حتما از خبرهاي تظاهرات ديروز مطلع شديد. من حواشي آن را تعريف ميكنم.
از همان ابتدا پليس منطقه را محاصره كرده بود و اجازه تجمغ نميداد و همه را به سمت ضلع جنوبي خيابان انقلاب هدايت ميكرد. فكر مي كرديم كه تظاهرات برگزار نميشود. افراد بالا و پايين ميرفتند و بعد درست سر ساعت 5 ديديم تعداد زيادي زن جلوي در بزرگ دانشگاه جمع شدند. چند بار كه با مردان ديگر قصد كرديم به زنان بپيونديم نزديك بود كتك بخوريم و در نتيجه ما را به هم ضلع جنوبي راندند. بعد ازچند دقيقه هم يك اتوبوس بزرگ خالي را جلوي زنان پارك كردند كه ديگر چيزي ديده نميشد. اتوبوس را روشن كرده بودند كه صداي زنها به خودشان هم نرسد و دود گازوئيل هم مستقيم به سمت آنان ميرفت. ميگفتند علاوه بر زنان جلوي در بزرگ دانشگاه تا نزديك 16 آذر جمعيت زنان بود. حدود 2000 نفر. پليس تمام راه هاي ورودي را بسته بود و نميگذاشت كسي نزذيك شود.
در ضلع جنوبي هم از تجمع ما جلوگيري ميكردند كه ناگهان همه مردها شروع خواندن يار دبستاني من كردند پليس كه هجوم آورد همه هو كردند و بعد دست زدند. پليس به شدت كلافه شده بود. كاملا معلوم بود كه دستور داشتند كسي را نزنند. و بيشتر از حربه داد و فرياد استفاده ميكردند.
رفته رفته كه بر جمعيت اضافه شد شعارها تندتر گرديد. شعار اين بود: استقلال، آزادي ، تحريم انتخابات. مرگ بر استبداد. مرگ بر ديكتاتور ديگر از جلوي دانشگاه دور شده بوديم و به سمت وليعصر ميرفتيم. همه دست ميزدند و سوت ميكشيدند و مرگ بر ديكتاتور ميگفتند. بعد كه ميتينگ خانمها تمام شد. گروهي از آنان پياده از ميدان انقلاب به سمت بلوار راه افتادند و عده اي هم به سمت وليعصر. پليس هر دو را همراهي ميكرد و تلاش وافري داشت كه با احترام صحبت كند. نزديك چهاراه داس و چكش (يادتان است؟ تقاطع بلوار و كارگر) به مردم هجوم آوردند و قصد دستگيري داشتند كه خود تظاهركنندگان پايان تظاهرات را اعلام كردند.
بخش عظيمي از مردم هم پا به پاي آنها اين ور راه ميرفتند و در برخي موارد هم جبههي دوم را ميگشودند. يكي را دستگير كردند. و ميخواستند ببرند. زني كه كنار من ايستاده بود و گريه ميكرد ديگر تاب تحمل نداشت و جيغ كشان به سمت پليس دويد و داد ميزد ولش كنيد جوان مردم را. بيشرف ها. ولش كنيد، كه سرهنگ پليس به آرامي گفت: چشم خانم! ولي آخر شيشه شكونده و بعد پسرك را پيش او بردند و او بهش گفت پسرم برو به كارت فكر كن. برو به كارت فكر كن و آزادش كرد!!
موقع راهپيمايي به ستاد معين هم حمله كردند واعلاميه هايشان را پاره كردند. در اين وسط شلوغي هواداران معين داشتند اعلاميه پخش ميكردند كم مانده بود از مردم كتك بخورند. در ميان جمعيتي داشتند اعلاميه پخش ميكردند كه شعارشان تحريم انتخابات بود! نكته بارز اين بود كه بسياري اصلا نميدانستند چه خبر است. خانمها ميپرسيدند چه خبر است جواب ميداديم تظاهرات خانمها در اعتراض به قانون اساسي است و ميگفتيم جاي شما آنور خيابان است نه اينور. بچه هاي دانشجو هم آمده بودند و همانها در اينور شروع به شعار دادن كردند. از گفتگوهاي مفصلي كه با مردم كرديم جز يك نفر كسي نبود كه راي دهد. البته جايي كه ايستاده بوديم طبيعي بود كه اين را بگويند همه به نوعي مخالف بودند. در مجموع دومين تظاهرات مهم زنان عليه قانون اساسي پس از 27 سال با موفقيت برگزار شد.