پس از اظهارات دکتر شهرام اعظم در باب شکنجه های مهیب وارد آمده بر خانم زیبا کاظمی و تایید رسمی آن از جانب مقامات متنفذ و بلند پایه ی کانادا به یکباره آقای نیما راشدان همصدا با رسانه های راسیست درون رژیم و اصلاح طلبان فتاده از قدرت با بلوای بی نظیری ادعا می کنند که شهرام اعظم دروغ می گوید ! البته صحت و سقم دعاوی اعظم به خودش و قاضیان مرتبط با پرونده ی زهرا کاظمی بستگی دارد ، بنده تنها از این متعجبم که جناب راشدان در میانه ی مناقشه ی تعین و تکلیف جهانی صنف اروپا با سیستم مذهبی با چه هدفی دست به نگارش مقاله ای می زنند که تنها کف زنندگان آن عناصر حلقه به گوش سیستم و بانیان جور تحت الامر آنند . یعنی به نظر ایشان تو دهنی زدن به شهرام اعظم آن قدر در اولویت است که درست باید همزمان با وعظ حق به جانب خرازی و همپالگان دولت خاتمی به گوش جهانیان برسد!؟. واقعا این ناشیگری جای تعجب دارد به خصوص آنکه سردمدارش انسان فکور و مبارزی چون نیما راشدان باشد. به گفته ی این عزیز بازجویان سیستم زمانی که میزنند جوری می زنند که از آن نشانی نماند . این گفته به نظر نگارنده حاوی حقیقتی قابل تامل است و در اکثر موارد تاییدش به اثبات مبارزین در بند و رها شده از زنجیر رسیده است . اما هیچکس نمی تواند انکار کند که ممکن است گهگاه چوب مهار این ورزیدگی از دست بازجویان کارآزموده ی سیستم رها شود و داستانی مثل قصه ی قتل های نافرجام زنجیره ای را پیش آورد .
زهرا کاظمی در میانه ی بحران ده روزه ی خرداد 82 وارد میهن شد ، در آن روزگار سیستم ، در بند مدیریت بحران ضعیف خود گرفتار بود و بدون شک قوه ی تهاجمی اش ، به قوه ی تعقل کنونی آن می چربید ، فاجعه ی قتل زیبا کاظمی فی الواقع یک مازوخیزم بزرگ برای شاخه ی فتاده ی سیستم بود ، و به چشم خویش دیدیم که چه آسان به این خودزنی استراتژیک و مهیب دست یازید . نمی دانم کجای این خون نامه برای جناب راشدان عجیب جلوه کرده است که اکنون با پشت کار بی نظیری سعی دارند مچ امثال شهرام اعظم را به جرم بازگویی این حقیقت عریان بگیرند . حال بالفرض که این طور هم شد . فرض کنیم وزیر خارجه ی کانادا شهرام اعظم را به عنوان یک کلاش بین المللی اسیر دستگاه قضایی خود کند و از جمهوری اسلامی به خاطر تهمتهای بی ضابطه اش پوزش بخواهد . در آن صورت آیا آقای راشدان به منظور خود به عنوان یک اکتیویست فعال می رسند؟ . در آن صورت آیا جناب راشدان می توانند به زعمای کانادا و صنف اروپا ایراد بگیرند که چرا به مماشات خود با سیستم نامشروع تهران هنوز هم ادامه می دهند؟ و حیرت آور است که جناب راشدان با این مقاله حتی سخنان مادر زیبا کاظمی را نیز نفی کرده اند . واقعیت شکنجه ی وارده بر پیکر مرحوم کاظمی حتی در سخنان تلویحی شیرین عبادی هم پیش از ماجرای شهرام اعظم هویدا بود و همه چیز حکایت از این می کرد ،که این بار بر خلاف همیشه بازجویان(به قول جناب راشدان) آموزش ديده - پيچيده - تحصيلکرده و نسبتا آشنا به متدهاي بازجويي دهه ی 80 ، کمی زیاده روی کرده اند و خانم کاظمی را مورد مرحمت و نوازشهای تکان دهنده ی خویش قرار داده اند . فی الواقع سخنان اخیر شهرام اعظم چکیده ای از این واقعیات مسلم ذکر شده بود و دوباره و دوباره جای حیرت است که برای اولین بار دو سوی خصم در هنگام اوج کارزار همصدا می شوند تا هر دو آب را به یک آسیاب بریزند .
واقعا جای تاسف است ، ای کاش در راس آن شکوایه ی بغض آلود و مچ گیرانه نام نیما راشدان نبود . در آن صورت با فراق بال بیشتری می توانستم بر سخنانش بتازم . دریغ که روی سخنم با نیماست . و اطمینان دارم که او به خوبی می داند :
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد !
www.dadaman.5u.com