ماهها پس از اقدام یک موسسه معتبر امریکایی در استفاده از یک نام جعلی برای خلیج فارس، شواهد گویای آن است که این ماجرا به ظاهر خاتمه یافته ولی پافشاری محافل ناشناس براستفاده از نام های نامأنوس همچنان به قوت خود باقیست.
آگاهان به مسایل ایران می گویند مقامات کشورهای اروپایی در گفتگو های رسمی خود با مقامات سایر کشورها ترجیح می دهند که هنگام نام بردن از این مکان، از عنوان "خلیج" استفاده نمایند.
همچنین روزنامه نگاران و ژورنالیست های حرفه ای در آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی هنگام اشاره به این نقطه استراتژیک جهان، ترجیح می دهند که از کلمه "خلیج" به صورت صرف استفاده نمایند.
این در حالی است که به گفته یک تحلیلگر عرب در خاور میانه ، مقامات کشورهای اروپایی و آمریکا در حال بررسی این موضوع هستند که آیا اقدام جنجال برانگیز دولت ایران در اعتراض رسمی به استفاده از اسامی مجهول درباره خلیج فارس ، یک رفتار نژاد پرستانه سیاسی است یا خیر؟
اظهارات این تحلیلگر عرب، درست مقارن با ایامی در محافل مطبوعاتی انعکاس یافت که پرونده هسته ای ایران حساس ترین ایام خود را سپری می کند.
دکتر "محمود جعفری" استاد علوم سیاسی و متخصص خلیج فارس در این رابطه می گوید: به نظر می رسد که یک اتحاد نامقدس از اعراب و اسرائیل برضد ایران در حال شکل گیری است.
وی با اشاره به تلاش محافل اسرائیلی برای درگیر کردن ایران در چند نقطه متفاوت می افزاید : ظرف چند سال گذشته ، اعراب نشان دادند که در ابراز خصومت سیاسی بر ضد ایران کاملا همسو با اسرائیل عمل کرده اند و گواه این امر موضعگیری های خصمانه نسبت به ایران در دو موضوع جزایر ایرانی و نام خلیج فارس است.
این استاد دانشگاه می افزاید: جای شگفتی است که همه روزنامه های کشورهای عربی از نام خلیج العربی و جزایر اشغالی استفاده می کنند ، در حالی که جمهوری اسلامی در راستای تنش زدایی با کشورهای عربی فراتر از واقعیت های موجود به امتیاز دهی سیاسی به اعراب مبادرت نموده است.
دکتر جعفری ، در این باره که گفته می شود موضع ایرانی ها در این خصوص نژادپرستانه است می افزاید: خلیج فارس برای ایرانیان یک نماد ملی و تاریخی محسوب می شود و بسیاری از ایرانیان نسبت به آن حساس هستند ، بنابراین مرتبط کردن این حساسیت منطقی به نژاد پرستی صرفاً یک تفکر ابلهانه است.
در همین راستا، محافل آگاه، از یک برنامه ریزی کاملا اسرائیلی برای ایجاد شکاف میان ایران و کشورهای عربی در آستانه تهاجم احتمالی به نیروگاه هسته ای بوشهر خبر داده اند .
"رحیم صابری" محقق و پژوهشگر سیاسی در زمینه امنیت ملی معتقد است که کشورهای عربی از زمان تأسیس اسرائیل تاکنون به کرات نشان داده اند که به آسانی در برابر خواسته های اسرائیل اغوا شده و مسأله اشغال فلسطین و به رسمیت شناختن دولت یهودی اسرائیل برای آنها به مراتب آسان تر از کنار آمدن با همسایه مسلمان خود ایران است.
وی می افزاید: کشورهای عربی از پتانسیل بسیار قوی برای پذیرش اسرائیل برخوردارند ،این درحالی است که تاریخ هزارساله رابطه ایران و اعراب نشان داده که هیچگونه ملاطفت سیاسی از جانب ایران نسبت به اعراب ، منجر به زدوده شدن کینه آنها نسبت به ایران نگردیده است.
این محقق ، اقدام موسسه نشنال جئوگرافیک در بی اعتبار کردن نام خلیج فارس را در راستای تأثیرپذیری از فشار کشورهای عربی و اسرائیل دانست و در این رابطه افزود : جای بسی شگفتی است که مسوولان این موسسه و برخی مقامات رسمی ایالات متحده، به شواهد تاریخی و اسناد معتبر در این خصوص مراجعه نمی کنند.
آن گونه که اسناد معتبر تاریخی نشان می دهند، در 500 سال قبل از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش ، این دریا، خلیج فارس نامیده می شد. او که نخستین ناوگان دریایی جهان را بوجود آورده بود ،برای ایجاد کانال سوئز راهی دریای سرخ شد. در کتیبه ای که در این مکان از او بدست آمده نوشته شده: "من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این ترعه را دادم، از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس می آید. پس این جوی کنده شد چنان که فرمان دادم و ناوها آینده از مصر از این آبراه به پارس چنانکه خواست من بود."
داریوش در این کتیبه از خلیج فارس به نام دریایی که از پارس می آید نام برده است و این نخستین مدرک تاریخی است که درباره خلیج فارس موجود است.
در باره نام خلیج فارس تا اوایل دهه 1960 میلادی هیچگونه بحث و جدالی در میان نبود و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دایره المعارف ها و نقشه های جغرافیایی این کشورها، نام خلیج فارس به همین نام ذکر شده است.
