چهارشنبه 29 تیر 1384

گزارش چهارم و پاياني خبرنگار کار آنلاین از کنفرانس ایران بعد از انتخابات ریاست جمهوری در پارلمان اروپا در بروکسل

آینده روابط اتحادیه اروپا با ایران
بخش چهارم و پايانی

پاتریک لوران: انتخابات در ايران آزاد نبوده است و اپوزيسيون و خيلي هاي ديگر نيز حذف شدند. حتی وزارت كشور و وزيرش از فعاليت هاي غيرقانوني دراين انتخابات صحبت كرده اند.
فرح کريمی: اين انتخابات آزاد وعادلانه نبوده است. من با كساني كه اين موضوع را طرح مي كنند موافق هستم . به نظرم ايراني ها ايام خيلي دشواري را در پيش خواهند داشت.
يوسف مولائی: در كنار تعداد زيادي از كارگران و كارمندان كه زيرخط فقر زندگي مي كنند اقليتي هم وجود دارد كه كاخ هاي آنها آسمان را مي سايد.

گزارشگر: علی صمد از بروکسل
رياست پیشبرد چهارمین موضوع جلسه با خانم آنجليكا بير بود. در اين بخش چهار نفر به سخنراني پرداختند. سخنران اول آقاي پاتریک لوران مسئول ارتباط های خارجی کمیسیون اروپا بود.

پاتریک لوران
من ازصبح تا حالا به بحث هايي كه دركنفرانس انجام گرفت، گوش کردم و به نظرم بحث ها بسيار پربار بوده است. در انتخابات رياست جمهوري رسما آقاي احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهورانتخاب شد و ما او را به رسميت مي شناسيم. هر چند که اين يك شكست درعرصه داخلي و خارجي است. در انتخابات اخير صلاحيت حدود هزار نفر از كانديداتورها توسط شوراي نگهبان رد شد. ازميان اين كانديداها درحدود 90 نفراززنان بودند. خيلي صريح بگويم كه اروپا در رابطه با جمهوري اسلامي، توافق پاريس را در15 نوامبر2004 پيگيري خواهدكرد. براي ما اروپايي ها مذاكره با ايران در چهار محور متمركز خواهد شد:
1- موضوع اتمي و غني سازي اورانيم 2- موضوع تروريسم 3- موضوع خاورميانه 4- موضوع حقوق بشر.
ما دراين چهارمحورحركت خواهيم كرد و آماده ایم همکاری سیاسی و اقتصادی را به شرط پاسخگویی ایران به چهار مسئله فوق ادامه دهیم. درواقع اتخاذ مذاکره برای چنين سياستی ازسال 2002 با ايران آغازشد. در این انتخابات ما فاکتورهای زیر را در نظر گرفتیم:
- آقاي رفسنجاني حمايت مردمي نداشت. اما نخبگان و متخصصين طرفدارغرب از ايشان حمايت كردند.
- آقاي احمدي نژاد در برنامه تبليغاتي خود به مشكلات اجتماعي و اقتصادي مردم توجه كرد. ايجاد شغل و مبارزه با رانت خواري براي انتخاب ايشان بسيار پراهميت بوده است .
