در این روزها با وجود رسیدن خبرهای تلخی چون ادامه فشارها به کوشندگان سیاسی/ اجتماعی/ فرهنگی در ایران و خبر دستگیری وبلاگ نویس دیگر آقای محمد رضا نسب عبداللهی و همسر باردار ایشان، اما خبر حرکت های امید بخشی نیز منتشر شده است که بر روند رویدادهای مربوط به میهن ما تاثیر سازنده خواهد داشت. یکی نامه تحلیلی بسیار مستدل و قوی565 نفر از اندیشمندان و کوشندگان سیاسی درون کشور است که از دید من می تواند پایه های حرکت بسوی برپایی رفراندم و برگزاری انتخاباتی آزاد برای برقراری حکومتی مردمی و انتخابی را هموار تر کند؛ و دیگری خبر تشکیل کنگره ملیت های ایران فدرال و انتشار بیانیه مشترک آنهاست که بر این مهم پا می فشارد که "ایران از آن همه مردم و همه ملیت های ایران است". این حرکت های گروهی و جمعی نشان از هشیاری ایرانیان در برابر تهدید های روزافزونی است که هستی مردم و میهن مارا تهدید می کند. میزان فشار بر مردم به اندازه ای افزایش یافته است که بی بزرگ نمایی و اگر نخواهیم حقیقتی آشکار را پنهان کنیم و نادیده بگیریم، بخش زیادی از مردم ایران را به امید رهایی از وضع موجود، خواهان دخالت بیگانگان و حمله نظامی آمریکا به ایران کرده است که مایه نگرانی بسیار است!
در باره بیانیه تحلیلی 565 تن از کوشندگان سیاسی
این تحلیل همه جانبه که به درستی بربی کفایتی و نامنتخب بودن سران جمهوری اسلامی با ارائه آمارها و حقایقی تکاندهنده، انگشت می گذارد در حقیقت ادامه و تقویت همآن کوشش برای برگزاری رفراندم است که بر تدوین قانون اساسی نوین برپایه میثاق بین المللی حقوق بشر تاکید دارد، گو اینکه در باب رفراندم سخنی به میان نیاورده است و نگارنده آگاهی ندارد که چه تعداد از امضائ کنندگاناین بیانیه، آن فراخوان را پشتیبانی کرده و یا نکرده اند. اما سرانجام این جوی هاو رودها به هم پیوسته و دریای خروشان برای ازادی مردم ایران را تشکیل خواهند دادچون هدف نهایی همه ما آزادی مردم و میهن است.
برخورد آقای کشتگر
دوست گرامی آقای کشتگر این بار نیز شتاب به خرج دادند! در مورد درخواست رفراندم ایشان چند بار دیدگاه خود را تغیر دادند و آخرش هم بدرستی روشن نشد که چه موضعی دارند. این بار اما از همآن آغاز ایشان خوشبختانه دست تهیه کنندگان این بیانیه را فشرده و حمایت قاطع خود را اعلام کرده است که بسیار خوب و در خور توجه است اما در اثر شتاب، شوربختانه بازهم اشتباه های دیگری کرده اند که کم از گذشته نیست! ایشان نوشته اند:
"برای نخستین بار در یک ربع قرن گذشته، بیانیه ای در دفاع از آزادی در ایران انتشار یافته که محور آن اندیشه و آئین ملی و منشور جهانی حقوق بشر است."؟
واقعن شگفت انگیز است؟ آیا فراخوان رفراندم (که پس از اعلامیه دوم آن، ایشان گفتند نفس راحتی کشیدند و خیالشان راحت شد و از این به بعد از آن پشتیبانی همه جانبه می کند / نقل به مفهوم) در دفاع از آزادی در ایران بر محور اندیشه و آیین ملی و منشور جهانی حقوق بشر نیست؟ اگر که هست که بیش از 3 ماهی از عمر آن نگذشته است و پس تکلیف یک ربع قرن چه می شود؟
ایشان در بند 2 آورده اند:
" 2- متن بیانیه و تنوع امضاءها نشانه روشنی از درک ضرورت واهمیت همکاری و ائتلاف میان همه گروهها و گرایش های فکری منقد و مخالف حاکمیت است.."
آیا فراخوان رفراندم نیز از چنین ویژگی بر خوردار نبوده است؟ پس هزاران امضاء از افراد با گرایش های گوناگون چه معنایی دارد؟
این شیوه برخورد که می خواهد فراخوان رفراندم را بی ارزش نموده و این همه تلاش و گفتگو و بحث و جدل را هیچ انگارد، در تمام موارد و بندهای دیگری که آقای کشتگر به آن اشاره کرده اند به چشم میخورد. با توجه به نوشته های پیشین آقای کشتگر درباره فراخوان رفراندم، نگارنده خود خوانندگان گرامی را به داوری می خواند.
یادآوری این نکته ضروری است که هدف من از بر خورد با این گونه مورد ها به هیچ گونه برخورد با شخص آقای کشتگر، که از دوستان من است، نیست بلکه بر خورد با بازمانده رفتارها و شیوه های نامناسب گذشته است که به ضرر همه ما تمام می شود. آقای کشتگر به هر رو کوشنده و سخنگوی با حرارتی هستند که رویدادهای گوناگون در پیوند با میهن ما را پی درپی دنبال می کنند و برخوردهایشان با رویدادها مورد توجه قرار می گیرد، از این رو اهمیت دارد که در داوری هایشان بیشتر جانب انصاف و عدالت را نگه دارند. کار ما پیوستن است نه گسستن!