جمعه 16 دی 1384

حمله سايت ارگان طرفداران احمدی نژاد به سيدمحمد خاتمى، شرق

سايت خدمت نزديك به احمدى نژاد با انتشار مقاله اى نسبت به اظهارات اخير سيدمحمد خاتمى در ديدار با سازمان مجاهدين انقلاب واكنش نشان داد. خاتمى در اين ديدار نسبت به آينده نظام اظهار نگرانى و خطر كرده و گفته بود كه احتمال دارد كسانى كه با انقلاب سازگارى نداشتند و با رهبرى و قانون هم نسبتى ندارند، در انتخابات خبرگان آينده ابتكار عمل را دردست بگيرند. اين مقاله را در ادامه مى خوانيد:
•••
هشت سال پيش هنگامى كه دوم خرداد ۷۶ با پيروزى سيدمحمد خاتمى مقارن شد، برخى نگرانى ها به جهت نگاه خاص وى به مباحثى چون مدرنيته و نسبت تمدن اسلامى و غرب آغاز گرديد، نگرانى از استحاله عرصه هاى فرهنگى كشور از ارزش هاى انقلابى. همزمان با ريشه دوانيدن اين نگرانى در ميان قشر متعهد جامعه جريان تازه به قدرت رسيده تلاش كرد تا به تدريج خط فكرى سكولاريزه سازى حكومت را از عالى ترين سطوح اجرايى و در حوزه هاى عمومى و حكومتى رسوخ دهد. اين خط كه توسط ستاد رسانه اى كه بعدها به روزنامه هاى زنجيره اى معروف شد، تعقيب مى شد و قصد داشت كه اولاً از دريچه نظر و انديشه، سكولاريسم را اشاعه دهد و ثانياً در زمينه بازتاب بيرونى آن در سطح جامعه با به كارگيرى راهبردهايى؛ گام به گام، آستانه تحريك جامعه را در خصوص انحراف از آرمان ها و ارزش هاى اسلامى و انقلابى بالا برد. به همين جهت اين استراتژى كه در ادامه سياست هشت ساله پيش از آن و با عنوان «توسعه سياسى» مطرح شده بود، با نفوذ به حوزه هاى انديشه اى و فرهنگى و با رويكردى جديد حركت خود را دنبال نمود. تئوريزه و اجرايى ساختن اين رويكرد غيربومى منوط به وجود ابزارهايى همسو با اين سياست ها بود، ليكن اراده پيگيرى ضربه زدن به ارزش ها به عنوان استراتژى در جهت رسيدن به هدف نهايى كه همانا دين زدايى از عرصه عمومى جامعه بود، همكارى مجموعه اى با ويژگى هاى مشخصى همچون اعتقاد كامل به مبانى و روش هاى ليبراليسم و سكولاريسم را نياز داشت. تربيت نيروهايى با ويژگى هاى فوق از سال ها پيش از آن آغاز شده بود و هدف مشترك دين زدايى از عرصه عمومى و حكومتى و پس از آن از حوزه خصوصى و در نتيجه ناكارآمد نشان دادن مدل حكومت جمهورى اسلامى عامل اجتماع اين نيروها در كنار يكديگر گرديد. ابتذال فرهنگى، عبور از چارچوب هاى قانون اساسى، ترويج اباحى گرى با تكيه بر مفهوم سازى هاى متاثر از فرهنگ غربى و هتك مقدسات اسلامى و مردم در لابه لاى مطالب مطبوعات و محصولات فرهنگى از جمله تاكتيك هاى اين جريان بود كه مع الاسف اثرات ناميمون آن گريبانگير جامعه بوده و هست. با گذشت زمانى نه چندان زياد نقاب از رخ اين جريان برافتاد و اين پس از آن بود كه در فضاى مفرط سياسى كه در آن زمان ايجاد شد هم مردم از اصلاح حقيقى مفاسد نااميد شدند و هم در عمل ميان مدعيان اصلاحات جنگ شديد قدرت درگرفت و بدين ترتيب ايرانى كه بنا بود براى همه ايرانيان باشد براى هم پيمانان مدعى آن بسيار تنگ و مضيق شد. نتيجه انتخابات شوراها و مجلس هفتم و حذف از جايگاه تقنينى كشور اگرچه اين جريان همزيست با قدرت را براى حفظ حيات خود به تكاپوى فراوان انداخت ليكن سرانجام انتخابات نهم رياست جمهورى به نتيجه اى متفاوت از آمال مدعيان حركت تكوينى جامعه در جهت عرفى شدن (سكولاريسم) منجر گرديد. اكنون كه اين جريان حاصل پروژه هاى چندين و چندساله خود را در دين زدايى و حذف روحيه انقلابى بر آب مى بيند به جهت نجات از غرق شدن در اين موج عظيم به هر مستمسكى كه پيش روى خود مى بيند چنگ مى زند، چنان كه هجمه گسترده بر دولت و برخى بزرگان نيز در همين راستا قابل ارزيابى و تحليل است... جناب خاتمى اخيراً در ديدار با اعضاى سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى براى آينده انقلاب اسلامى و رهبرى احساس خطر كرده اند. به راستى اين احساس خطر از ناحيه چيست؟ آيا احساس خطر نسبت به مغفول ماندن آرمان هاى انقلاب و ارزش هاى مورد نظر رهبرى است؟ نگرانى رئيس جمهور در بخشى از سخنان وى چنين انعكاس يافته است: «من حتى از نظر وضعيت كنونى تركيب نيروها براى آينده انقلاب اسلامى و رهبرى احساس خطر مى كنم. يعنى در مجلس خبرگان ممكن است مسير به سمتى برود كه كسانى كه دقيقاً با انقلاب سازگارى نداشتند ابتكار عمل را در دست بگيرند؛ كسانى كه مطلقاً سازگارى نداشتند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اين مسئله خطرناكى است كه مطمئنم اين طيف نه رهبرى را قبول دارند نه قانون اساسى را و نه... اين خطر وجود دارد.» پس آنچه موجبات تشويش خاطر رئيس جمهور پيشين را فراهم آورده است تركيب نيروها و پيش بينى ايشان از آينده مجلس خبرگان رهبرى است. شايد به همين دليل است كه در حال حاضر هم حجم وسيعى از تبليغات رسانه اى زودهنگام جريان همراه ايشان بر اينگونه مباحث انتخاباتى و تخريب برخى چهره هاى مطرح حاضر در اين مجلس متمركز شده است. اين درحالى است كه همزمان با اين سخنان مجلس شوراى اسلامى نيز كه بايد بازتابنده خواست مردم باشد دو روز پيش به تريبون اهانت بى سابقه يك نماينده نه چندان خوش سابقه نسبت به دولت و علماى منتخب و مورد اعتماد مردم تبديل شد. جاى سئوال اين است كه آيا به راستى تركيب نيروهايى از ياوران انقلاب كه از سوى مقام معظم رهبرى «مطهرى زمان» لقب گرفته اند مايه نگرانى براى آينده انقلاب و رهبرى است؟ آيا در هشت سال گذشته كه با ورود سكولارها و مدعيان ليبراليسم به عرصه اجرا و قانون گذارى همراه بود، جاى نگرانى وجود نداشت؟ آيا مطرودين امام و مردم كه در اين سال ها و به مدد گروه حاكميت يافته در دوم خرداد ۷۶ دوباره پا به صحنه مقدرات كشور نهادند، با انقلاب سازگارى داشتند؟ آيا جريان مطرود نهضت آزادى كه از سوى تئوريسين هاى دوم خرداد پدران معنوى محسوب مى شدند؛ قانون اساسى و رهبرى را قبول داشتند؟ آيا نتيجه فرياد ساختن شعارهاى رنگارنگ «پلوراليسم» و «زنده باد مخالف من» به تخريب جريان مقابل به هر بهانه و به هر وسيله اى ختم مى شود؟ اكنون كه در مقطع تاريخى پس از حماسه سوم تير ۸۴ قرار گرفته ايم درك صحيح از اين پيام تاريخى براى برداشتن گام هاى بعدى توسط جريانات سياسى ضرورى است. اكنون مردم تشنه خدمت و مشاهده عملكرد مؤثر از سوى مجريان هستند و نسبت به اينگونه فرافكنى ها و خطابه هاى سياست زده، بى رغبتند. به نظر مى رسد اگر مردم دنبال چنين جنجال هاى سياسى و تبليغات و يا به عبارت بهتر تخريب هاى زودهنگام بودند گزينه هاى زياد ديگرى براى انتخاب در انتخابات گذشته شوراها، مجلس و بالاخره رياست جمهورى داشتند، اما به همه آنها جواب هاى منفى كوبنده اى دادند. مسلماً عدم تحليل صحيح از شكست سوم تير ۸۴ توسط جريان اصلاح طلب به مرتفع نشدن نقاط ضعف و در نتيجه تداوم اين شكست ها خواهد انجاميد و البته اين مهم به جاى سخنرانى احتياج به تفكر، عبرت گرفتن و اصلاح عملى گذشته ها دارد.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'حمله سايت ارگان طرفداران احمدی نژاد به سيدمحمد خاتمى، شرق' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016