ناپذیر نظامی است که گورکنان خود را درابعادی میلیونی تولید و بازتولید می کند.
تنها گسل های طبیعی نیستند که این مرزوبوم را زلزله خیزکرده اند. علاوه برآن وجود گسل های عظیم اجتماعی نیزجامعه ما را آبستن زلزله های اجتماعی سنگینی ساخته اند. درچنین شرایطی وای بحال حکومتی که حربه درفش و شکنجه و زندان- تنها حربه بجامانده برای حکومت کردن- خاصیت ارعاب و اختناق آفرینی خود را ازدست بدهد. سردمداران جمهوری اسلامی دربیم از کارافتادن این
حربه وبرای درهم شکستن مقاومتی که تااعماق زندان ها وحتی درون سلول های انفرادی نیزکشیده شده، بردامنه سرکوب وازجمله صدورحکم های طولانی برای بازداشت شده گان افزوده اند.
لزوم حمایت فعال ازپیکارضداستبدادی
اگرجمهوری اسلامی را درنده ای سبع درنظربگیریم،بی گمان زندان درحکم دهان آن است بادندان هائی مهیب.ازسوی دیگر دامنه سبعیت ولایت فقیه را درفرازهائی چون اوائل انقلاب وکشتارسال 67 و قتلهای زنجیره ای و ترورهای خارج کشورو نظائر آن شاهد بوده ایم. و اگررژیم امروزه روز نمی تواند علیرغم قرارداشتن دراوج خشم و سبعیت دندانهایش را همچون گذشته برروی طعمه هائی که دردهانش قراردارد فرود بیاورد، به یقین آنرا باید به یمن مقاومت واعتراضی دانست که درچهارگوشه کشور و جهان متوجه اوست. ونیز بدلیل ییم از دامنه اعتراض ها و فشارهای محتمل بین المللی است که ارتکاب چنین جنایتی می تواند برانگیزاند. درشرایط امروز، بخش مهمی از لجستیک مقاومت به فراسوی مرزهاکشیده شده است. ازاین رو اگر ده هاهزارایرانی دمکرات و آزادیخواه برون مرز درپیوند با تکانه های مقاومت درون مرز ودرامتداد آن ها بپاخیزند ونیروی رهاشده از همت وهمیاری خویش رابسوی افکارعمومی کشورهای غربی و نهادهای مدافع حقوق بشر نشانه روند وارجمله به درخواست ارسال سریع نماینده سازمان ملل و دیگرنهادهای شناخته شده حقوق بشر برای بازدید وبررسی عاجل وضعیت زندان ها وزندانیان متمرکزکنند،واگرفشارهای بین المللی را ازچانه زنی ها وسهم خواهی های اقتصادی وسیاسی مرسوم به سمت حمایت فعال ازمبارزات آرادیخواهانه ومطالبات هم اکنون موجود درمیان فعالین سیاسی، کارگران ومعلمان،زنان و... سوق دهند، بی گمان سهم مهمی را درازکارانداختن تنها حربه موجود رژیم ددمنش ایفاء خواهند کرد.
متاسفانه هنوز درصد بسیارکمی از ظرفیت لجستیک خارج کشور مورد بهره برداری ایرانیان برون مرز قرار گرفته است. واین درحالی است که اگر پیکارضداستبدادی-دمکراتیک داخل کشور با حمایت فعال و گسترده ایرانیان مبارز ومترقی خارج ازکشور گره بخورد و ازسوی آنان پشتیبانی همه جانبه بشود، جان تازه ای درکالبد مبارزات ضداستبدادی-دمکراتیک کشورمان دمیده خواهد شد. والبته این نکته را نباید ناگفته گذاشت که خود ایرانیان برون مرز برای بیرون آمدن ازحاشیه شدگی و ورود به میدان رزم آزادیخواهانه بیش ازهرکسی نیازمند چنین پیوندی هستند.
تقی روزبه [email protected]