- طرح تقسيم ثروت اقتصادي را در واقع می توان به عنوان نوعی برگشت ملي گرايي در برابر سياست امريكا در منطقه و ايران(البته اين نظربيشتر يك فرضيه يا احتمال است) محسوب کرد.
- نئو محافظه کاران كارزار وسيعی را براي به قدرت رسيدن آقاي احمدي نژاد سازمان دادند. البته چنين سياستي ازمدتها قبل براي به قدرت رساندن آقاي احمدي نژاد تدارک دیده شده بود هر چند که ممکن است در آرا یکسری دستکاری نیز شده باشد و این می تواند نحوه برگزاری این انتخابات را زیر سئوال ببرد. آنها ازروش هاي نادرست، غير دمكراتيك و غيرقانوني نهایت استفاده را کردند.
- انتخابات در ايران آزاد نبوده است و اپوزيسيون و خيلي هاي ديگر نيز حذف شدند. حتی وزارت كشور و وزيرش از فعاليت هاي غيرقانوني دراين انتخابات صحبت كرده اند.
- مردم ايران به نماينده محافظه كاران راي دادند واو را انتخاب كردند. اين درواقع راي و انتخاب مردم است. مفهوم اين گفته اين است که قدرت در حال حاضر در دست محافظه كاران قرارگرفته است و آنها امروز دیگر سه قوه را كاملا" در اختيار دارند.
ازتابستان سال 2002 اتحاديه اروپا يك همكاري و ارتباط در جهت محور اقتصادي و تجاري با ايران برقراركرده است . ما اروپائي ها مي خواهيم كه ايران در سياست اقتصادي مدرن حضورداشته باشد. چنانكه پيشتر گفتم ما درچهارعرصه حقوق بشر، غني سازي، سياست خاورميانه و تروريسم با ايران گفتگو و مذاكره مي كنيم. الان يك مركز قدرت در ايران بوجود آمده است. ما از ايران همواره خواسته ايم كه درعرصه اتمي و غني سازي اورانيوم وارد نشود.
مامنتظرخواهيم شد تا ببينيم كه تغييرات يا اصلاحات با آمدن رئيس جمهوري جديد سرانجامش به كجا كشيده خواهد شد. ما بايد منافع دستگاه هاي مختلف را ببينيم كه چگونه پيش خواهدرفت. در رابطه با مسئله اتمي هنوز به توافق نرسيده ايم ولي به يك نقطه رسيده ايم. البته در خصوص حقوق بشرما با مشكلات ديگري مواجه خواهيم بود. عليرغم كمبودها دراين عرصه ها، به نظرم ما جايگزين ديگري جزحقوق بشرنداريم. بحثي كه در اينجا مطرح است، موضوع اعتماد است، جامعه بين المللي به جمهوري اسلامي اعتماد كامل ندارد. ما بايد صبركنيم و ببينيم كه قدرت اجرائيه جديد، چگونه عمل خواهد كرد.

