- جامعه ما جامعه نقدپذيري نيست
تهران- خبرگزاري كار ايران
يك فعال ملي مذهبي، گفت: دانشگاه در سالهاي اخير سير توقف و ايستايي را طي كرده است و ديگر چيزي از جنبش دانشجويي در آن وجود ندارد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، هدي صابر در ميزگرد جنبش دانشجويي نقد گذشته چشم انداز آينده كه به مناسبت روز دانشجو از سوي سازمان دانش آموختگان ايران اسلامي(ادوار تحكيم وحدت) برگزار شده بود، پيش از سخنان خود از حاضران درخواست كرد كه به احترام شهداي دانشجو و فضاي ايستادگي در دانشگاه و جامعه، دقايقي ايستاده و فاتحهاي قرائت كنند.
وي در ادامه با بيان اين كه جامعه ما جامعه نقدپذيري نيست، افزود: به نظر مي رسد در اين فضا نيازي به نقد مجدد نيست، چرا كه صرفا گفتههاي ما به ادبيات نقادانه گذشته افزوده ميشود، مگر اين كه عزمي براي به كارگيري آن باشد.
صابر افزود: يكي از موفقيتهاي حاكميت در كشور ما ايجاد گسست در حافظه تاريخي ملت بوده است و تنها حركت اصلاحي و دولت اصلاحات باعث شد كه از مصدق و نظاير او هم نامي در كتاب هاي درسي به ميان آيد. با توجه به مغفول ماندن حافظه تاريخي لازم است كه گريزي به گذشته بزنيم و استفاده از اين تجارب براي ما بسيار مفيد است.
وي در تحليل فعاليتهاي دانشجويي سالهاي پيش از انقلاب اسلامي، گفت: از سال 32 كه دانشگاه سياسي شد و عنصر فكر به عنصر علم در آن افزوده شد، از جنبه تفكرش نهايت استفاده را كرد و لازم است به مغزي كه فكر از آن صادر ميشود و فسفر مصرف ميكند، گلوكز برسد و اين گلوكز همان مطالعاتي بود كه به صورت جدي دنبال ميشد و كتاب هاي فكري دست به دست ميگشت و اين باعث شد كه اذهان دانشجويان فعال باشد و حداكثر استفاده از مغز صورت گيرد.
وي با مقايسه شرايط فعلي دانشجويان با دوران پس از سال 1332، گفت: الان مغزها فسفر مصرف نميكنند، اگر دانشجويان خيلي جدي عمل كنند، به اينترنت مراجعه ميكنند و اينترنت بنيان فكري ايجاد نميكند. دانشجويان انباشتي از كينه دارد و فقط زبانها فعال است و دانشگاه امروز ديگر وجدان بيدار جامعه نيست.
صابر با انتقاد از رويكرد جنبش دانشجويي در سالهاي اخير، گفت: نگاه دانشگاه در آغاز كار دولت اصلاحات به دولت خاتمي بود اما بعد ديد از دولت چيزي به دست نميآيد و دولت خاتمي به بسترسازي براي خرده جنبشهاي اجتماعي نميانديشيد. جنبش دانشجويي پس از آن به احزاب حاكميتي روي آورد و وقتي از آنها هم نتيجه گرفت، به اپوزوسيون روي آورد و اين مسير را هم منزل به منزل طي كرد اما نتوانست منزل خود را پيدا كند و حالا جنبش دانشجويي بيمنزل شده است.
وي با طرح اين مطلب كه دانشگاهيان و جنبش دانشجويي با چند مساله اساسي برخورد غير جدي كردهاند، گفت: جنبش دانشجويي شوخي بدي با مساله نقد كرد و به آن بي توجهي كرد و به انباشت نقد توجه نكرد. ضمن اين كه شوخي ديگري با استراتژي شد اگر چه قرار نبود جنبش دانشجويي استراتژي براي كل كشور طراحي كند اما تلاش جدي براي شناخت شرايط و احزاب هم نكرد.
وي برخورد ساير مسوولان جنبش دانشجويي و دفتر تحكيم وحدت با مساله مذهب را از مشكلات ديگر جريان دانشجويي دانست.
وي افزود : جنبش دانشجويي از سوي ديگر دچار كاركردهاي حزبي شد.
صابر با تاكيد بر اين كه تحليل مقايسه ارگانيك جنبش دانشجويي سال 57 با فعاليت دانشجويان كنوني به معناي زير سوال بردن فعاليت هاي فعلي و توصيه انقلاب نيست، گفت: بلكه هر كس و فعاليتهايش بايد به تناسب زمان خود بررسي شود، نميتوان فعاليتها را بدون توجه به شرايط انجام آن بررسي و ارزيابي كرد، البته متاسفانه در سال هاي اخير برخي به تحليل تمام وقايع تاريخي براساس تفكر اصلاح طلبانه و پارلمانتايستي پرداختهاند كه اين هم درست نيست.
صابر با توصيه "پرداخت به خود" به جنبش دانشجويي، گفت: اين رويكرد نيازمند دستيابي به جمعبندي كاملي از فعاليتها و رويكردهاي گذشته است. جنبش دانشجويي و دفتر تحكيم وحدت بايد دموكراسي را از خود شروع كند نه اين كه مانند انتخاباتهاي سالهاي اخير، شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت از پيش تعيين شده و نتيجه مشخص باشد.
وي با اشاره به اين كه خوديابي در تمام بخشهاي جامعه ايران لازم است، افزود: جنبش دانشجويي هم مانند ساير بخشهاي جامعه بايد وزن خود را بسنجد و وقتي نقايص خود را شناخت، آنها را رفع و خود را تقويت كند. پس از اين كه تقويت شد ديگر لازم نيست كه به جامعه اعلام كند كه ديدهبان جامعه مدني است، چرا كه آن وقت جامعه خود متوجه ديدهبان بودن آنها خواهد شد.