امروز که برای پیگیری یکی از پرونده های خود در شعبه 26 دادگاه انقلاب (شعبه معروف حداد) واقع در خیابان معلم مراجعه کردم . برای حل و فصل کاغذبازیهای متداول گذارم به (واحد ابلاغ حکم) واقع در طبقه همکف ساختمان دادگاه افتاد. در آنجا پشت یک میز بزرگ و شیک که مخصوص مدیران طراحی گردیده بود چشمم به یک چهره آشنا افتاد. بله او کسی نبود جز محمد بخشی رئیس اسبق حفاظت زندان اوین. هنوزفراموش نکرده ام روزی که در بند جوانان (295) زندان اوین کردها و ترکها مشغول یک دعوای دست جمعی بودند، وی به همراه گارد (سربازهای مسلح به سپر و باتوم و کلاه خود) به داخل بند حمله کردند و وحشیانه همه را مورد ضرب و شتم قرار دادند. من هم در آن درگیری یک ضریه باتوم از دست یک سرباز نوش جان کردم و یک لگد هم از همین شخص (آقای محمد بخشی) میل نمودم و شاید همین باعث گردید که چهره اش هنوز در خاطرم باشد.
حال دیدن وی کنار این میز شیک و عکسهای شهدا در حالی که بر مسند ریاست واحد ابلاغ حکم دادگاه انقلاب تهران تکیه زده کمی برایم عجیب می نمود. آخر سر قضیه قتل زهرا کاظمی بر کسی پوشید نماند که عامل جنایت کسی جز محمد بخشی نیست. و عامر آن نیز همین آقای سعید مرتضوی دادستان جوان تهران.
محمد بخشی که حالا ارتقا شغلی پیدا نموده و سالهای آخر خدمت را در یک بخش ساکت و کم دردسر و دور از چشم می گذراند مثل همیشه اخمهایش را در هم کرده است و از لبه میز شیک و بزرگ مدیریتی وی بر روی دیوار تا نزدیکی سقف عکس شهدا و امامان معصوم بچشم میخورد و بزرگترین عکس که در آن وسط حسابی خودنمائی می کند، عکس یک جنایت کار دیگر یعنی اسد الله لاجوردی است. وقتی از در دادگاه خارج شدم هنوز به این موضوع فکر میکردم. تمام فشارهای افکار عمومی داخلی و خارجی حتی آنقدر برای رژیم آخوندی ارزش نداشت که این جنایتکار را حتی به صورت ظاهری هم که شده از کار دولتی اخراج کنند. فقط جایش را عوض نمودند. تازه به بخش بهتری منتقلش نمودند. با این اوصاف بسیار ساده اندیشانه خواهد بود اگر فکر کنیم این رژیم روزی عامران و عاملان این جنایت و جنایتهای گذشته مانند اعدامهای بی محاکمه و دسته جمعی دهه ی 60 و قتلهای زنجیره ای را به سزای اعمالشان برساند .
کورش رزمریم
24/1/1384