به دنبال تصويب قطعنامه شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي در مورد گزارش پرونده ي هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد، اقتدارگرايان از يک سو و اصلاح طلبان از سوي ديگر به صدور بيانيه ها و اعلام نظرات خود پرداختند. اقتدارگرايان همچون گذشته از موضع بالا و با اظهارات شدادوغلاظ با اين مصوبه برخورد کردند و کوشيدند آن را بي اهميت جلوه دهند در حالي که اصلاح طلبان فرصت را براي نشان دادن ضعف دستگاه ديپلماسي آقاي احمدي نژاد مناسب تشخيص دادند و به بيان محاسن دولت پيشين و دستگاه ديپلماسي آقاي خاتمي پرداختند.
عصاره ي ديدگاه اصلاح طلبان حکومتي در مورد مصوبه ي اخير را مي توان در اظهار نظر آقاي تاج زاده تحت عنوان "مانع تداوم شکست شويم" مشاهده کرد. اگرچه آقاي تاج زاده اظهار مي دارند که "نقد عملکرد اقتدارگراها در سياست خارجي را نبايد به منظور مچ گيري يا تضعيف روحيه آنان يا حتي اثبات فکر و برنامه مناسب تر خاتمي در عرصه جهاني دانست" و هدف شان را "تغيير و اصلاح مشي شکست خورده اقتدارگرايان" مي نامند، اما پرداختن صرف به ضعف دستگاه ديپلماسي احمدي نژاد و عدم اشاره به آن چه موجب به روي کار آمدن اين دولت شد دقيقا اين ذهنيت را به وجود مي آورد که آقاي تاج زاده در صدد تحقير دولت احمدي نژاد و تطهير دولت خاتمي است.
واقعيت اين است که تا زماني که اصلاح طلبان حکومتي بخواهند مسئوليت تمام گرفتاري هايي را که دولت جديد براي کشور و ملت ايران به وجود مي آورد متوجه شخص احمدي نژاد و يارانش کنند، اميدي به گرايش مجدد مردم - به خصوص جوانان - به سوي اصلاح طلبان نخواهد بود. اصلاح طلبان حکومتي، به راحتي چشم بر هشت سال تسلط خود بر قوه ي اجرايي و قانون گذار مملکت مي بندند. اصلاح طلبان حکومتي، به راحتي چشم بر تمرکز تصميم گيري ها و قدرت مطلق ولايت فقيه مي بندند. آقاي تاج زاده نيک مي دانند که هشت سال، زمان کمي براي ايجاد تغييرات اساسي نيست آن هم با در نظر گرفتن اين که بيش از بيست ميليون ايراني حامي و پشتيبان آنان بودند. آقاي تاج زاده بهتر از هر کس مي دانند که تصميم اصلي در زمينه ي انرژي اتمي - و اصولا مسائل حياتي کشور - با شخص آقاي خامنه اي است و ايشان خطوط قرمز را مشخص مي کنند و احدي – حتي رئيس قوه ي مجريه – حق ندارد پا از اين خط فراتر بگذارد. در چنين حالتي، نه از آقاي خاتمي و اصلاح طلبان، نه از آقاي احمدي نژاد و اقتدارگرايان و نه از هيچ کس ديگر کاري ساخته نيست. آقايان اگر قصد دارند اصلاحات واقعي صورت دهند، و کشور را درگير چنين معضلات لاينحلي نبينند، بايد فکري اساسي براي اين مسئله کليدي نمايند. در غير اين صورت هر کوششي، آب در هاون کوبيدن خواهد بود.