تهران- خبرگزاري كار ايران
عضو ارشد جبهه مشاركت ايران اسلامي گفت: ادامه راه سياستورزي در جامعه به تشكيل حكومت دموكراتيك در جامعه ميانجامد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا" سيد مصطفي تاجزاده كه در جبهه مشاركت حوزه اراك سخن ميگفت، با بيان اين مطلب افزود: نهادينه كردن اخلاق در جامعه بستگي به حضور يا عدم حضور دين در جامعه ندارد.
وي با تحليل شرايط اخلاقي جامعه متذكر شد: دو نوع گرايش فكري در تك تك ما وجود دارد و زمان و مكان هم نميشناسد، يك گرايش به خودمان و پيشرفت خود در عرصههاي مختلف ميانجامد كه همان خودخواهي است و يك گرايش هم ديگرخواهي است كه پاي به پاي آن در ما وجود دارد. همنوع دوستي اينقدر مهم و استراتژيك است كه مبناي فعاليت جمعي قرار گرفته است و انسانها در كنار رشد فردي خويش بايد ديگرخواهي را هم رشد دهند.
وي افزود: اديان الهي خاصيت ويژهاي كه دارند اين است كه آرامش دروني از طريق ارتباط با خداوند به وجود ميآورند و پايه آنها ابتدا توحيد و بعد معاد است و يك جهتگيري به انسان ميدهد كه تنظيم رفتار شخصي ميكند.
اين فعال سياسي در ادامه گفت: براي رفع هر معضلي بايستي به علل و عواملي پرداخت كه مشكلات يك جامعه با آن حل شود و بايد مجموعه سياستهايي را كه ميتواند با عوامل اجتماعي آن مبارزه كند، كشف كرد. امروزه علاوه بر انگيزههاي ديني مسائل عقلاني نيز ميتواند ما را به اين نتيجه برساند كه نميشود مشكلات را تنها با مناسبات ديني حل كرد.
تاجزاده تصريح كرد: جامعهشناسي و روانشناسي بر اساس اين مسأله ايجاد شده است و شايد در مجموعه علوم بشري هيچ پديدهاي به اندازه اخلاق در طول تاريخ به دين نسبت نداشته است و در طول تاريخ بزرگترين پشتوانه اخلاق، دين بوده و تضعيف دين مستقيم روي اخلاق اثر گذاشته است. در جامعه به گونهاي دين و اخلاق به هم پيوند خورده است كه فرد بيدين، انسان بياخلاق به شمار ميرود و هرجا ديني از بين رفته خلاء معنا ايجاد شده است چرا كه علم نميتواند تصوير واحدي از خلقت بشر بدهد.
وي ادامه داد: بين انديشمندان غربي اين سوال هميشه مطرح بوده است كه جوامع غربي در عصر ايمان و رنسانس بيشتر به ايمان عمل ميكردند يا در عصر مدرن؟ جوامع امروزي نسبت به جوامع سنتي، اخلاقيتر زندگي ميكنند و نمونه آن عنوان كردن فضائل اخلاقي در جامعه است مانند صداقت، عدم ريا، راستگويي، رفاه، وفاي به عهد، عدم تخلف و خيانت و ... . جامعه ما بلا ترديد از فضائل اخلاقي در رنج است. از بچگي ياد ميگيريم براي رفع مشكلات از مسائل غيراخلاقي استفاده كنيم. ما به نسبت خيلي از جوامع عقب هستيم و آيا اين به جهت دينداري است يا رواج خيلي از مسائل ديگر؟ هميشه اين سوال پيش ميآيد كه گرفتاريهاي انسان در عصر كنوني ناشي از كدام عوامل است و بايد علل آن ريشهيابي و موانع آن شناسايي شود. اگر در جوامع امروزي همه انسانها از رذايل اخلاقي رنج ميبرند، بايد مشكل را ريشهيابي كرد و اين، مشكل انتخاب اخلاق سكولار بر اخلاق ديني نيست.
وي افزود: در جامعهاي كه فساد رواج داشته باشد، مجبوريد براي كوچكترين مسائل رشوه دهيد، دروغ بگوييد، فردي كه براي رسيدن به اهداف خود مجبور به انجام چنين كاري نشود، قابل احترام و ستايش است.
تاجزاده متذكر شد: بايد به دنبال جواب اين سوال بود كه تفاوت جامعه امروز غرب با قرون وسطي در چيست ؟ در حاكميت استبداد در قرون وسطي و حاكميت روابط دموكراتيك در جامعه جديد است. حتي اگر از نظر اخلاق به مسائل نگاه كنيم، اگر نظام جامعه دموكراتيك باشد يا استبدادي، اثر مستقيم در خلقيات آن جامعه دارد. سياستهايي موفق است كه متوسط رو به بالاي جامعه را حركت دهد. ما كدام جامعه استبدادي را داريم كه دورويي در آن نيست و اندروني و بيروني ندارد. شايد شايعات در نظام استبدادي بيشتر از نظام دموكراتيك است و امكان پيگيري كار وجود ندارد. پيشرفت جامعه در نظام دموكراتيك بيشتر از استبدادي است و مردم در بسياري از زمينهها اگر نظام مطلوبشان نباشد، معمولا با آن لجبازي ميكنند.
عضو جبهه مشاركت ايران اسلامي گفت: نظام استبدادي در هر موردي حساسيت نشان دهد، مردم پس از رهايي، درباره آن بيشتر حساسيت نشان ميدهند. براي رشد جامعه بايستي با مناسبات استبدادي مبارزه كرد كه آن ناشي از حاكميت استبدادي در جامعه است و به ميزان آن رذايل اخلاقي نيز رشد ميكند و به ميزان همين رشد رذايل اخلاقي، دلسردي در جامعه حاكم شده و جنبه خودخواهي رشد پيدا كرده و دگرخواهي منكوب ميشود و در اينجاست كه موضوع فرار سرمايه و مغزها به وجود ميآيد و همه در انتظار يك منجي ميگردند، اگر جامعه از وجود استبدادها پاك نشود، آن منجي هم نميتواند مسائل را حل كند و در نهايت نميتوان با پاك كردن صورت مسأله مشكلات را حل كرد.