فرح کریمی
آنجلیکا بیر به معرفی خانم فرح کریمی از حزب سبزهلند که در حال حاضر عضو پارلمان هلند نیز می باشند، پرداختند و از ایشان خواستند که صحبت های خود را شروع کنند.
به نظرمن تغييروتحولات را درايران مي بايست خود ايراني ها انجام دهند. غرب مي تواند دو كار را در اين عرصه انجام دهد.
ما باید از انجام هركاري كه باعث بوجودآمدن موقعيتي در ايران شود، استفاده کنیم. يا اينكه سعي كنيم از تمام تلاش هايي كه در ايران انجام مي گیرد، حمايت كنيم. در ايران اتفاقات زيادي كه بسيارهم با اهميت است، بوجود می آید. مردم ايران مي خواهد به بقيه جهان ملحق شود. اما آلان درحال حاضرهمه چيز برعكس شده است و محافظه كاران قدرت زيادي را كسب كرده اند. اروپا در چهارعرصه اي كه با حكومت ايران مذاكره مي كرد، همواره يك چيز را در اولويت قرارداده بود و آن برنامه اتمي ايران بوده است. اين بدين معنا است كه هنگامي كه ما روابط مثبت با ايران برقراركرديم من مخالف اين روابط نبودم . اما بايد بگويم كه به موضوع حقوق بشر توجه لازم صورت نگرفته است، ما اشتباهاتي را كه درعراق كرديم را نبايد دوباره در ايران تكراركنيم. اتحاديه اروپا در اين خصوص انتقادي از ايران نكرد. وقتي كه هلند رئيس اتحاديه اروپا بود، ما نتوانستيم موفقيتي كسب كنيم و وضع حقوق بشر حتی بدتر شد. دومين اشتباه به نظر من اين بود كه تصمیم گرفتیم با راه حل ایجاد تمرکز روی برنامه اتمی به پرونده اتمي جمهوری اسلامی بپردازیم و در واقع اولويت براي آن قائل شديم و این به نظرمن به موضوع اتمي كمكي نكرد. روشن بگويم كه اتحاديه اروپا روي رفسنجاني سرمايه گذاري كرده بود و فكرمي كرد با آمدن ايشان، او مي تواند تندروها و بقيه را بدور خود جمع كند و بدين طريق ما خواهيم توانست با ايران از طريق او به نتایج دلخواه برسیم. اين اشتباه محض بود. یعنی اینکه این اشتباه زمانی به اوج خود رسید که ما از موضوع حقوق بشر چشم پوشی کردیم. اتحاديه اروپا در خصوص وضعيت وبلاگ نويسان و خبرنگاران در ايران چشم پوشي كرد. در واقع كسي نمي خواست با طرح اين موارد، موضوع را بزرگ كند. انتخابات اخير به محافظه كاران قدرت بيشتري داد.
اين انتخابات آزاد وعادلانه نبوده است. من با كساني كه اين موضوع را طرح مي كنند موافق هستم . به نظرم ايراني ها ايام خيلي دشواري را در پيش خواهند داشت. اتحادیه اروپا باید از گروهای ایرانی، زنان، روزنامه نگاران و نويسندگان و روشنفكران از طریق تلویزیونی که قرار است در هلند تشکیل شود، حمایت کند. به نطر من اين حركت انتخابات در ایران از روي قصد و با برنامه بوده است و رهبران مذهبي در ايران تصميم گرفتند كه اين شرايط كنوني بوجود آيد. به نظرم اتحاديه اروپا بايد واكنش نشان دهد. در واقع وضعيت اتفاق افتاده، يك شبه بوجود نيآمده است، بلكه از قبل سازماندهي شده است و غرب بايد تحليل كند كه چه اتفاقي افتاده است. ما بايد يك استراتژي روشن داشته باشيم و نه دو استراتژي موازي. اين چنين سياستي خوب نيست و باعث ميشود كه كساني كه در قدرت هستند حاضرنشوند هيچ سازشي وعقب نشيني را انجام دهند. به نظرم اروپا در اين عرصه فوق سياستي مبهم داشته است؛ اما امريكا تقريبا" روشن برخورد كرده است.
- آنجليكا بير : من چند نكته راتوضيح كوتاه مي دهم . ما در واقع بر سر يك چهارراه قرارگرفته ايم . ما وقتي در درون حزب سبزهاي آلمان بحث مي كنيم خيلي ها گفتند كه در ارتباط با ايران مي بايست از موضوع بحث انرژي هسته اي فراتر برويم و تنها آنرا به عنوان جايگزين نفت تلقي نكنيم. براي ما جاي سئوال است كه ايران چگونه مي تواند انرژي هسته اي داشته باشد. بويژه اينكه در يك منطقه زلزله خيز بسر مي برد. ما براين ارزيابي هستيم كه آمريكا درعراق اشتباه كرده است. ما حتما" مي بايست به دنبال راه حل هاي سياسي در اين امور باشيم. عبارت تغيير رژيم هنوز از فهرست اصلاحات دولت امريكا حذف نشده است. ما مي خواهيم پيشتاز دفاع از حقوق بشر و حقوق اساسي باشيم. بحث ديگر موضوع آزادي مطبوعات است. اينراميبايست ما مورد بحث قراردهيم .
آنجليكا بير در اين بخش از برنامه، به معرفی آقاي يوسف مولایي پرداختند. ايشان استاد دانشگاه و متخصص در حقوق بين المللي و وكيل مدافع آقايان اكبرگنجي و ناصر زرافشان در ايران هستند. از آقاي مولايي بعنوان يك حقوقدان دعوت بعمل آمده تا ديدگاه هاي حقوقي خود را در خصوص فعالين سياسي و چشم اندا زآن در بعد از انتخابات رامطرح كنند.
( صحبت های آقای مولایی از طریق تند نویسی تهیه شده است و گزارشگر امیدوار است در متن سخنرانی ایشان اشتباهی روی نداده باشد).

