چهارشنبه 27 مهر 1384

درسی از ماجرای گنجی، مسعود بهنود، روز

[email protected]

اگر تعارف را با خود کنار بگذاريم، که لازمه حضور در زندگی واقعی سياسی کشور همين است، از ماجرائی که بر اکبر گنجی گذشت و می گذرد، می توان درس ها آموخت. البته آن ها می آموزند که اهل عمل اند. ورنه طايفه شعار و غوغا به خواب زدگان می مانند که بيداريشان در دستور نيست.

سه ماه پيش در اوج ماجرای انتخابات رياست جمهوری ايران، ياد آوريد از رسانه های جهان، تمامی پيکره اوپوزيسيون داخل و خارج کشور با عمل شجاعانه گنجی در اعتصاب غذای نامحدود، به حرکت در آمدند. حرکت تمام ظرفيت مخالفان رسم و راه کنونی جمهوری اسلامی را با خود داشت. مخالفان گنجی هم ديگر نتوانستند خودداری کنند و در برابر عمل بزرگ وی به ستايشش ناگزير شدند. از کوفی عنان تا جورج بوش، همه نهادهای حقوق بشری با ارسال بيانيه ها و نامه های رسمی و غيررسمی واکنش نشان دادند. نمايندگان حکومت های دوست و دشمن جمهوری اسلامی با هر نماينده ای از دولت ايران در هر سطح، در هر جای جهان به گفتگو پرداختند، از اين ماجرا دم زدند. گفته شد که جمهوری اسلامی زير بيش ترين فشارهای بين المللی قرار گرفت. اين ها همه پاداش صبر و ثبات و مقاومت گنجی بود، خودش و خودش. چرا اين را می گويم چون که وقتی کار به ديگران رسيد که هزينه ای بپردازند، جز دويست نفری که يک روز، گرد آمدند، و حز تظاهرات چند صد نفری به نفع وی که برپا شد و چندتنی هم در آن دستگير شدند، اتفاقی نيفتاد. دادستان تهران و معاونش در امور زندان ها راهی جدا را رفتند.

در جريان کار خدعه بود، نامردمی بود، پشت پا زدن به عهد و قرار بود، ذات خشونت خواه که تحمل مرگ کسی چون اکبر را هم دارد، در ميان بود، اما به ظاهر همه اين ها از لوازم اين نوع مبارزات است. مهم حاصل کارست. حاصل کار درست است که برگی بر برگ های متعدد دفتر نفض حقوق بشر جمهوری اسلامی افزود. اما باز هم بايد دنبال حاصلی بر اين کار گشت. جای خود فريبی نيست به نظر من.

حاصلش در مورد اکبر اين است که از بيمارستان ميلاد که قبله گاه اهل انديشه و سياست شد يک چند، به زندان برگردانده شد، سلول انفرادی و منع از ملاقات و تماس با دنيای خارج. تا امروز که يکی از وکيلانش – نه همه آن ها و نه خانم شيرين عبادی – چندين دقيقه به ملاقات وی موفق شده است. و می گويد از همين نشانه – يعنی صدور اجازه ملاقات وکيل و موکل – می توان نشانه های بهبود در وضعيت گنجی ديد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

من به عنوان يک انسان ايرانی، به عنوان کسی که سرنوشت و جان گنجی برايم بسيار مهم است. و هم مهم است سرنوشت کشورمان برايم، از اين کارنامه ای که خلاصه کردم دلگيرم. آن را نشانه نوعی دلزدگی و بی اعتنائی در خلق می بينم. احساسم اين است که اهل عمل سياسی و گروه ها و احزاب و افراد خوب است اين صورت مساله را مروری کنند. شايد از جهت شناخت توانائی ها و اندازه ها و تاثير گزاری ها، از جهت آسيب شناسی رفتارهای جمعی درس هائی در آن نهان باشد. که هست.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'درسی از ماجرای گنجی، مسعود بهنود، روز' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016