اصطلاح خلیج عربی ، برای نخستین بار از طرف یک دیپلمات بریتانیایی در منطقه خلیج فارس عنوان شد. "سرچارلزبلگریو" که بیش از سه دهه نماینده سیاسی دولت بریتانیای کبیر در خلیج فارس بود، پس از مراجعت به لندن در سال 1345 هجری شمسی کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس با اشاره به چند امیرنشین در حوزه جنوبی خلیج فارس که کمتر از صد سال قدمت دارند به رشته تحریر درآورد و در آن برای نخستین بار عنوان جعلی و ساختگی "خلیج العربی" را به کار برد . چارلزبلگربو در کتاب خود ادعا کرده بود که اعراب علاقمندند خلیج فارس را خلیج العربی بنامند.
گفته می شود که بلافاصله پس از انتشار کتاب (ساحل دزدان) نامی که پیشتر به سواحل جنوبی خلیج فارس اطلاق می شد، استفاده از اصطلاح ساختگی خلیج العربی در مطبوعات منطقه آغاز شد و پس از چندی در مکاتبات رسمی کشورهای حاشیه خلیج فارس عبارت (Arabian Gulf) به جای (Persian Guif) نشست.
بر این اساس ، واکنش دولت های مستقر در ایران در قبال این حرکت توهین آمیز، خودداری از قبول محموله هایی بود که این عنوان جعلی را با خود به همراه داشتند اما این اقدام دیپلمات بریتانیایی بر دامنه جنگ تاریخی عرب با عجم بیش از پیش افزود.
تمام این رخدادها در حالی بوقوع می پیوست که مدارک تاریخی معتبر همچنان ، گواه حقانیت ایران درباره نام خلیج فارس بود. " کوین توس کوروسیوس روفوس " مورخ رومی قرن اول میلادی ، این دریا را دریای پارس یا آبگیر فارس خوانده است .
همچنین در کتیبه های تاریخی بدست آمده از دوران آشوریان ، خلیج فارس ، نارمرنو نامیده می شده که کهن ترین نام برای این خلیج ایرانی بوده است.
"هکایتوس هلطی" دانشمند یونانی و پدر جغرافیا در 457 قبل از میلاد بحر احمر( دریای سرخ )را خلیج عرب و دریای مجاور با ایران را خلیج پارس نامیده است. در معروفترین دایره المعارف عربی المنجد نیز خلیج فارس با همین نام خوانده شده است.
همچنین مستنندات حقوق بین الملل نیز گویای عبارت خلیج فارس طی قرن ها سابقه بوده است در قرن 16 میلادی در کلیه موافقتنامه هایی که پرتقال ، اسپانیا ، بریتانیا ، هلند و فرانسه با دولت ایران داشتند در متون منعقده به زبان عربی ، از عبارت خلیج الفارس و در متون انگلیسی از پرشین گلف استفاده شده است.
قاطع ترین دلیل ممکن در رابطه با نام خلیج فارس ، موضعگیری سازمان ملل متحد ، سازمانی که 22 کشورعربی عضو آن هستند ، می باشد که تاکنون دو بار به نام تاریخی این آبراه استناد نموده است. این سازمان اولین بار طی یادداشت 311/ UNADQ به تاریخ 5 مارس 1971 و بار دوم طی یاداشت 2-8-5-4 Und مورخه دهم اوت 1984 ، نام آبراه مذکور را خلیج فارس اعلام کرد و تا به امروز در کنفرانسهای سالیانه این سازمان در موضوع هماهنگی در نام های جغرافیایی، بر نام خلیج فارس تأکید شده است.
"دکتر هوشنگ ربانی" تحلیلگر ایرانی روابط بین الملل، وضعیت فعلی درخصوص نگرش کشورهای اروپایی و امریکایی هنگام استناد به خلیج فارس را ناامید کننده دانسته و در این خصوص می گوید: متأسفانه با وجود دلایل و مدارک متقن در این باره روزنامه نگاران غربی و تحلیلگران سیاسی امریکا و اروپا همچنان ترجیح می دهند که از عبارت خلیج بدون استناد به پسوند " فارس" استفاده نمایند.
این تحلیلگر می افزاید : در حال حاضر شواهد و قراین موجود نشان می دهد که برخی دولت های عربی حوزه خلیج فارس درصد پرداخت مبالغ هنگفتی به منظور چاپ و تکثیر نقشه هایی با نام جعلی خلیج العربی بوده که این امر بیش از هر چیز، متأثر از فضای سیاسی فعلی منطقه ، فشار جهانی برعلیه ایران و محقق کردن بزرگترین آرزوی دیرینه پان عربیست ها یعنی ایرانی زدایی از منطقه خلیج فارس است.
در همین راستا ، انتشار اخباری مبنی بر بی تفاوتی برخی ایرانیان مقیم امیرنشین های دبی نسبت به استفاده مکرر بازرگانان و روزنامه نگاران عرب از اصطلاح جعلی خلیج العربی موجب گردیده که ایراندوستان واقعی نسبت به این گونه رفتارهای تحریک آمیز، از وضع موجود ابراز نارضایتی کنند.
بر همگان واضح و مسلم است که در صورت عدم با فشاری و قاطعیت در برخورد با معضل پیش رو ، ملت های جهان تحت تأثیر تبلیغات عربی – اسرائیلی به تدریج نسبت به پذیرش نام خلیج العربی یا "خلیج" بدون عبارت" فارس "متقاعد خواهند شد.