يوسف مولايي
در ابتدا لازم مي دانم كه از برگزاركنندگان اين كنفرانس تشكركنم . از اين كه اين فرصت را براي من فراهم كردید تا ديدگاه هاي خود را در معرض داوري شركت كنندگان كنفرانس قرار دهم، بسيار سپاسگزارم. از اينكه رياست بخش چهارم كنفرانس به عهده خانم آنجليكا بيراست، خوشحالي خود را ابرازمي دارم. مباحث من حدودي متفاوت از مباحثي است كه ديگر شركت كنندگان دراين كنفرانس مطرح كردند. بايد متذكر شوم كه در7 دقيقه نمي توان بحث كاملي را مطرح كرد. دومين تذكر من اين است كه من هرمطلبي كه اينجا مطرح مي كنم در ايران نيز مي توانم مطرح كنم. اين بدان معني نيست كه در ايران دمكراسي هست بلكه بدان معني است حكومت ايران طرح ديدگاه هاي كارشناسي درحد مباحث را تحمل مي كند. و از طرف ديگر جامعه ايران درحال تحول و تجربه اندوزي است. مبارزات مسالمت آميز براي دستيابي به حقوق مدني وسياسي در ايران جريان دارد، بخصوص نسل جوان با پرهيز از خشونت تجارب ارزنده اي در مبارزات مدني كسب كرده و اينها همه ما را نسبت به آينده جامعه ايران اميدوار ميكند.
من متآسفانه از ابتداي كنفرانس در اينجا حضورنداشتم و فقط توانستم بخشي از سخنراني ها را دنبال كنم. هيچيك از سخنرانان در فرصت اندكي كه داشتند نتوانستند مطالب خودشان را بصورت كامل ارائه دهند. از اين رو مشكل است كه آن مباحث را در اينجا نقد كرد. هريك از سخنرانان فقط از يك زاويه مسائل را مطرح كردند و بطوركلي يك محورهايي را ترسيم نمودند. جامعه ايران پويا وپيچيده است. براي تحليل درست تر مسائل ايران مي بايستي در آنجا حضور داشت و در بطن تحولات آن زندگي كرد. در واقع بايد پيچيدگي هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي جامعه ايراني را براساس تجارب خود ايرانيان بررسي كرد. دغدغه اصلي من در مورد ايران دست يابي به حاكميت است. ما در ايران دولت و حكومت داشتيم ولي در مورد حاكميت يك چالش تاريخي داريم كه ازصد سال پيش شروع شده و هنوز ادامه دارد. آن چيزي كه با انقلاب فرانسه درغرب تجربه شد يعني اينكه افراد به مقام شهروندي ارتقا پيدا كردند در ايران هنوز به صورت يك چالش تاريخي مطرح است وفقط صحبت از حاكميت مي كنيم.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

