خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فقه و حقوق - حقوق سياسي
پروفسور سيدحسن امين گفت: به طور كلي، فرهنگ و تاريخ ما كه از سه آبشخور فرهنگ ايران باستان، فرهنگ دورهي اسلامي و فرهنگ و تمدن معاصر جهان، سرچشمه گرفته، ذاتا با حقوق بشر سازگار است و تناقضي ميان تفكر و خلاقيت ايراني و اسلامي و حقوق بشر وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سردبير نشريهي حافظ در سمينار «حقوق بشر؛ گذار از جهان تكليف» كه در تالار الغدير دانشكده مديريت دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت: من بر اينم كه فرهنگ ايران باستان با حقوق بشر تناقضي ندارد و نخستين سند در اين مورد، همان اعلاميهي حقوق بشر كوروش در 540 پيش از ميلاد است كه در آن به صورت صلحآميز، حقوق ملل تابعه به رسميت شناخته شده است.
ما ملتي هستيم كه در 2460 سال پيش در حالي كه فاتح بوديم، آزادي پيروان اديان مختلف را شناسايي كرديم.
وي افزود: روحيه و ذهنيت مردم ما نميتواند متناقض با حقوق بشر باشد. در كتيبهي داريوش در بيستون آمده است: «من داريوش، راستي را دوست دارم و از بدي بيزارم. نميخواهم در قلمرو شاهنشاهي من توانايي به ناتواني ستم كند» پس چگونه ممكن است اين بخش غني از فرهنگ ما با حقوق بشر مغايرت داشته باشد كه داد و دهش را تبليغ كرده و ستم را نهي ميكند.
امين در ادامه گفت: قول كساني كه مدعي هستند كه اسلام با حقوق بشر سازگاري ندارد، يا سازگاري آن كمتر از ساير اديان است، قابل قبول نيست و اين موضوع پس از قياس اين اديان، آشكار خواهد شد.
وي ادامه داد: از 1400 سال پيش و ورود اعراب به ايران اكثريت قريب به اتفاق ملت ايران، اسلام را پذيرفتند و تا همين حالا نيز اكثريت ملت ما مسلمان هستند و عصارهها و پيامي كه از اسلام به دل ايرانيان نشست هيچ تناقضي با حقوق بشر نداشت. ممكن است حكام عرب، حقوق بشر را نقض كرده باشند، اما اگر به متون دست اول ديانت اسلام و احكام مراجعه كنيم خواهيم ديد كه ديانت اسلام هيچ مغايرتي با حقوق بشر ندارد. براي مثال در قرآن آيات بسياري هست كه مخاطب آن «الناس» است و ناس به معني مردم است و نه يك قوم و ملت خاص.
سردبير نشريهي حافظ افزود: همچنين با توجه به كلام امام علي(ع) خطاب به مالك اشتر نيز ثابت ميشود كه اينكه بخواهند به نام اسلام حقوق بشر مردم ايران و جهان را نقض كنند، دروغ بزرگي است. امام علي ميفرمايد: «مردم دو دستهاند، دستهاي برادر ديني تو و دستهاي ديگر همانند تو در آفرينش. اگر گناهي از آنها سر ميزند يا علتهايي بر آنها عارض ميشود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهي مرتكب ميشوند آنان را ببخشاي و بر آنان آسان گير» و اين همان تسامح و تساهل است.
امين در ادامه گفت: اين شريعت ماست. اگر ما وارد تمدن ايران پس از اسلام بشويم به عرفان خالص ايراني برميخوريم و ميبينيم كه اين فرهنگ نه تنها هيچ تناقضي با حقوق بشر ندارد كه سرشار از محبت، ايثار و ازخودگذشتگي نسبت به نوع بشر و حتي حيوانات است. اين فرهنگ، فرهنگي است كه سعدي و حافظ و مولانا و خيام و ابوالحسن خرقاني و...را تربيت كرده است و اساسا استدلالهاي كساني كه به نام ديانت با حقوق بشر مخالفت ميكنند، معنايي جز اشكال به عدالت و علم خدا ندارد.
وي افزود: آنان كه به نام اسلام، حقوق بشر را تخطئه ميكنند، بدترين ناسزا را به اسلام ميدهند.
سيدحسن امين ادامه داد: سومين منبع فرهنگ ما تمدن معاصر جهان است كه پس از شكست ايران از روسيه و انعقاد قرارداد تركمانچاي از طريق ترجمهي منابع علمي، اعزام دانشجو، آموزش و... وارد ايران شد و در پي آن ما توانستيم در سال 1324 قمري تا كنون، قانون اساسي تدوين كنيم كه اولين قانون اساسي آسياست و در اصل 8 همين قانون اساسي آمده است: «اهالي مملكت ايران در برابر قانون دولتي تساوي الحقوق خواهند بود» و در اصل 9 نوشته شده: «افراد مردم از حيث جان و مال و مسكن و شرف محفوط از هر نوع تعرض هستند و متعرض احدي نميتوان شد مگر به حكم و ترتيبي كه قوانين مملكت معين كرده است» و در اينجا، افراد مردم آمده بدون توجه به اينكه چه ديني دارند پس فرهنگ جديد ما نميتواند نافي و ناقض حقوق بشر باشد.
وي در پايان گفت: هيچيك از سه منبع فرهنگ ما از جهت پايه، مخالفتي با حقوق بشر و استيفاي حقوق شهروندي ندارد و استعداد ما در پذيرش حقوق بشر، كمتر از ساير نژادها نيست.