ما به مرحله اي از رشد جامعه توجه داريم كه در آن مناسبات فرد با قدرت براساس قوانيني كه متكي به آرا مردم است، تنظيم مي شود. در قبل از انقلاب فرانسه، مردم فرانسه رعيت پادشاه و بعضا" خادم كليسا محسوب مي شدند و از بيم حقوقي كه پادشاه درمقابل آن تكليف داشته باشد، برخوردار نبودند. رعيت فقط وظيفه دارد. او وظيفه دارد که ماليات بپردازد. وظيفه دارد به جنگ برود، وظيفه دارد كه ازپادشاه تبعيت كند وهيچ حقوقي ندارند كه از پادشاه مطالبه كنند. پادشاه از سرمهر يا ترحم مي تواند امتيازاتي به آنها بدهد و هر وقت كه بخواهد از آنها دريافت كند. در ايران هررخداد اجتماعي در مسيراين چالش تاريخي است بعني بسوي دست يابي به حاكميت است يعني مقيد كردن قدرت به معيارهاي حقوقي پاسخگوئي و مسئوليت پذيري است.
يكي از ويژگيهاي مدرنيته نيز حركت بسوي حاكميت قانون و احترام قائل شدن به هرفردي به عنوان خودش است و نه به عنواني جزئي از يك جامعه كه درمقابل اولويت هاي جامعه حقوقش مي تواند ناديده گرفته شود. حركت جنبش اجتماعي در ايران در مسير دست يابي به حقوق فردي است تا از آن طريق حاكميت قانوني بر جامعه امكان پذيرشود. مبارزات نخبگان، زنان، جوانان در بطن اين حركت تاريخي قابل درك و دريافت است بدون حاكميت قانوني (و نه قانون حاكم )حقوق شهروندي وجود ندارد و بدون شهروند حاكميت وجود ندارد. در اين خصوص ما در حال گذار از يك بحرانی هستيم. اما درخصوص انتخابات بطوركلي در دو حوزه داخلي وخارجي مي توان آنرا تحليل كرد. در حوزه داخلي راي به آقاي احمدي نژاد اعتراض به بي عدالتي، تبعيض، فسادهاي مالي، فقر، بيكاري و به طوركلي بحران اقتصادي است. انقلاب ايران بعد از 27 سال نتوانسته است شعارهاي خود را در زمينه عدالت و فقر زدايي به اجرا بگذارد. دركنار تعداد زيادي از كارگران و كارمندان كه زيرخط فقر زندگي مي كنند اقليتي هم وجود دارد كه كاخ هاي آنها آسمان را مي سايد و ثروت آنها نجومي است پس اگر اين مساله در پيروزي آقاي احمدي نژاد موثربوده نتيجه بايد گرفت رآي مردم تا حدودي عكس العملي است يعني مردم انتخاب نكردند بلكه به سياست هاي دولت هاي قبلي يعني آقاي هاشمي رفسنجانی و آقای محمد خاتمي عكس العمل نشان دادند.
درحوزه خارجي نيز نحوه حركت جامعه جهاني درمساله انرژي هسته اي و بخصوص اروپائيان درپيروزي آقاي احمدي نژاد بی تاثیر نبوده است. اگر فرصتی دیگر پیش آمد من سعی خواهم کرد در این عرصه توضیحات بیشتری دهم.

- آنجلیکا بیر: در این بخش از برنامه آقای درخشان یکی از وبلاگ نویسان معروف ایرانی که الان در کانادا زندگی می کنند به سخنرانی خواهند پرداخت.

حسین درخشان
من صحبت خود را از انتخابات رياست جمهوري شروع مي كنم به نظرم آقاي احمدي نژاد نمي تواند نماينده اكثريت مردم ايران باشد. مجموع راي اول ايشان در دور اول درحدود 5 ميليون نفربود(10%جمعيت ايران ) اين راي در واقع خيلي بيشتر از راي هميشگي سنت گرايان يا محافظه كاران نبوده است . اين بار در اين انتخابات ايرانيان ذائقه سياسي خود را تغيير دادند. در دور دوم انتخابات، ايرانيان با يك چهره سياسي وغيرمحبوبي مواجه بودند و اين شخص آقاي رفسنجاني بود. شاید هر كس دیگری هم مي توانست اين فرد را شكست دهد. زیرا ايشان اصلا چهره اي مردمي نبودند. دراين عرصه سه دليل را مي توانم بياورم :
1- شكاف اقتصادي و اجتماعی كه به واسطه طرح هاي آقاي رفسنجاني در دوره 8 سال سازندگي در جامعه ایجاد شده بود به یک عبارت شکست خورد. 2- ازماشين راي گيري خامنه اي همواره استفاده مي كند و هميشه يك ميليون راي براي هرنامزدي كه نماينده رهبري باشد بصورت اتوماتيك به مجموعه رايش اضافه مي كنند. 3- مشكل اساسي و سياسي عمده در ايران اين است كه جمعيت جوان كه 70% جامعه را تشكيل مي دهند بشدت غيرسياسي هستند وعدم حضورسياسي آنها باعث شده كه آقاي احمدي نژاد به قدرت برسد. چون احزاب جدي ديگري وجود ندارند پس آقاي احمدي نژاد پيروز شدند به نظرم دو گزينه براي جوانان وجود داشت:
الف ) - تلويزيون هاي ایرانی که در خارج از كشور خارج هستند، نفوذ زيادي در طبقه متوسط جامعه ايران دارند. آن وسایل ارتباط جمعی از بوش رئيس جمهورامريكا چهره اي درست كردند كه من به آنها انتقاد دارم. اين تبليغات منفي باعث شد كه مردم طبقات متوسط و پايين يك عقب گرد بكنند.
ب ) – اينترنت عمل مقابل اين ماهواره ها را انجام داد. درواقع اينها بيشتر بحث روشنفكرانه كردند، خيلي ها نمي خوانستند راي بدهند ولي در لحظات آخررفتند و اين كار را كردند. دراينترنت ما سانسورداريم. در من در ايران دسترسي به اينترنت هم دشوار است و دولت آنرا كنترل مي كند.
من نظرم اين است كه سازمان ونهادهاي سياسي و اجتماعي كه مي توانند در برابر ماشين راي دهي رهبري جمهوري اسلامي قرارگيرند . درواقع سازمانهاي غيردولتي هستند. اين نهادها بايد توسط طرفداران حقوق بشركارهايش انجام شود. ما احتياج به آموزش عملي داريم كه چگونه اين سازمان هاي غيردولتي را رهبري و در ارتباط با جهان خارج قرارداد. اين سازمان هاي غيردولتي بايد از فن آوري هايي استفاده كنند كه با توسل به آن بتوانند تاثير بگذارند. ما بايد از طريق اينترنت نسبت به بي تفاوتي جوانها اقدامات اساسي بكنيم .
- پاتریک لوران: ایشان با اجازه خانم بیر توضیحات کوتاهی را ارائه دادند. در خصوص صحبت ها و سئوالاتی که در اینجا شد من بر این ارزیابی هستم که اتحادیه اروپا بر خلاف امریکا دارای استراتژی است. فرستادن یک موشک به مراکز اتمی ایران می تواند خسارات محاسبه نشده بسیاری بوجود آورد. در واقع استرتژی ما این است که با ایران با هر دولتی که بر سر کار می آید، مذاکره کنیم. ما از استراتژی انتظار دفاع نمی کنیم. ما از دولت ایران می خواهیم که عکس العمل در خصوص مواردی که طرح کردیم از خود نشان دهد. ما در ماه های اکتبر و سپتامبر روی مسائل حقوق بشر صحبت کردیم. ما در روند کارها دقیق هستیم. ما فکر می کنیم که باید به دولت جدید این شانس را دهیم که برخورد کند. ما نمی خواهیم پوزیسیون جنگ را انتخاب کنیم. ما باید موضوع اتمی را حل کنیم وگرنه همه چیز خراب خواهد شد. بدترین موضع این است که ایران خودش را از توافقات کنار بکشد. آخرین حرف من در اینجا این است که امریکا به سازمان های مدنی ایرانیان در خارج از کشور پول می دهد. اما ما اروپایی ها چنین کاری را نمی کنیم. امریکا سه ملیون دلار در خارج از کشور به این جریانات کمک کرده است.

آنجلیکا بیر: دراینجا کنفرانس به پایان خود رسید و ما از همه شرکت کنندگان و سخنرانان نهایت تشکر را داریم و امیدواریم بتوانیم برنامه های دیگری را با همین مضمون وبا طیف گسیرده تری از نیرو ها ی ایرانی برگزار کنیم.

گزارش دهنده: علی صمد از بروکسل

[سايت کار آنلاين]

Copyright: gooya.com 2016